شورای جهانی طلا: بیشترین میزان خرید طلا در جهان، از آن ایرانیان است
به گزارش نبض بازار، خرید بیسابقه طلا در ایران طی سهماهه دوم ۲۰۲۵، چنانکه شورای جهانی طلا در گزارش ۳۱ جولای خود برجسته ساخت، بار دیگر اهمیت نقش طلا در اقتصاد سیاسی و رفتار سرمایهای جامعه ایرانی را آشکار نموده. این رشد کمسابقه، همزمان با درگیری ۱۲ روزه ایران - اسرائیل، فرصتی ارزشمند برای بررسی ابعاد کلان و خرد اقتصاد طلا در ایران، بررسی سازوکار بازار، تحلیل رفتار اقتصادی - اجتماعی ایرانیان و نقد سیاستهای راهبردی مرتبط ارائه میکند. مطالعه رفتار بازار طلا در ایران طی نیمقرن اخیر، الگویی ثابت را آشکار میکند: هر بحران سیاسی یا اقتصادی با جهش تقاضا برای طلا همراه بوده. انقلاب ۱۳۵۷، جنگ تحمیلی، تحریمهای دهه ۱۳۸۰ و شوکهای ارزی پس از ۱۳۹۷ همگی شاهد رشد انفجاری خرید سکه و شمش بودند. دادههای تاریخی نشان میدهد در بحران ارزی ۱۳۹۷، تقاضا نسبت به پایه ۱۳۹۶ رشد هزاردرصدی داشت. این رفتار ریشه در خاطره جمعی سقوط مکرر ارزش ریال و باور به طلا بهعنوان «پشتوانه نهایی» دارد. جالب آنکه حتی در دورههای آرامش، مناسبتهایی مانند نوروز ۱۴۰۳ با افزایش ۴۰ درصدی فروش طلای زینتی مواجه شد که نشاندهنده تلفیق کارکرد سرمایهای و فرهنگی است.
اقتصاد سیاسی ۲۰۲۵: طلا در آتش بحران
افزایش ۲۰ درصدی تقاضای طلا در ایران طی سهماهه دوم ۲۰۲۵ درحالی رخ داد که تقاضای جهانی ۶ درصد کاهش یافته بود. این پارادوکس آشکار، بازتاب «اقتصاد سیاسی نااطمینانی» است که سه محرک اصلی دارد: اولا، نرخ دلار آزاد به ۹۶،۰۰۰ تومان رسید و تورم نقطهای در خرداد ۱۴۰۴ به ۵۲ درصد بالغ شد (مرکز آمار). ثانیا، ابزارهای مالی جایگزین مانند بورس تهران در همین دوره ۱۸ درصد افت شاخص داشتند. ثالثا، جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، بهعنوان کاتالیزور اضطراب جمعی عمل کرد. تحلیل لوئیس استریت از WGC تأیید میکند ایرانیان حتی خرید جواهرات را راهبرد «سرمایهگذاری جایگزین» میدانند.
رفتارشناسی بحران: غریزه بقای مالی
مطالعات میدانی دانشگاه تهران (۱۴۰۳) نشان میدهد تصمیم برای خرید طلا در بحرانها بیش از آنکه اقتصادی باشد، رفتاری است. فرآیند چهار مرحلهای «انتشار اخبار بحران ← شکلگیری ترس جمعی ← هجوم به بازار ← نگرانی پس از خرید» در ۸۷ درصد موارد تکرار میشود. شبکههای اجتماعی این چرخه را تسریع میکنند: تحلیل دادههای روبیکارت نشان داد پس از شایعه حمله به نطنز در تیر ۱۴۰۴، جستجوی آنلاین «قیمت سکه» ۲۱۰ درصد جهش یافت. تفاوت طبقاتی نیز چشمگیر است: طبقات مرفه ۷۴ درصد طلای خریداریشده را بهصورت شمش ذخیره میکنند، حال آنکه اقشار متوسط ۶۸ درصد خریدهای خود را به زیورآلات کاربردی اختصاص میدهند.
ساختار معیوب بازار: چالشهای فنی و سیاستی
بازار طلا با تناقضهای ساختاری مواجه است. از یک سو، ایران با ذخایر ۳۴۰ تُنی (یک درصد جهانی) تنها ۱۴ تُن در سال تولید میکند (۰.۴ درصد جهان) که ناشی از فناوری منسوخ استخراج کانسارهای سولفیدی است. این رقم در ترکیه با ذخایر مشابه، ۴۲ تُن است. از سوی دیگر، مداخلات ناگهانی دولت مانند تعطیلی پلتفرمهای آنلاین در خرداد ۱۴۰۴، شفافیت را کاهش داده. صندوقهای سرمایهگذاری طلا تنها ۷ درصد بازار را در اختیار دارند که دلیل اصلی آن «تمایل فرهنگی به مالکیت فیزیکی» (۶۳ درصد) و «بیاعتمادی به نهادها» (۵۷ درصد) در نظرسنجی مرکز پژوهشهای مجلس است.
انتقال قیمت: حباب ۱۵ درصدی و نقش ارز
قیمت طلای داخلی تابعی سهلایه دارد: قیمت جهانی، نرخ دلار آزاد و مالیات/اجرت. دادههای سهماهه ۲۰۲۵ نشان میدهد هر ۱۰ درصد افزایش نرخ دلار، قیمت طلا را ۲۲ درصد بالا میبرد. مالیات ۴ درصدی و اجرت ساخت ۱۱ درصدی نیز حبابی معادل ۱۵ درصد ایجاد میکنند. بهعنوان مثال، در روز ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ با ثبات قیمت جهانی، جهش دلار به ۹۶،۰۰۰ تومان باعث شد قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در تهران از ۷.۲ به ۸.۱ میلیون تومان صعود کند. این «ضریب انتقال بحران» در ایران ۲.۲ برابر میانگین جهانی است.
سناریوهای آینده: سه مسیر محتمل
پیشبینی روند بازار طلا در نیمه دوم ۲۰۲۵ به سه عامل وابسته است:
سناریوی تشدید بحران (احتمال ۴۵ درصد): تداوم تحریمها و تورم بالای ۴۰ درصد میتواند قیمت را به ۱۰ میلیون تومان بر گرم برساند.
سناریوی توافق سیاسی (احتمال ۳۰ درصد): احیای برجام و ورود ارز، حباب بازار را ۲۰-۱۵ درصد کاهش میدهد.
سناریوی رکود جهانی (احتمال ۲۵ درصد): افزایش خرید بانکهای مرکزی، قیمت جهانی را به ۴۴۰۰ دلار میرساند که با توجه به ضریب انتقال ایران، معادل ۱۱ میلیون تومان بر گرم داخلی است.
نکته کلیدی: حتی در خوشبینانهترین سناریو، تقاضا به سطح پیش از بحران بازنخواهد گشت.
راهکارهای راهبردی: تجارب جهانی و الزامات داخلی
الگوهای موفق بینالمللی راهگشاست: اوکراین در ۲۰۲۲ با فروش ۱۲.۴ میلیارد دلار طلای ذخیره، ارز مورد نیاز خود را تأمین کرد. ایران نیز میتواند با سه اقدام ساختاری از طلا بهعنوان ابزار مدیریت بحران استفاده کند: اولا، مدرنیزاسیون معادن با جذب فناوری چینی که راندمان استخراج را ۷۰ درصد افزایش میدهد. ثانیا، ایجاد «صندوق ثروت ملی طلا» مشابه روسیه با اختصاص ۱۰ درصد درآمدهای نفتی. ثالثا، شفافسازی بازار از طریق احیای پلتفرمهای آنلاین تحت نظارت بانک مرکزی. کارشناسان صندوق بینالمللی پول تأکید میکنند بدون کاهش تورم به زیر ۲۰ درصد، طلا همچنان پناهگاه نخست ایرانیان باقی خواهد ماند.
نتیجه: آیندهای با سکههای سنگینتر
روند خرید طلا در ایران فراتر از یک شاخص اقتصادی، نشانهای از «زخمهای کهنه اعتماد» است. تاریخی که با انقلاب و جنگ آغاز شد، امروز در قالب سکههای ذخیرهشده در گاوصندوقها ادامه دارد. تحول این الگو نیازمند درمان ریشهای بیماریهای ساختاری اقتصاد است: تورم مزمن، شفافیتگریزی و ناتوانی در ایجاد گزینههای سرمایهگذاری امن. تا آن روز، طلا نه یک انتخاب که تنها پناهگاه ایرانیان در طوفانهای اقتصادی خواهد بود.