سرمایه اجتماعی چه تاثیری بر اجرای اصلاحات اقتصادی دارد؟
به گزارش نبض بازار، بررسی روند بیاعتمادی در چهار دهه اخیر، نشانگر تأثیر سیاستهای اقتصادی ناپایدار و اختلاف نظرهای ساختاری دولت-جامعه است. اعتراضات آبان ۱۳۹۸ که در پی افزایش قیمت بنزین شکل گرفت، نقطه عطفی در تشدید این شکاف بود. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول (۲۰۲۰)، اقتصاد ایران در آن سال با تورم ۴۱٫۱ درصدی و رشد منفی ۶٫۵ درصدی مواجه بود، اما نحوه مدیریت این بحران—بدون ایجاد اجماع یا ارائه توضیحات شفاف—منجر به کاهش چشمگیر اعتماد عمومی شد. این رویداد، ضرورت بازنگری در شیوههای ارتباطی و مشارکتی را پررنگ کرد.
از سویی، سیاستهای یارانهای که سالانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار هزینه دارد (مرکز آمار، ۱۴۰۲)، به جای هدفمندسازی، به عاملی برای تشدید نابرابری تبدیل شده است. آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس (۱۴۰۰) نشان میدهد تنها ۳۰ درصد از یارانه انرژی به دهکهای کمدرآمد میرسد، در حالی که سهم دهکهای پردرآمد ۴۰ درصد است. این ناکارآمدی، نه تنها بار مالی دولت را افزایش داده، بیاعتمادی به توزیع عادلانه منابع را دامن زده است.
چرا اصلاحات با مقاومت مواجه میشود؟
۱. کاهش اعتماد عمومی به نهادها: بر اساس پروژه جهانی ارزشها (۲۰۲۲)، تنها ۱۴ درصد از ایرانیان به دولت اعتماد دارند. این رقم در مقایسه با ترکیه (۳۲ درصد) و هند (۶۴ درصد)، نشاندهنده شکاف عمیقی ست که هرگونه تغییر سیاستی—حتی اگر ضروری باشد—را به چالشی پیچیده تبدیل میکند.
۲. چالشهای ناشی از فساد مالی: ایران در شاخص ادراک فساد (شفافیت بینالملل، ۲۰۲۳) با امتیاز ۲۴ از ۱۰۰، در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. این وضعیت، اجرای اصلاحاتی مانند هدفمندسازی یارانهها را تحت تأثیر قرار میدهد، چرا که بخشی از جامعه، این اقدامات را در خدمت گروههای خاص میپندارند.
۳. ضعف مکانیسمهای گفتوگوی اجتماعی: محدودیتهای موجود برای فعالیت نهادهای مدنی و رسانههای مستقل، امکان ایجاد پل ارتباطی دولت-مردم را کاهش داده است. این مسئله، همکاری لازم برای اجرای اصلاحات دردناک، اما ضروری—مانند تعدیل قیمت حاملهای انرژی—را غیرممکن میسازد.
تجربه جهانی: درسهایی برای ایران
بررسی نمونههای موفق در سایر کشورها نشان میدهد شفافیت و مشارکت عمومی کلید عبور از بنبست اصلاحاتاند:
- هند (۲۰۱۴): دولت با اجرای سیستم پرداخت مستقیم یارانهها و گفتوگو با اتحادیههای کارگری، افزایش قیمت گازوئیل را بدون تنشهای گسترده عملیاتی کرد.
- اندونزی (۲۰۱۳): افزایش ۴۴ درصدی قیمت بنزین با همراهی نسبی مردم انجام شد؛ موفقیتی که مرهون تقویت بیمه سلامت برای فقرا و استفاده از رسانهها برای توضیح منطق اصلاحات بود.
این تجربیات تأکید میکنند که جلب اعتماد عمومی، نه از طریق سرکوب یا اجبار، که با ایجاد فضای سخن و گفتوگو و از سویی ارائه تضمینهای شفاف، ممکن است.
تصویر آینده: امکانها و محدودیتها
وضعیت کنونی ایران، شبیه چرخه معیوبی ست که در آن بیاعتمادی، اجرای اصلاحات را نشدنی میکند و عدم اصلاحات، به تشدید بحرانهای اقتصادی-اجتماعی میانجامد. شاخص فلاکت (ترکیب تورم و بیکاری) که به ۶۰٫۳ درصد رسید (بلومبرگ، ۲۰۲۳)، نشانگر ضرورت فوری تغییر این روند است.
راهکارهای پیشنهادی:
۱. شفافسازی فرآیندهای تصمیمگیری: انتشار عمومی دادههای یارانهها و هزینههای دولت، گام اول برای بازسازی اعتماد است.
۲. تقویت نهادهای میانجی: احیای نقش سندیکاها و رسانهها به عنوان پل ارتباطی دولت-جامعه.
۳. اصلاح تدریجی با همراهی اجتماعی: اجرای آزمایشی طرحها در مناطق محدود و استفاده از بازخوردهای مردمی برای تعدیل سیاستها.
جمعبندی: سرمایه اجتماعی؛ کلید گمشده اصلاحات
تجربه ایران و جهان نشان میدهد هیچ اصلاح ساختاری—هرچند کارشناسی—بدون همراهی جامعه موفق نخواهد بود. بازسازی اعتماد، نیازمند پایان دادن به چرخه سوءتفاهم و تقویت مکانیسمهای پاسخگویی ست. در غیر این صورت، اقتصاد ایران در تلهای گرفتار خواهد ماند که همزمان هم به اصلاحات نیاز دارد و هم از ابزارهای تحقق آن محروم است.
منابع:
- صندوق بینالمللی پول. (۲۰۲۰). گزارش اقتصاد ایران.
- مرکز آمار. (۱۴۰۲). گزارش یارانههای انرژی.
- شفافیت بینالملل. (۲۰۲۳). شاخص ادراک فساد.
- مؤسسه لگاتوم. (۲۰۲۳). شاخص سرمایه اجتماعی.
- بلومبرگ. (۲۰۲۳). گزارش شاخص فلاکت.