اقتداریک شرکت بیمه، کدام مدل مدیریتی را میخواهد؟
به گزارش نبض بازار، مدیرعامل شرکت بیمه دی درپاسخ به این پرسش “که بازار بیمه کشورمان چگونه بازاری است و فعالیت در آن براساس کدام مدل مدیریتی است؟ ” گفت: واژه بازار در متون علمی، بالاخص اقتصاد خرد، همان مفهوم قدرت بازار است؛ که در واقع مبیّن توانایی و اقتدار یک بنگاه اقتصادی در افزایش قیمت، میزان محصول یا خدمت خود است به طرزی که در اثر این افزایش، سود حاصل از آن نیز افزایش یابد.
محمد رضا کشاورز درتحلیل بازار بیمه کشور بر مبنای همین تعریف، اظهار داشت: در بازاربیمه کشور حدود ۳۳ شرکت بیمهای فعالیت میکنند که یک بیمه دولتی ۶ / ۳۵ درصد از سهم بازار را در اختیار دارد و ۴ / ۶۴ درصد باقیمانده از سهم بازار، میان سایر شرکتها، تقسیم شده است، این موضوع گواه آن است که بیش از یک سوم صنعت بیمه در اختیار دولت و مابقی آن در اختیار شرکتهای غیردولتی است.
وی افزود: درچنین شرایطی، رقابت در جهت نیل به یک هدف مشترک نیست و بازیگران شرکتهای بیمه برای بهبود وضعیت و افزایش سود خویش با یکدیگر به رقابت میپردازند و قیمت و کیفیت محصول یک بیمه گر، بر فروش و سود سایر رقبا مؤثر است و همین سیاستها میتواند موجب تحریف نتیجه و یا تصمیم به همکاری بین بیمه گران شود.
کشاورز با بیان اینکه توجه به امرشرایط یا قدرت بازار و عوامل مؤثر بر شکل گیری عرضه و تقاضا بسیار مهم است. گفت: از حیث تعداد عرضه کنندگان و خریداران خدمات بیمه ای، شرایط ناظر بر این بازار نه انحصاری و نه رقابت کامل است؛ و در رابطه با موانع و دواعی ورود و خروج بیمه گران غیر دولتی به این بازار نیز میتوان گفت که ورود و خروج صرفاً بر پایه عوامل اقتصادی بنا شده است و ماهیت آن را به بازارهای رقابت کامل نزدیکتر کرده است.
مدیرعامل بیمه دی تاکید کرد: البته از بعد عدم انطباق نیز در این بازار، شرکتهای بیمه از نظر اندازه و حجم با یکدیگر برابر نیستند و برخی از آنها بسیار بزرگ اند، در حالی که سایر شرکتها ممکن است کوچک باشند و لذا سهم کمتری از بازار را در اختیار داشته باشند.
کشاورز ادامه داد: همچنین از حیث وابستگی متقابل عرضه کنندگان محصولات بیمهای به یکدیگر و توجه به شرایط بیمه گران میتوان گفت که در این بازار، بیمه گران از تصمیمات یکدیگر تأثیر میپذیرند و این تصمیمات شامل تصمیم درباره قیمت و ویژگی محصولات است. زیرا در بازار رقابت کامل، بیمه گران تصمیمات، سیاستها و عکس العملهای رقبا را در نظر نمیگیرند و بنابراین در آن بازارها، تصمیم گیریها مستقل است، امّا در بازار رقابت ناقص شرکتهای بیمه قادر به تصمیم گیری مستقل نیستند.
وی وجود محصولات همگن و مشابه یکدیگر در صنعت بیمه را موجب توجه به عکس العملهای قیمتی و رصد ویژگی محصولات بیمهای در بین بیمه گران دانست و گفت: هرگاه بیمه گری قیمت محصول خود را کاهش دهد، سایر رقبا هم همین استراتژی را اتخاذ میکنند در نتیجه سود شرکتهای بیمه کاهش مییابد و در مقابل، اگر شرکت بیمهای قیمت محصولات بیمهای خود را افزایش دهد، سایر رقبا قیمت را به منظور کسب بیشتر سهم بازار ثابت نگه میدارند و شرکت مذکور خریداران خود را از دست خواهد داد و از آن جایی که در این بازار عدم محدودیت ظرفیت تولید را داریم، بنابراین بازارما از این نظر، به رقابت برتراند Bertrand Competition نزدیکتر است؛ زیرا در این مدل، ابتدا بنگاهها قیمت کالای خود را پیشنهاد میدهند و سپس متقاضیان خدمات بیمه ای، با توجه به قیمتها میزان محصول را تعیین میکنند. مدل برتراند بر خلاف الگوی رقابت کورنو) Cournot Competition است که در آن رقابت کنندگان، میزان محصولات را اعلام میکنند و قیمت با توجه به تقاضا و تعداد کل محصولات تعیین میشود.
کشاورزیادآورشد: یعنی در مدل برتراند، قیمت اساس آن است، ولی مدل کورنو بر مبنای میزان محصول استوار است؛ لذا از آن جایی که تعادل مدل برتراند با شرط همگنی کالاها، مشابه تعادل مدل بازار رقابت کامل است، بازار بیمه ایران از این حیث به بازار رقابت کامل نزدیکتر است و مناقشه اصلی تغییر عرضه و تقاضا برای تعیین مقدار و نوع محصولات و خدمات است.
مدیرعامل بیمه دی یکی از اصلیترین مباحث عرضه را بررسی و تعیین میزان سهولت و دسترسی خریداران به محصولات عرضه شده، یا همان شبکه فروش عنوان کرد و افزود: وجود بستر دیجیتال در این حوزه، در حال تغییر تمام معادلات این حوزه است به گونهای که پیش بینی میکنم در یک دهه آینده فضای کسب و کار در صنعت بیمه به کلی دستخوش تغییرات بنیادی شود.
کشاورز ادامه داد: موضوع فعالیت در بستر دیجیتال از اهمیتی بالایی برخوردار است که شرکتهای پیشرو در این حوزه را دارای مزیت نسبی کرده است. در شرایط کنونی شاهد آن هستیم که شرکت بیمهای که امکانات و منابع قابل توجه خود را مصروف دیجیتال سازی کسب و کار خود کرده است، از مزیت نسبی برخوردار است و همین ویژگی ممکن است به افزایش قدرت بازار او در سطح خرد و افزایش ضریب نفوذ بیمه در سطح کلان منجر شود.
او با اشاره به سهم کنونی ۳ درصدی بازار بیمه از تولید ناخالص داخلی گفت: شایسته است بازار بیمه در مقایسه با سایر بازارهای مالی، عقب ماندگیهای خود را جبران کند، هرچند وفق آخرین دادههای آماری، میزان حق بیمه تولیدی صنعت بیمه در سال ۱۳۹۹، معادل ۸۱ هزارمیلیارد تومان است که نسبت به سال ۱۳۹۸، ۳۶ درصد رشد داشته و یشترین رشد در هشت سال اخیر را شاهد بوده است.
کشاورز با اشاره به الزامات نهادهای معتبر همچون انجمن بین المللی ناظران بیمه IAIS گفت: مدل مطلوب مدیریتی درسطح کلان برمبنای اقتضائات و الزامات حاکمیت شرکتی است، بر اساس آخرین نسخه اصول اساسی بیمه منتشر شده در نوامبر ۲۰۱۹، مبحث مهم حاکمیت شرکتی و ضرورت استقرار آن در شرکتهای بیمه تشریح شده است. گرچه آیین نامه شماره ۹۳ شورای عالی بیمه به این موضوع دلالت دارد، ولی به نظر میرسد حلقه مفقود در شرکتهای بیمه، عنایت و نظرِ به اصول حاکمیت شرکتی است.
مدیرعامل بیمه دی گفت: اصول حاکمیت شرکتی، روابط میان مدیریت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت را سامان میدهد و همچنین فراهم آوری ساختاری به منظور تنظیم اهداف شرکت و دستیابی به روشهای آن اهداف و نظارت بر عملکرد را ایجاد میکند. زیرا وفق سند فوق الذکر حاکمیت شرکتی در مؤسسات بیمه، به سیستمهای ساختارها، سیاستها و فرآیندها اشاره دارد و بر کسب و کار مؤسسه بیمه مدیریت و نظارت منطقی و معقول دارد و حقوق کلیه ذینفعان را به رسمیت شناخته و از آن محافظت میکند.
کشاورز تصریح کرد: در واقع اغلب شرکتها در دنیا، تلاش میکنند سطح بالایی از حاکمیت شرکتی را در خود مستقر کنند، برای بسیاری از سهامداران، صرفا سودآوری یک شرکت کافی نیست بلکه اهدافی همچون شفافیت، انصاف، راستی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی که اهداف حاکمیت شرکتی نیز هست، از اهمیت در خور التفات و اعتنایی برای سهامداران و ذینفعان برخورداراست.
او با اشاره به اینکه باید انگیزه کارکنان و شرکای تجاری شرکت بیمه از طریق آگاهی از فرهنگ محیط کار، رفتارهای اخلاقی واقدامات صحیح حاکمیت شرکتی، به سطح مطلوب افزایش یابد، یادآورشد: در واقع، حاکمیت شرکتی، مجموعهای از قوانین و کنترلهای شفاف را ایجاد میکند که در آن سهامداران، مدیران و ذینفعان، در تلاش برای ایجاد انگیزه مناسب در محیط کار، در کنار هم قرار میگیرند. حاکمیت شرکتی، وجود کنترلهای داخلی مناسب شامل مدیریت ریسک و حسابرسی داخلی، اکچوئر داخلی و واحد تطبیق مقررات را تضمین میکند و از این حیث است که برای ارکان یک شرکت بیمهای وظایف، مسئولیت و اختیارات را در نظر میگیرد.
محمد رضا کشاورز افزود: بنابراین در سطح خرد درون شرکتی، هر یک از واحدها باید برای خود برنامه استراتژیک داشته باشند و تمام آنها در خدمت برنامه و هدف اصلی یعنی همان حاکمیت شرکتی باشند، البته در شرایط کنونی دنیا بحث مهم حاکمیت شرکتی خوب مطرح است که به نظر میرسد با شرایط کنونی صنعت بیمه تطابق حداکثری ندارد.