واقعیتی که درباره سایپا گفته نمی شود

به گزارش نبض بازار ، صنعت خودروسازی کشور طی سالهای گذشته با انتشار برخی اخبار در فضای رسانه که تنها به یک بعد ماجرا می پرداخت مورد غضب مردم قرار گرفت. فضای مجازی پر است از محتواهایی که در آن به شدیدترین شکل ممکن به صنعت مادر کشور انتقاد شده اما واقعیت ماجرا همین است که برخی با شانتاژ آن سعی در تحریک افکار عمومی و بسیج آن علیه خودروسازی می کنند؟ با نگاهی به وضعیت رشد تورم در کشور و تأثیر آن روی واحدهای صنعتی به درستی می توان فهمید که نمی شود انتظار داشت پرایدی را سوار شویم که در چندسال قبل قیمتش با الان خیلی تفاوت دارد. تنها کافیست سری به فروشگاه قطعه فروشی بزنیم و اگر فاکتوری از چندسال قبل داریم با قیمت حالا مقایسه کنیم آنوقت همین شرایط را برای کارخانه ای مثل سایپا در نظر بگیریم این گرانی تنها متوجه مردم نیست بلکه سایپا را هم درگیر می کند. افزایش قیمت قطعات خودرو طی همین چند وقت گذشته بدون شک تولید را گران می کند و اگر قرار باشد سازمان حمایت تنها برای جایی مانند سایپا نسخه ی دستوری بپیچد باید برای قطعه سازان هم باید همین برنامه را داشته باشد. در غیر اینصورت جایی مانند سایپا به بخش قطعه سازی بدهکار می شود و ادامه ی این ماجرا کاملا مشخص است زیرا با انباشت بدهی باعث میشود برای جبران آن تصمیمات درستی اتخاذ نشود. در واقع تصور اینکه ریش و قیچی بازار قیمت و اصلاح آن در دست سایپاست تصوری است که به مردم القا شده و توپ را در زمین نارنجی پوشان انداخته اما چطور امکان دارد شرکتی با این حجم از اختیارات به دنیال رضایت مشتریان خود نباشد؟ در واقع باید دید سود حاصل از بدبین کردن مردم به این کارخانه بازار چه کسانی را سکه می کند؟

نگاهی به تیراژ تولید خودرو نشان می دهد که برخلاف تصور خیلیها خودرو تولید می شود و در چندسال گذشته با وجود همه ی فراز و نشیبهای تولید خودرو این نارنجی ها بودند که داشتند در کنار یکی دو صنعت دیگر چرخهای اقتصاد را می چرخاندند اما وقتی تلاشها انعکاس داده نمی شود و تنها ضعفها به چشم می آید کار منصفانه ای نیست. اگر بنا بود با همین میزان تورمی که الان در بخش تولید وجود دارد خودرو تولید شود قیمت واقعی پراید خیلی بیشتر از این حرفها تمام می شد به عنوان مثال سایپا در چندسال گذشته بدهکار شد خیلی ها آمدند و گفتند کارخانه ی ورشکسته اما هیچکس نگفت خط تولید این کارخانه چطور با این حجم از بدهی می چرخد ، حقوق کارگران و کارکنانش پرداخت می شود و هنوز محصولاتش جزو پرفروشها هستند. صنعت خودروسازی دارای نقصهایی است که اگر قرار باشد درباره ی آن صحبت کنیم باید درمورد مسائل زیادی واکاوی شود آنهایی که باید بدانند می دانند که حجم صادرات محصولات سایپا چقدر ارزآوری برای کشور داشته و اگر در کنار زنده نگه داشتن چراغ تولید با همه ی کمبودها برخی حمایتها هم انجام می شود آیا باید اینقدر در موردش بزرگنمایی شود؟

همه ی کسانی که امروز خود را در مقام کارشناس قرار می دهند و صحبت از تولید انحصاری سایپا در بازار می کنند چرا یکبار برای همیشه توضیح نمی دهند که اگر گرانی های اخیر ملاک سایپا برای قیمت گذاری محصول بود چرا قیمت پراید این است می بینیم؟ با یک چرتکه ی ساده می توان به این نتیجه رسید که با بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها که چیزی نزدیک به 20 برابرست باید قیمت بازار خودروهای سایپا خیلی بیشتر از این مقدار میشد اما چه چیزی سایپا را در کنار مردم قرار داد و چه چیزی عده ای را مقابل سایپا قرار می دهد؟