سالگرد یک پدر، قربانی بیصدای مبارزه با فساد
به گزارش نبض بازار، امروز، سالگرد مردیست که هیچ تندی نکرد، ولی زیر تندباد ایستاد.مردی که نه وزیر بود، نه وکیل، نه مسئول ستاد، اما شرافتش از خیلیها سند خوردهتر بود.
پدرم، مرد سادهای بود از تبار نجابت. همان که سالها با سکوتش پشتیبان من شد؛ منی که وارد کارزار مبارزه با فساد شدم، نه برای نام، نه برای قدرت، فقط برای حقیقت. حقیقتی که بهایش، آرامش خانهمان بود.
وقتی سراغ حقیقت رفتیم، آنها سراغ خانوادهمان آمدند.نه با منطق، نه با سند، نه با پاسخ، بلکه با فشار، با پروندهسازی، با شکستن ستونهای خانه.
بهجای پاسخ به فساد، پاسخشان به من، فشار بر مادر و پدرم بود.بهجای اصلاح، انتقام.و پدرم زیر همین فشارها رفت. بیسروصدا، بیهیاهو، در غربتی که هیچ دادی از آن برنخاست.
امروز، من نه توان برگزاری مراسمی دارم، نه بر سر مزار پدر میتوانم چیزی جز یک آه ببرم.اما هنوز قلمم مانده. هنوز وجدانم زنده است.
و اگر هیچکس صدای ما را نشنید، لااقل تاریخ خواهد گفت که مردی، خانوادهاش را باخت اما دروغ را نپذیرفت.
پدرم،اگر صدایم را میشنوی، بدان که ایستادهام. زخمی، تنها، اما بیفروختن آن چیزی که تو یادم دادی:
"شرافت."
امروز،
برای آنانی که هنوز پدر دارند، بگویید دستش را ببوسند.
و برای آنان که پدر ندارند...
بگذارید سکوت، خودش حرف بزند.
روحش شاد. یادش زنده. راهش روشنتر از همیشه.
منبع: بولتن نیوز