کد خبر: ۲۲۷۸۴۲
۰۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
«نبض بازار» گزارش می‌دهد:

سرنوشت «فازبندی اضطراری» پروژه ۱۲۰ هزار میلیارد ریالی شازند؛ چرا مذاکره با چین به نتیجه نرسید؟

پتروشیمی شازند (شاراک) در حال مواجهه با یک چالش استراتژیک در زمینه تأمین مالی مهم‌ترین طرح توسعه‌ای خود، یعنی پروژه پتروشیمی قشم (GTPP) است. یادداشت‌های توضیحی گزارش مالی ۶ ماهه ۱۴۰۴، یک ریسک سیستمی و کلان را افشا کرده که نه تنها زمان‌بندی پروژه را به تعویق می‌اندازد، بلکه به طور بالقوه هزینه‌های آن را به شکلی نامشخص افزایش خواهد داد.
سرنوشت «فازبندی اضطراری» پروژه ۱۲۰ هزار میلیارد ریالی شازند؛ چرا مذاکره با چین به نتیجه نرسید؟

به گزارش نبض بازار- بر اساس مستندات صورت مالی، ستون فقرات تأمین مالی پروژه GTPP بر فاینانس خارجی استوار بود که از طریق یک بسته جدید توافق با جمهوری خلق چین (NDRC) دنبال می‌شد. اما شرکت در یک اعتراف صریح در یادداشت‌های توضیحی، اعلام کرده که به دلیل:
«احتمال عدم تحقق توافق بین کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در خصوص بسته جدید تأمین مالی...»
به نظر می‌رسد مذاکرات کلیدی برای جذب فاینانس خارجی بزرگ مورد نیاز پروژه، با موانع جدی رو‌به‌رو شده یا به بن‌بست رسیده است. این موضوع، نه یک مشکل داخلی، بلکه یک ریسک کلان ژئوپلیتیک و بین‌المللی است که مستقیماً برنامه تجاری یک شرکت بورسی را تحت تأثیر قرار داده است.

سرنوشت «فازبندی اضطراری» پروژه ۱۲۰ هزار میلیارد ریالی شازند؛ چرا مذاکره با چین به نتیجه نرسید؟

پیامد مستقیم: «تغییر فازبندی اضطراری» برای کاهش هزینه‌ها
در پی این عدم قطعیت در جذب سرمایه خارجی، هیئت‌مدیره شاراک مجبور به اتخاذ یک تصمیم اضطراری شده است:
«.. و با هدف کاهش میزان سرمایه‌گذاری و تسهیل در فرایند جذب منابع مالی، مجدداً روی فازبندی اجرای پروژه مطالعات جدیدی صورت گرفته شده است.»
«تغییر فازبندی» در چنین پروژه‌هایی، اقدامی فنی و استراتژیک است که پیامد‌های مالی سنگینی را به دنبال دارد:
افزایش هزینه‌های سرمایه‌ای (CAPEX): 
هرگونه تأخیر در اجرای یک پروژه بزرگ با حجم سرمایه‌گذاری بالا (که طبق گزارش قبلی حدود ۱۲۰ هزار میلیارد ریال تخمین زده شده بود)، به دلیل تورم داخلی و افزایش نرخ ارز، هزینه‌های تکمیل نهایی را به شکل تصاعدی بالا می‌برد. بازنگری در طرح و طولانی‌تر شدن زمان، به معنای گران‌تر شدن پروژه برای سهامداران است.
غیربهینه شدن سرمایه‌گذاری‌های انجام شده: 
شرکت اعلام کرده است که «عملیات دیوارکشی بتنی سایت پروژه و تسطیح زمین و جاده حراستی دور سایت به اتمام رسیده است.» تغییر در ابعاد طرح، ممکن است بخشی از این زیرساخت‌های ایجاد شده را ناکارآمد یا غیر قابل استفاده سازد و به نوعی هدررفت سرمایه تلقی شود.
فشار بر منابع داخلی: با بسته شدن احتمالی مسیر فاینانس خارجی، شرکت ناچار است برای ادامه پروژه، به منابع پرهزینه‌تر داخلی (مانند دریافت تسهیلات بانکی با نرخ‌های سود بالا یا افزایش سرمایه از سهامداران) متکی شود که این امر مستقیماً بر بازده سرمایه‌گذاری (ROI) طرح تأثیر منفی می‌گذارد.
ضرورت شفافیت فوری در مورد آینده GTPP
این ابهام استراتژیک، یک ریسک بلندمدت جدی برای ارزش‌گذاری سهام شاراک ایجاد کرده است. سهامداران حق دارند بدانند:
فازبندی جدید پروژه شامل چه تغییراتی در مقیاس تولید و سبد محصولات خواهد بود؟
میزان دقیق افزایش هزینه‌های سرمایه‌ای ناشی از تأخیر و بازنگری چقدر است؟
برنامه جایگزین و قطعی شرکت برای تأمین مالی (جذب منابع جدید یا استفاده از منابع داخلی) چیست؟
عدم شفاف‌سازی فوری در مورد این موضوع حیاتی، می‌تواند به عنوان پنهان‌سازی ابهامات کلان در حوزه حکمرانی شرکتی تلقی شده و اعتماد بازار سرمایه به مدیریت شاراک را تضعیف کند.