حادثه بندر و چند معضل برای صنعت بیمه/ شرکتهای بیمه ورشکست میشوند؟
به گزارش نبض بازار، در حالیکه تجربه کشورهای دیگر در این زمینه ایجاد یک کنسرسیوم برای پرداخت خسارتهای ایجاد شده است، در ایران یک یا دو شرکت بیمه متحمل پرداخت خسارت میشوند که همین موضوع نگرانی از ورشکستگی شرکتها را افزایش داده است.
اینها مواردی است که نبض بازار با سهراب دلانگیزان، استاد دانشگاه و اقتصاددان در میان گذاشته که در ادامه پاسخ وی را میخوانید.
یک حادثه و چند معضل
در مورد جبران خسارت حوادثی مانند انفجار در بندر شهید رجایی با چند معضل اساسی مواجه هستیم. معضل اصلی در این بخش این است که وقتی یک بندر، پتروشیمی، شهرک صنعتی یا پالایشگاه دچار خسارت میشود، از آنجاییکه این خسارتها بزرگ هستند و قابلیت تامین ندارند، متاسفانه مدیران بدون توجه به این مساله و به هر شیوه ممکن با یک یا دو شرکت بیمهای کار میکنند و میتوان گفت تقریبا تمام امور بیمهای را برای یک یا دو بیمهگر در نظر میگیرند که این امر ریسک هر ۲ بخش را بالا میبرد.
در کل جهان هم رویه اینگونه است که بیمهگرها یک کنسرسیوم تشکیل میدهند و ریسک موجود را تقسیم میکنند تا اگر مشکلی پیش آمد توان پرداخت خسارت را داشته باشند و به اضافه اینکه یک شرکت بیمه بهتنهایی ورشکست نشود.
اما در ایران علتهای فراوانی وجود دارد و شاید بخش قابل توجه آن به نبود تخصص کافی در مدیران بیمهای یا کارشناسان مربوط میشود. در چنین محیطی، با یک یا دو شرکت قرارداد بیمه منعقد میشود، هرچند درست است که این شرکتها برای چند سال حق بیمه دریافت میکنند، اما حق بیمه دریافتی در مقابل خسارت پرداختی قابل مقایسه نیست و در نتیجه اخلال و اشکال در حوزه ایجاد میکند.
در ماجرای بندر شهید رجایی، مساله اصلی این است که خسارت ایجاد شده به قدری سنگین است که بیمهگرها بهتنهایی توان پاسخگویی ندارند و ممکن است موجب ورشکستگی یک یا دو بیمهگر شود و البته نقطه مقابل هم این است که اگر شرکتهای بیمه از انجام این کار خودداری کنند، بدنامی آنها را در پی خواهد داشت. مشکل دیگری هم وجود دارد و آن هم این است که شرکتهای بیمه خودشان را با یک بیمه اتکایی بیمه نکردهاند یا بیمه اتکایی بالاسری ندارند و در نتیجه این مردم هستند که متحمل خسارت میشوند و نمیتوانند خسارتها را پرداخت کنند.
در حال حاضر در صفحات روزنامه یا شبکههای مجازی مشاهده میکنید که مردم عادی دچار این مشکل شدهاند که نمیتوانند با شرکتهای بیمهگر برای دریافت خسارت به توافق برسند یا پرونده آنها تشکیل شود و به هر حال دچار تعلل در حوزههای ارتباطی میشوند. در صورتیکه بعد از وقوع حادثه، بیمهگر باید در کوتاهترین زمان ممکن حق بیمه را پرداخت کند تا اختلالی به وجود نیاید. اما در شرایط کنونی، همانطور که مشاهده میکنید این موضوع میتواند در کار بیمهگر اختلال ایجاد کند و به دنبال آن همه افرادی که بیمه شدهاند، نتوانند خسارت خود را دریافت کنند و این مشکلی است که به جامعه منتقل میشود.
وظیفه بیمه مرکزی چیست؟
از آنجاییکه ممکن است نتیجه چنین مواردی ایجاد ناامنی بزرگ در مسائل اقتصادی باشد، ضروری است که بیمه مرکزی به صورت مستقیم دخالت و پروتکل و آییننامه تهیه کند.
در واقع، بیمه مرکزی باید از وقوع چنین مسائلی جلوگیری کند و قاعدتا برای همه بیمهگرها بیمه اتکایی در نظر بگیرد. در عین حال باید برای همه شرکتهای بیمه که وارد چنین قراردادهای بزرگی در مناطق مشابه میشوند، کنسرسیوم تشکیل دهد تا ایجاد انحصار نشود. همچنین، بیمه مرکزی باید فضایی ایجاد کند که یک شرکت بیمه قوی از دیگر شرکتها حمایت کند.
الان آبروی بیمه مرکزی در خطر است؛ چرا؟ چون بیمه مرکزی مکلف به نظارت بوده است و اگر این نظارت اعمال نشده، الان وظیفهاش این است که برای جبران خسارت دنبال برنامههای جبران باشد. برای مثال، بیمه مرکزی باید بتواند وام تهیه کند، سهام بفروشد یا برگههایی به صورت قرضه عمومی تهیه کند تا تمام خسارت تامین مالی شود. این مسائل اهمیت فراوانی دارند و اگر در دستور کار قرار نگیرند، باید دادگاهها وارد ماجرا شوند، چون حق مردم موضوعی نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد.