صندوق ذخیره فرهنگیان با دستاورد مدیران؛ هیئت مدیره با این تصمیمات به کجا میرسد؟
به گزارش نبض بازار- مدیریت بر صندوقهای بازنشستگی و ذخیره، بیش از هر چیز نیازمند «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد ذینفعان» است. با این حال، نگاهی به روند انتصابات اخیر در صندوق ذخیره فرهنگیان نشان میدهد که مدیریت فعلی به جای ترمیم شکاف اعتماد میان معلمان و صندوق، مسیر «توزیع مناصب» میان چهرههای نزدیک به جریانهای خاص را در پیش گرفته است.
انتصاب در روابط عمومی؛ تخصصگرایی یا تبارگرایی؟
انتصاب مهدی سالم، که سوابق او بیش از آنکه با پیچیدگیهای «ارتباطات مالی و سرمایهگذاری» مرتبط باشد، به بدنه جناحی وزارت ارشاد دولت قبل گره خورده است، بازتاب وسیعی در میان کارشناسان داشته است. روابط عمومی در یک صندوق سرمایهگذاری با ابعاد میلیارد دلاری، باید بازوی شفافسازی و پاسخگویی به مطالبات اقتصادی باشد. پرسش اساسی اینجاست: شخصی با سوابق عمدتاً فرهنگی و سیاسی، چگونه میتواند پیچیدگیهای ترازنامه شرکتهای تابعه، زیانهای انباشته و مطالبات بر زمین مانده فرهنگیان را به زبان تخصصی و اقناعکننده برای جامعه هدف (معلمان) تشریح کند؟ این انتخاب ناشیانه نشاندهنده دستکم گرفتن نقش «ارتباطات استراتژیک» در مدیریت بحرانهای مالی است.
کارنامه علی صادقی؛ از امید تا ناامیدی
علی صادقی در حالی بر کرسی مدیریت این صندوق تکیه زد که انتظار میرفت با رویکردی تحولی، قفلهای سرمایهگذاری و شفافیت را باز کند. اما گزارشها حاکی از آن است که وی در جلب رضایت ارکان اصلی دولت و مهمتر از آن، جلب اعتماد جامعه فرهنگیان ناکام مانده است. ناتوانی در بازدهی متناسب با نرخ تورم، کندی در اجرای پروژههای کلان ساختمانی و پتروشیمی تحت مدیریت صندوق، و عدم شفافیت در واریز سودهای واقعی به حساب اعضا، از جمله مواردی است که جایگاه او را متزلزل کرده است. شنیدهها از راهروهای دولت حاکی از آن است که تصمیمسازان به این نتیجه رسیدهاند که صندوق نیازمند جراحی عمیق در سطح لایه اول مدیریتی است.
پدیده «مدیران لنگرگاه»؛ خطر انتصابات در آستانه تغییر
یکی از آسیبهای جدی در ساختار مدیریتی ایران، انجام انتصابات کلیدی در روزهای پایانی مسئولیت است. وقتی مدیرعاملی در آستانه تغییر قرار دارد، انتصاب چهرههای غیرتخصصی در مناصب حساس، شائبه ایجاد «هستههای مقاومت» یا «تامین آتیه یاران» را تقویت میکند. این اقدام صادقی، عملاً دست مدیرعامل بعدی را در چیدمان تیم رسانهای و ارتباطی خود میبندد و هزینههای تغییر را برای سازمان بالا میبرد؛ هزینهای که مستقیماً از جیب معلمان پرداخت میشود.
سرمایه فرهنگیان در مسلخ آزمون و خطا
صندوق ذخیره فرهنگیان با داراییهای عظیم در حوزههای پتروشیمی، بانک، بیمه و ساختمان، به جای آنکه موتور محرک معیشت معلمان باشد، سالهاست که به آزمایشگاه آزمون و خطای مدیران سیاسی تبدیل شده است. انتصاب اخیر در روابط عمومی، تنها نوک کوه یخ از فرآیندی است که در آن «صلاحیت حرفهای» در رتبههای دوم و سوم اهمیت قرار دارد.
نتیجهگیری:
تغییر احتمالی علی صادقی، نباید تنها به جابجایی یک فرد محدود شود. صندوق ذخیره فرهنگیان نیازمند بازگشت به ریل «بانکداری و سرمایهگذاری حرفهای» است. انتصاباتی از جنس آنچه در مورد روابط عمومی رخ داد، تنها فاصله میان معلمان و این نهاد مالی را بیشتر کرده و خشم عمومی را از «بیعدالتی در دسترسی به مناصب» برمیانگیزد. دولت چهاردهم باید با توقف این روند، افرادی را برگزیند که به جای وفاداری به اشخاص، به «ترازنامه شرکت» و «سفره معلمان» وفادار باشند.