نقد استراتژی آبی فولاد مبارکه
به گزارش نبض بازار-مدیرعامل گروه فولاد مبارکه در بازدید اخیر خود از پروژه انتقال آب دریای عمان، از نزدیکی زمان اتصال این خط و تحقق وعده «برداشت نزدیک به صفر از زایندهرود» سخن گفته است. با این حال، کالبدشکافی آمارهای مصرف و بهای تمام شده، نشان میدهد که این پروژه نه یک پایان بر بحران، بلکه سرآغاز فصلی جدید از هزینههای گزاف و پارادوکسهای توسعهای است.

واکاوی آماری؛ هزینهای که ۱۴۰ درصد جهش کرد
بررسی دادههای هشتماهه سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که فولاد مبارکه با یک چالش مالی بیسابقه در تأمین آب مواجه است. نرخ آب مصرفی این مجتمع از رقم ۵۴۴،۰۴۶ ریال در سال گذشته به ۱،۳۳۰،۳۱۵ ریال در سال جاری جهش یافته است. این رشد خیرهکننده ۱۴۴ درصدی نشاندهنده دو واقعیت تلخ است:



گرانسازی پنهان: آب پیش از آنکه از فرسنگها دورتر (دریای عمان) برسد، در همین نزدیکی به نهادهای فوقگران تبدیل شده است.
فشار بر حاشیه سود: پرداخت مبلغی بالغ بر ۱۳،۷۹۴،۱۵۰ میلیون ریال تنها برای آب در هشت ماه، نشان میدهد که پایداری تولید در اصفهان هزینهای گزاف بر دوش سهامداران و زنجیره ارزش فولاد میگذارد.
پارادوکس انتقال آب؛ جایگزینی یا سوخت توسعه؟
نقد بنیادین به اظهارات مدیرعامل شرکت، در تضاد میان «ادعای بینیازی» و «واقعیت پیشبینی مصرف» نهفته است. طبق آمارهای اصلاحشده منتهی به آبان، شرکت پیشبینی کرده است که تا انتهای سال مالی، به بیش از ۶،۹۷۰،۶۶۱ مترمکعب آب دیگر نیاز دارد. سوال اصلی اینجاست: اگر قرار است برداشت از زایندهرود به صفر برسد، چرا پیشبینی مصرف همچنان صعودی است؟ تجربه صنایع سنگین نشان داده است که آب جدید (دریای عمان) معمولاً به جای آزاد کردن منابع آبی منطقه برای محیطزیست، صرف تعریف فازهای توسعهای جدید میشود. به عبارتی، فولاد مبارکه به جای درمان زخم زایندهرود، با آب دریا در حال ساختن جزیرهای است که عطش آن هرگز فروکش نخواهد کرد.
بهای تمامشده نجومی و ریسک رقابتپذیری
پروژه انتقال آب دریای عمان، از دیدگاه مهندسی یک مگاپروژه است، اما از دیدگاه اقتصاد صنعتی، یک ریسک بزرگ به شمار میرود.
هزینه پمپاژ و انرژی: انتقال آب از سطح دریا به ارتفاعات فلات مرکزی، نیازمند مصرف برق عظیمی است که در آمارهای برق تولیدی نیروگاه (۳،۵۹۶،۴۰۴ مگاوات ساعت) و برق خریداری شده (۱،۹۳۴،۴۲۶ مگاوات ساعت) به خوبی ردپای آن دیده میشود.
آبِ گران، فولادِ ارزان: در حالی که قیمت جهانی فولاد در رکود به سر میبرد، استفاده از آبی که نرخ آن به دلیل هزینههای انتقال چندبرابر نرخهای فعلی خواهد بود، رقابتپذیری فولاد مبارکه را در بازارهای صادراتی به شدت تهدید میکند.
قانون برنامه هفتم؛ الزام قانونی یا فرصت داوطلبانه؟
مدیریت شرکت تأمین آب از دریا را یک «فرصت برای دیگر صنایع» نامیده است. اما واقعیت حقوقی این است که طبق قانون برنامه هفتم توسعه، شرکتهای صنعتی ملزم به خودتأمینی آب هستند؛ لذا این حرکت، نه یک اقدام داوطلبانه، بلکه راهکاری برای فرار از محدودیتهای قانونی است که به دلیل استقرار نادرست صنعت در منطقه خشک اصفهان ایجاد شده است.
بحران همزمان انرژی؛ وقتی ناترازی به هم میرسد
نقد عملکرد فولاد نباید تنها به آب محدود شود. آمارهای سهماهه نشاندهنده یک بحران موازی در بخش گاز است. مبلغ مصرف گاز (خوراک و سوخت) به بیش از ۲۱۵،۲۸۰،۷۳۴ میلیون ریال رسیده است. افزایش نرخ گاز از محدوده ۳۰ هزار ریال به بیش از ۵۹ تا ۸۴ هزار ریال، نشان میدهد که فولاد مبارکه در محاصره افزایش قیمت نهادهها قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، اتکا به پروژههای پرهزینهای مانند انتقال آب دریا، ریسک نقدینگی شرکت را دوچندان میکند.
بسیار عالی. برای محاسبه تأثیر هزینههای سرسامآور انرژی و آب بر سود خالص هر سهم (EPS)، باید به سراغ بهای تمامشده و حاشیه سود برویم. با توجه به آمارهای هشتماهه منتهی به آبان ۱۴۰۴ که ارسال کردید، تحلیل زیر نشان میدهد چگونه «عطش انرژی و آب» در حال بلعیدن سود سهامداران است.
اثرگذاری هزینههای انرژی بر سود خالص فولاد مبارکه
در ساختار مالی فولاد مبارکه، هزینههای انرژی و آب دیگر تنها یک ردیف هزینهای ساده نیستند، بلکه به عامل اصلی سرکوب حاشیه سود تبدیل شدهاند. با توجه به سرمایه ثبت شده شرکت (۱،۰۸۰،۰۰۰ میلیارد ریال)، محاسبات زیر تأثیر مستقیم این تغییرات را بر EPS نشان میدهد:
شوک آب؛ بهای تمامشدهای که از کنترل خارج شد
بر اساس آمارهای هشتماهه، نرخ آب مصرفی فولاد مبارکه از حدود ۵۰۰ هزار ریال به بیش از ۱،۳۱۱،۴۶۰ ریال رسیده است.
هزینه کل آب در ۸ ماه: ۱۳،۷۹۴،۱۵۰ میلیون ریال.
پیشبینی تا پایان سال: با احتساب مانده پیشبینی، مجموع هزینه آب سال مالی ۱۴۰۴ به حدود ۲۲ هزار میلیارد ریال خواهد رسید.
تأثیر بر EPS: تنها بابت افزایش نرخ آب، سالانه حدود ۲۰ ریال از سود هر سهم به طور مستقیم کاسته میشود. این در حالی است که با ورود آب دریای عمان، به دلیل هزینههای سرمایهای (CAPEX) و عملیاتی (OPEX) بسیار بالاتر، این رقم در سالهای آتی میتواند تا ۲ برابر رشد کند.
گاز؛ متهم ردیف اول ریزش سود
بحرانیترین بخش انرژی، گاز مصرفی (خوراک و سوخت) است. آمارهای شما نشان میدهد که نرخ گاز از محدوده ۳۰ هزار ریال به میانگین ۸۴،۰۰۰ ریال (برای خوراک) و ۵۹،۰۰۰ ریال (برای سوخت) جهش یافته است.
هزینه کل گاز در ۸ ماه: ۲۱۵،۲۸۰،۷۳۴ میلیون ریال.
برآورد سالانه: مجموع هزینه گاز شرکت در پایان سال مالی به بیش از ۳۲۲ هزار میلیارد ریال خواهد رسید.
ضربه به EPS: مقایسه با نرخهای سال گذشته نشان میدهد که افزایش نرخ گاز به تنهایی حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ ریال از EPS شرکت را کاهش داده است. این یعنی بخش بزرگی از تلاش تولیدی شرکت صرفاً صرف پوشش مابهالتفاوت نرخ گاز میشود.
برق؛ ناترازی که سود را میسوزاند
فولاد مبارکه علاوه بر تولید داخلی برق، ناچار به خرید مقادیر عظیمی برق با نرخهای جدید است. نرخ برق خریداری شده به ۲۷،۱۸۶،۱۹۵ ریال به ازای هر مگاوات ساعت رسیده است.
هزینه برق در ۸ ماه (خریداری + تولیدی): ۱۱۵،۰۹۳،۹۱۳ میلیون ریال.
تأثیر بر EPS: مجموع هزینههای برق (با احتساب تولید نیروگاهی که هزینههای نگهداری بالایی دارد)، حدود ۱۱۰ ریال بر سود هر سهم تأثیر منفی (نسبت به سال پایه) میگذارد.
انرژی چقدر از جیب سهامدار برمیدارد؟
اگر مجموع هزینههای آب، برق و گاز را در یک قاب بررسی کنیم، نتایج زیر حاصل میشود:
مجموع هزینه انرژی و آب (۸ ماهه): ۳۴۴،۱۶۸،۷۹۷ میلیون ریال (۳۴.۴ هزار میلیارد تومان).
پیشبینی کل سال: حدود ۵۱۵ هزار میلیارد ریال.
اثر کل بر EPS: با در نظر گرفتن مالیات و سایر عوامل، جهش نرخ انرژی و آب در سال مالی ۱۴۰۴ نسبت به استانداردهای دو سال قبل، منجر به ریزش تقریبی ۳۰۰ تا ۳۵۰ ریال از سود خالص هر سهم (EPS) شده است.