4 سناریو از آینده بازار فولاد/ صنعت فولاد در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه چه می شود؟
به گزارش نبض بازار، درگیری ژوئن ۲۰۲۵ ایران و اسرائیل، بهعنوان شوک ژئوپلیتیک کوتاهمدت، تأثیرات محسوسی بر بازار جهانی فولاد گذاشت. از منظر تحلیل تکنیکال، شاخص فولاد گرم نوردشده (HRC) در بورسهای معتبر جهانی واکنش فوری نشان داد: پس از لمس مقاومت کلیدی ۹۰۰ دلار در پی افزایش قیمت نفت و هزینههای انرژی، با تشکیل الگوی سقف دوقلو (Double Top) و افزایش حجم معاملات در این ناحیه، بهسرعت به سطح ۸۸۰ دلار بازگشت. این نوسان ۱.۵ درصدی، همزمان با تشدید ریسکهای لجستیک (مانند افزایش ۵۰-۷۰ درصدی نرخ بیمه کشتیها در تنگه هرمز) و محدودیتهای ترانزیتی شرکتهایی مانند Frontline رخ داد.
از نظر اندیکاتورهای تکنیکال:
- شاخص قدرت نسبی (RSI) از محدوده اشباع خرید (بالای ۷۰) به سطح ۵۵ بازگشت، نشاندهنده کاهش فشار خریداران.
- میانگین متحرک ۵۰ روزه (MA۵۰) همچنان زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه (MA۲۰۰) قرار دارد که تأییدکننده روند نزولی بلندمدت بازار فولاد است.
نکته اینجاست که بهرغم جهش موقت قیمتها، این درگیری نتوانست روند ساختاری نزولی ناشی از مازاد ظرفیت چین (۳۰ درصد محرک قیمت) و رشد تقاضای ضعیف را معکوس کند. شوکهای ژئوپلیتیک تنها در کوتاهمدت باعث نوسانات قیمتی میشوند، اما تغییر روند اصلی بازار نیازمند تحولات بنیادی مانند تعدیل ظرفیت تولید یا بهبود تقاضای جهانی ست.
سهم درگیری ژوئن ۲۰۲۵ در تأثیرگذاری بر صنعت و بازار جهانی فولاد
این درگیری قیمت نفت برنت را بیش از ۷ درصد افزایش داد و هزینه انرژی تولید فولاد را بهطور میانگین ۳–۵ درصد بالا برد. افزایش هزینه انرژی تنها یک جزء از مجموعه عوامل تأثیرگذار بر قیمت فولاد است.
سهم این درگیری در کل افزایش قیمت جهانی فولاد را میتوان حدود ۴ درصد برآورد کرد. این رقم در مقایسه با سایر محرکهای اصلی بازار به قرار زیر است:
• هزینه انرژی (نفت و گاز): ۲۵ درصد
• مازاد ظرفیت چین و سیاستهای یارانهای: ۳۰ درصد
• رشد تقاضای ساختوساز در آسیا و آفریقا: ۲۰ درصد
• تنشهای تجاری و تعرفهها (۲۳۲، CBAM): ۱۵ درصد
• انقلاب کمکربن و فناوریهای سبز: ۶ درصد
• درگیری ایران-اسرائیل: ۴ درصد
با افزایش ریسک عبور کشتیها از تنگه هرمز و بالا رفتن نرخ بیمه نقل و انتقال محصولات فولادی، شرکتهای بزرگ از جمله Frontline عملیات ترانزیت را محدود کردند که منجر به کاهش ۳–۴ درصدی عرضه هفتگی ورق فولادی در بورسهای جهانی شد. از منظر تحلیل بنیادی، این درگیری کوتاهمدت ولی پرتنش، بهعنوان یک عامل موضعی عمل کرد که افزون بر افزایش هزینهها، موجب نوسانات روانی بازار و کاهش اعتماد خریداران بزرگ شد.
از نگاه تحلیل تکنیکال، شاخص HRC در ژوئن مرز ۹۰۰ دلار را لمس کرد و سپس با واکنش بازار به ۸۸۰ دلار بازگشت که بیش از ۱.۵ درصد نوسان را نشان میدهد. این افت، بهرغم دیدگاه خوشبینانه برخی تحلیلگران مبنی بر بازگشت کوتاهمدت قیمتها، تنها نوساناتی افزایشی در روند نزولی بلندمدت قیمت فولاد ایجاد کرد.
سناریوهای بازار جهانی فولاد و ایران و اسرائیل در صورت ازسرگیری درگیری
چهار سناریو اصلی بر اساس تحلیل T. Rowe Price و دادههای بازار فولاد
۱. سناریوی «تقابل کنترلشده»
• تبادل محدود حملات پهپادی و موشکی ادامه مییابد، اما بدون مداخله مستقیم قدرتهای بزرگ.
• قیمت نفت و بیمه خط لولهها تا ۵–۷ درصد بالا میرود. فولاد HRC حدود ۲–۳ درصد جهش قیمت را تجربه میکند.
• ایران تولید فولاد خود را تا ۱۰ درصد کاهش میدهد، اما صادرات به بازارهای منطقهای ادامه دارد.
• اسرائیل همچنان واردکننده میماند، ولی هزینه واردات ۳–۴ درصد افزایش مییابد.
۲. سناریو «گسترش درگیری با مداخله آمریکا»
• حملات به ناوگان نظامی و نفتکشها در خلیج فارس موجب دخالت مستقیم نیروی دریایی آمریکا میشود.
• قیمت نفت به مرز ۱۲۰ دلار میرسد؛ هزینه انرژی فولادسازی افزایش ۱۰–۱۲ درصدی دارد.
• عرضه فولاد در MENA تا ۱۵ درصد افت میکند و قیمتها در بورس لندن و شیکاگو ۵–۸ درصد میجهند.
• ایران دچار موج گسترده توقف تولید میشود و صادرات عملا صفر میگردد.
• اسرائیل با قطع واردات، بحران قیمت داخلی فولاد دارد (افزایش ۱۰ درصد).
۳. سناریو «تهدید هستهای و بازگشت به مذاکره»
o ایران برای تضمین توقف درگیری، تلاش به ازسرگیری مذاکرات هستهای میکند.
o قیمت نفت در محدوده ۸۰ دلار تثبیت میشود؛ بازار فولاد با نوسانات ۲–۳ درصدی همراه خواهد بود.
o ایران امکان افزایش صادرات به ۴ میلیون تن را پیدا میکند.
o اسرائیل واردات را کاهش میدهد، اما به تدریج تعادل مییابد.
۴. سناریو «فروپاشی سیاسی»
o در صورت فروپاشی سیاسی، تولید فولاد تا ۳۰–۴۰ درصد سقوط میکند.
o بازار جهانی با مازاد عرضه موقت چین مواجه خواهد شد و قیمت فولاد تا ۱۵ درصد کاهش مییابد.
o اسرائیل میزبان تولید محدود فولاد خمیره و مقاطع خاص خواهد شد.
هر یک از اینها پیامدهای متفاوتی برای قیمت، عرضه و تقاضا در بازار جهانی فولاد، و نقش ایران و اسرائیل برجای میگذارد.
سناریوهای آینده فولاد در صورت فعال شدن مکانیزم ماشه
مکانیزم ماشه، امکان بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل را در صورت نقض تعهدات هستهای ایران فراهم میکند. فعالسازی این سازوکار، سناریوهای زیر را برای صنعت فولاد رقم میزند:
۱. قطع دسترسی به بازارهای جهانی
• تحریمهای SWIFT و بانکی با قوت بیشتر بازمیگردد، صادرات فولاد ایران تا ۸۰ درصد کاهش مییابد.
• عرضه جهانی فولاد از MENA ۳–۴ درصد افت خواهد کرد که موجب افزایش قیمت فولاد HRC بهطور موقت ۲–۳ درصدی میشود.
۲. افزایش هزینه مالی و لجستیک
o نرخ بیمه حمل دریایی بهواسطه ریسک بالا ۵۰–۷۰ درصد افزایش مییابد.
o هزینه کرایه خطوط کشتیرانی ۱۵–۲۰ درصد رشد میکند.
۳. کاهش تولید داخلی
o نزدیک به ۳۰–۳۵ درصد ظرفیت اسمی ایران خاموش میشود، تولید از ۳۱ به ۲۰ میلیون تن میرسد.
o میلیونها شغل غیرمستقیم وابسته به زنجیره فولاد در معرض بیکارشدن قرار میگیرند.
۴. تغییر بازیگران منطقهای
o ترکیه، امارات و عربستان با افزایش صادرات، جایگزین ایران در بازارهای آسیایی و آفریقایی میشوند.
o مشارکت چین در MENA پررنگتر میشود و قیمت منطقی واردات آسیایی بهواسطه CBAM کاهش مییابد.
۵. تحول در تقاضا
o کاهش سرمایهگذاری خارجی در پروژههای زیرساختی ایران، موجب افت ۲۰–۲۵ درصدی تقاضای فولاد میشود.
o پروژههای عمرانی منطقهای با قیمت بالاتر فولاد، افت ۱۰–۱۵ درصدی را تجربه میکنند.
در این سناریو، فعالسازی مکانیزم ماشه نقطه عطفی است که هم بازار جهانی فولاد و هم صنعت فولاد ایران را بهصورت ساختاری دچار تغییر خواهد کرد.
فعالسازی مکانیسم ماشه نهتنها صادرات و تولید ایران را به شدت کاهش میدهد، ساختار بازار منطقهای و جهانی فولاد را نیز دگرگون میسازد.
کشورهایی مانند ترکیه، امارات و عربستان سعودی جایگاه ایران را در بازارهای آسیایی و آفریقایی تصاحب خواهند کرد.
افزایش هزینههای بیمه و حملونقل، همراه با کاهش تقاضا، موجب نوسانات قیمتی و کاهش اعتماد سرمایهگذاران خواهد شد.
وضعیت صنعت فولاد ایران در صورت انزوای کامل و ۱۰۰ درصد
در سناریویی فرضی که ایران بهطور کامل از شبکههای تجاری، بانکی و مالی جهان منفصل شود، صنعت فولاد با بحرانهای زیر مواجه خواهد شد:
۱. فروپاشی زنجیره تأمین
• واردات مواد اولیه کلیدی (گندله، قراضه) متوقف میشود؛ تولید بیلت و شمش تا ۷۰ درصد کاهش خواهد یافت.
• وابستگی ۶۰–۷۰ درصد به تکنولوژی و قطعات یدکی خارجی، موجب از کار افتادن کورههای بلند و EAF میشود.
۲. توقف صادرات و افت درآمد ارزی
o صادرات فولاد به صفر میرسد.
o درآمد صادراتی سالانه (حدود ۳ میلیارد دلار) بهکلی از دست میرود و کسری بودجه به ضعف شدید مالی دولت منجر میشود.
۳. افزایش هزینه تولید
o واردات محدود انرژی و سوخت گاز با نرخ¬های آزاد (۳–۵ برابر قیمت ترجیحی) هزینه تولید هر تن فولاد را ۴۰–۵۰ درصد افزایش میدهد.
o قیمت نهایی محصولات فولادی داخلی ۳۰–۴۰ درصد گرانتر از بازار جهانی خواهد شد.
۴. رکود عمیق و تعطیلی واحدها
o برآورد میشود تا ۵۰ درصد کارخانهها بهطور کامل تعطیل شوند.
o نرخ بیکاری در شهرکهای صنعتی وابسته به فولاد تا ۳۰ درصد افزایش مییابد.
۵. تلاش برای خودکفایی
o پروژههای بومیسازی ماشینآلات و فناوری بر اساس اولویت، ولی با نرخ اجرایی ۲۰–۳۰ درصد کندتر از استاندارد جهانی پیگیری میشود.
o رتبه تکنولوژیک ایران در تولید فولاد تا ۳۰–۴۰ رتبه سقوط خواهد کرد.