کد خبر: ۲۱۷۹۸۲
۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۰
نبض بازار گزارش می‌دهد:

آیا انحلال راه نجات بانک‌های ناسالم است؟ / دو روی سکه انحلال بانک‌های پرخطر

با بررسی وضعیت تعدادی از بانک‌ها و موسسات اعتباری می‌توان به این نتیجه مهم رسید که اگر آنها آستین همت بالا نزنند، ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور، دکمه انحلال آنها فشرده شود. اما آیا انحلال آخرین گزینه نجات است یا راه‌های دیگری پیش روی سیاستگذار وجود دارد؟
آیا انحلال راه نجات بانک‌های ناسالم است؟ / دو روی سکه انحلال بانک‌های پرخطر

به گزارش نبض بازار، تجربه تلخ بانک آینده زنگ خطر وضعیت ناسالم مالی چند بانک و موسسه مالی و اعتباری را به صدا در آورده است. برای نمونه می‌توان به موسسه اعتباری ملل اشاره داشت که چند وقتی است با بحران ترازنامه و سرمایه نظارتی دست به گریبان است و بر اساس اطلاعات منتشر شده، بیش از هشت هزار میلیارد تومان از سرمایه نظارتی خود را تنها در عرض یک سال از دست داده است. البته مدیران این موسسه اعلام کرده‌اند که به زودی افزایش سرمایه می‌دهند و شرایط این موسسه به حالت عادی باز می‌گردد. 

البته وضعیت نگران‌کننده برخی بانک‌ها و موسسات پیشتر از سوی رئیس بانک مرکزی نیز عنوان شده بود. برای مثال، دو سال قبل برخی از اینها به زیر ذره بین این نهاد رفتند که در نتیجه دکمه انحلال سه موسسه ناتراز یعنی موسسات توسعه، نور و کاسپین فشرده شد و آنها از چرخه نظام بانکی حذف شدند. البته محمدرضا فرزین در ادامه به هشت بانک هم اولتیماتوم داد و گفت که وقتش رسیده که آستین بالا بزنند و راه اصلاح را در پیش بگیرند، وگرنه سرنوشت خوبی در انتظارشان نخواهد بود.

چرا «انحلال» پرتکرار شد؟

«انحلال» واژه پرتکرار این روزهاست که در ادبیات شبکه بانکی کاربرد دارد. اما چرا این واژه به کرات شنیده می‌شود؟ تمام ماجرا از وضعیت بحرانی بانک آینده شروع شد که آن را در کانون توجه نظام پولی و بانکی کشور قرار داد. آمار‌ها می‌گویند با حداقل ۴۰۰ همت بیشترین میزان از مجموع زیان انباشته در بانک‌ها را در اختیار دارد که معادل بیش از ۸۰ درصد از کل زیان انباشته نظام بانکی کشور است که ناترازی شدیدی را برای این بانک در پی داشته است.

کارشناسان با بررسی وضعیت این بانک، نرخ بالای سود سپرده و اضافه برداشت از بانک مرکزی برای تامین کسری ذخایر را از جمله دو عامل مهمی بودند که منجر به زمین‌گیر شدن این بانک شده‌اند. البته یک کارشناس با رد این دو دلیل بر این باور است که بانک آینده تحت تاثیر رسیدگی و کنترل بانک مرکزی و نهاد‌های بالادستی قرار گرفته است. اصولا وقتی مدیرانی که منصوب می‌شوند، مدیران منتخب خودِ سهامداران نباشند، خیلی با احتیاط و تردید و دست به عصا راه می‌روند و بنابراین هر بانکی در فضای رقابتی دچار مشکل می‌شود.

داستان بانک آینده به همین جا ختم نمی‌شود و سروصدای زیادی را در مدت اخیر به پا کرده است. برای مثال، محمدرضا پورابراهیمی طی سخنانی عنوان کرده که ۵۰ درصد از ناترازی بانکی کل کشور متعلق به بانک آینده است. ضمن اینکه این بانک پنج واحد درصد تورم کشور را ایجاد کرده است. هرچند برخی کارشناسان می‌گویند این ارقام باید مورد صحت‌سنجی قرار گیرند.

تفاوت بانک سالم و ناسالم

اما چرا برخی بانک‌ها به مرحله‌ای رسیده‌اند که دیگر نمی‌توان آنها را سالم نامید؟ کارشناسان می‌گویند نسبت کفایت سرمایه (۸ درصد) و تسهیلات غیرجاری (۵ درصد) دو موضوع مهمی هستند که با بررسی آنها می‌توان به این نتیجه رسید که بانکی سالم است یا نه.

در اینجا لازم است تعریفی از نسبت کفایت سرمایه ارائه داد. بانک مرکزی در این باره اعلام کرده که «نسبت کفایت سرمایه مؤسسه اعتباری عبارت است از نسبت سرمایه نظارتی به کل دارایی‌های موزون به ریسک و عدد آن باید حداقل معادل هشت درصد باشد.». البته این عدد نسبت کفایت سرمایه حداقلی برای بانک‌هاست تا بتوانند از عهده هزینه و مطالبات خود برآیند، اما استاندارد‌های بین‌المللی نسبت کفایت سرمایه را بسیار بالاتر و حداقل ۱۲ اعلام کرده‌اند.

بر اساس این اطلاعات، یک کارشناس می‌گوید چهار بانک خصوصی و دو بانک دولتی در شرایط مطلوبی قرار دارند.

گزینه انحلال آخرین راه نجات؟

حالا که فرق بانک سالم و ناسالم را دانستید، آیا اگر بانکی ناسالم باشد و شرایطش بغرنج، آخرین گزینه انحلال است و بس؟ پیشتر این سوال را زمانی که بحث انحلال بانک آینده داغ بود، از یک کارشناس پرسیدیم که نگاه مثبتی به این موضوع نداشت. به باور وی، انحلال بانک آینده یک کار خطرناک و غیرکارشناسی است، چون بانک بزرگی است و اگر قرار بر توقف فعالیت این بانک باشد، برای جوابگویی به مشتریان فشار زیادی به شبکه بانکی و نقدینگی وارد می‌شود و نگرانی زیادی را به وجود می‌آورد. ضمن اینکه با انجام این کار، کشور دچار مشکل می‌شود، در حالی‌که بانک آینده خودش می‌تواند مشکلش را حل کند، اگر به روش صحیح مدیریت شود.

در حقیقت برخی بر این باورند که اگر بانکی با تمام دم و دستگاهش منحل شود، در نظام بانکی ایران باید شاهد فروپاشی دومینوار بانک‌ها باشیم. به همین دلیل گروهی دیگر به انحلال به‌عنوان تنها یک راه نجات یا ساماندهی بانک‌های ناتراز و مشکل‌دار نگاه می‌کنند و بر این نکته تاکید می‌کنند که این مسیر بدون هزینه و تبعات خاص نیست؛ بنابراین انحلال بانک‌های مشکل‌دار باید در کنار روش‌هایی مثل اصلاح ساختاری، تقویت سرمایه یا فروش دارایی بخشی از فرآیند تنظیم و تثبیت نظام بانکی را به دنبال داشته باشد. نکته مهم دیگر این است که این برنامه‌ها با لحاظ منافع اقتصادی و اجتماعی پیاده‌سازی شود، در غیر اینصورت باید منتظر بی‌ثباتی مالی یا اعتراض‌های عمومی بود.

تجربه جهانی انحلال چگونه است؟

شاید در ادامه این پرسش مطرح شود که آیا انحلال بانک‌ها در سطح جهانی نیز رخ داده است؟ پاسخ به این سوال مثبت است. کشور‌های دیگر هم اگر امکان اصلاح مالی و عملیاتی نداشته باشند، به انحلال روی می‌آورند، البته به‌عنوان آخرین گزینه.

نمونه بارز آن بانک واشینگتن میچوال (Washington Mutual) است که از اتفاقی که برای این شرکت هلدینگ بانکداری آمریکایی افتاد، به‌عنوان سقوط یک غول مالی نام برده می‌شود. این بانک که در زمینه ارائه خدمات مالی و بانکداری خرد فعالیت می‌کرد، در سال ۲۰۰۸ توسط مسئولان ناظر منحل شد.

بر اساس این گزارش، هرچند صحبت از انحلال بانک آینده این روز‌ها داغ است و گزارش‌ها و گفت‌و‌گو‌های زیادی در این باره منتشر می‌شود، اما در نهایت بانک مرکزی با انتشار اطلاعیه‌ای به حواشی پیرامون این بانک واکنش نشان داد و اعلام کرد که «هرگونه اطلاع‌رسانی در مورد بانک‌ها به صورت دقیق و شفاف از طریق روابط عمومی بانک مرکزی و تارنمای رسمی آن پیگیری و انجام می‌شود. مجددا تاکید می‌شود که ادعا‌های منتشر شده در فضای مجازی و رسانه‌های غیر رسمی، مورد تایید بانک مرکزی نیست.»؛ بنابراین باید دید در ادامه بانک آینده به چه سرنوشتی دچار خواهد شد و آثار آن برای شبکه بانکی و کل نظام اقتصادی چه خواهد بود؟

برچسب ها: بانک آینده
اخبار پیشنهادی