عواقب احیای برجام در اقتصاد ایران از جمله بازار سرمایه چیست؟
به گزارش نبض بازار ،در حال حاضر برخی گمانه زنیها حاکی از آن است که احتمال تغییر فضای مذاکرات هستهای میتواند زمینه را برای بهبود وضعیت بورس به ویژه در برخی صنایع فراهم کند. این تصور با توجه به روند تاریخی بورس دیروز چندان دور از ذهن نیست، بلکه با توجه به تجربه تاریخی بورس در سالهای ۹۴ تا اوایل سال ۹۵ بسیار منطقی به نظر میرسد.
افزایش خوش بینی نسبت به توافق هستهای و احیای مجدد آژانس بین المللی انرژی اتمی بر بازار سهام نیز تاثیر خواهد داشت. در همین راستا دیروز شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران پس از رفت و برگشت صبحگاهی با افت مواجه شد، اما صنایع تحت تاثیر تحریمها با تقویت نسبی در فضای سبز تابلوی معاملاتی معامله شد و فشار فروش در گروه های دلاری چندان جدی نبود.
عملکرد دورنمای اصلی بورس در اولین روز هفته امیدوارکننده نبود، اما محرکهای مثبتی در برخی گروهها مشاهده شد.دیروز شاخص کل بورس که در روزهای اخیر نتوانسته از سطح یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد عبور کند، ۰.۰۶ درصد کاهش یافت و در حالی که کمتر از هزار واحد را به ثبت رسانده بود، به محدوده یک میلیون و ۳۶۲ هزار واحد رسید.
دلار در ایران ۳۰ هزار تومان به خود دیده و حتی مدتی است در این کانال قیمتی تثبیت شده است. با این حال اکنون با انتشار اخبار مثبت، شاهد کاهش جزئی قیمت دلار هستیم. اما آیا با احیای برجام دلار گران میشود؟ پاسخ به این سوال منفی است. خیلیها معتقدند اگر برجام به توافق برسد و هزار و یک عامل مشخص شود، قیمت دلار به ۲۴ هزار تومان میرسد، عددی که هزار و یک عامل غیر از برجام را میطلبد.
حجت قندی، اقتصاددان در پاسخ به این پرسش به تجارت نیوز میگوید که با توجه به شاخصهای کلان اقتصادی و سیاستگذاریهای اشتباه ارزی، به نظر میرسد شوک بعدی به این بازار در فاصلهای کوتاهتر از معمول رخ دهد. او با اشاره به تلاشها برای کنترل دلار میگوید: اگر کنترل قیمت دلار امکانپذیر بود، حداقل یک بار اقدامات در این حوزه موفقیتآمیز بود و در طولانیمدت ادامه مییافت.
امیدواری به دستیابی به توافق هستهای توانسته صنایع برجامی بورس را با افزایش تقاضا مواجه کرده و فرصت خریدی قابلتوجه به فعالان خوشبینتر بازار سهام بدهد.در حال حاضر برخی از گمانهزنیها حکایت از آن دارد که احتمال تغییر در فضای مذاکرات اتمی میتواند راه را برای بهبود وضعیت بورس بهویژه در برخی از صنایع هموار کند؛ تصوری که با توجه به بررسی روند معاملات در روز گذشته نه تنها چندان دور از انتظار نیست بلکه با توجه به تجربه تاریخی بازار سهام در سالهای ۹۴ تا اوایل ۹۵ بسیار معقول به نظر میرسد.
هر بار که بازار سهام در پایان روند صعودی با ضعف تقاضا روبهرو میشود سیل وعده و وعید برای حمایت از بورس به صدر اخبار میآید. همین امر سبب میشود بازار در جوی میان امیدواری و ترس به روند خود ادامه دهد و در مواجهه با محدودیتهای غیرکارشناسی و معضلاتی نظیر دامنه نوسان و حجم مبنا شاهد تشدید فشار فروش در صنایع مختلف باشد.
مساله، اما به همین الگوی کلی ختم نمیشود. با اندکی تدقیق بیشتر در وضعیت کنونی بورس با افت قبلی آن که تقریبا از سال ۹۲ تا ۹۶ تداوم یافت میتوان دریافت که عامل تحریم نهتنها توانسته از کانال رشد دلار و تورم بر رشد قابلتوجه شاخص بورس در هر دو دوره موثر باشد بلکه در شرایط فعلی نیز احتمال لغو آن توانسته به خوشبینی فعالان بازار سرمایه بینجامد، دقیقا شبیه آنچه در سال ۹۴ و با نزدیک شدن به حصول توافق هستهای موسوم به «برجام» در آن زمان روی داد.
روز گذشته بهرغم افت شاخص بورس شاهد رشد قابلتوجه تقاضا در نمادهایی بودیم که اثرپذیری چندانی از دلار ندارند، اما انتظار میرود که با باز شدن فضای مبادلات تجاری و بینالمللی شرایط برای این نمادها بهتر شوند. انتظار یاد شده نیز از این جهت شکل گرفته که در دور قبلی مذاکرات برجامی و همسو با افزایش خوشبینیها به حصول برجام زمینه لازم برای بهبود وضعیت در این نمادها یعنی گروههای بانکی و خودرویی فراهم شده بود.
به هر حال در روزهای پایانی هفته قبل و همزمان با تعطیل شدن بازارها اخبار بسیار مثبتی از وین به خبرگزاریها مخابره شد. بنا بر آنچه که از سوی خبرگزاریها منتشر شده و از لابهلای سخنان دیپلماتها قابل درک است، اگرچه نمیتوان به طور قطع از دستیابی به یک توافق در آینده مشخص سخن گفت با این حال به نظر میآید که احتمال رسیدن توافق از گذشته بسیار بیشتر است.
همین امر سبب شده تا بسیاری از فعالان بازار سهام به رونق مجدد نمادهای غیرکالایی بهخصوص بانکها و خودروییها امیدوار باشند. بر اساس آنچه کارشناسان میگویند و سابقه بورس نشان میدهد، آثار برداشته شدن تحریمها میتواند در این دو گروه زودتر نمایان شود.
دلیل این امر هم راحت بودن انتقال تکنولوژی و نیاز صنایع به این امر و ناچیز بودن حجم درآمدهای ارزی در آنهاست که افت احتمالی قیمت ارز را در این صنایع بیاثر میکند. در بانکیها نیز به سبب آنکه نرخ پایین تسعیر ارز را در سالهای قبل شاهد بودیم نمیتوان انتظار بروز زیان را در صورت کاهش قیمت ارز داشت. در حال حاضر بسیاری بر این باور هستند که نرخ تسعیر ارز بودجه که حدود ۲۳هزار تومان است در کنار رشد قیمت ارز در سامانه نیما به محدوده ۲۴هزار و ۷۰۰ تومان شرایطی را پدید آورده که در حال حاضر حصول توافق و افت قیمت ارز در بازار آزاد در عمل اثر چندانی بر بورس نداشته باشد و حتی روشن شدن شرایط و کاهش ریسکهای انتظاری بتواند بر کیفیت سودآوری شرکتها اثر بگذارد.
پس بنا براین نمیتوان در صورت نزدیک شدن مواضع ایران به طرفین فعلی و سابق «برجام» احتمال کاهش قیمت جدی در سهام دلاری را داشت چرا که تا همین حالا هم قیمت تسعیر درآمدهای ارزی آنها در محدوده دلار ۲۳هزار تومان بوده و تمامی کالاهایی که با قیمت جهانی و نرخ یاد شده محصولات خود را میفروشند تحتتاثیر قرار نمیدهد.
این در حالی است که دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای به سبب برداشته شدن تحریمها میتواند به راحتی وضعیت فروش این نمادها را بهبود ببخشد و در شرکتهایی که هزینه تحریم بالایی دارند تغییر بااهمیتی در صورتهای مالی ایجاد کند؛ بنابراین در کنار صنایع برجامی میتوان به بهبود شرایط در صنایع دلاری هم امیدوار بود. از این رو بعید نیست که در هفتههای پیش رو و در صورت بهبود وضعیت مذاکرات برجام شاهد افزایش تقاضا در کلیت بازار سهام باشیم.
رفع تحریمها و به سرانجام رسیدن توافق به کاهش انتظارات تورمی منجر میشود و هم میتواند به بهبود ناترازی بودجهای و تجاری اقتصاد ایران کمک کند، اما مسئله این جا است که این اتفاق به تنهایی برای مهار اسب سرکش تورم کافی نیست. برای مهار کامل اسب تورم به مبارزه ریشهای با فساد، پیوستن به FATF، برنامه اقتصادی مشخص، ارتباط گسترده اقتصادی با جهان و سرمایهگذاری خارجی نیاز است.