نظم جهانی چطور تمام شد و به جایش چه باید بیاید؟

نگاهی به آشفتگیهای جهان امروز
ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا
این خلاصهای از یک مقاله بلند در مجله فارن افرز است.
به گزارش نبض بازار ، نشانههای زوال نظم لیبرال جهانی در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری آشکار است. تجارت جهانی رو به گسترش است اما با موانعی مواجه شده که به نظر میآمد قبلا از میان برداشته شدهاند. سازمان تجارت جهانی دیگر قادر به حل چالشهایی که در دنیای امروز وجود دارد نیست. نفرت از اعمال قدرت آمریکا در معاملات جهانی و استفاده از دلار برای اعمال تحریمها به شدت افزایش پیدا کرده. شورای امنیت سازمان ملل متحد دیگر قادر به ایفای نقش در مناقشات جهانی نیست و هماهنگیهای بین کشورها که زمانی میتوانست به راهحلهایی برای چالشهای مربوط به جهانیشدن منجر شود، دیگر وجود ندارد. ترکیب اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد عملا دیگر شباهتی به فضای توزیع قدرت در دنیای امروزی ندارد. جهان بر سر مواضع سیاسی گاهی به نتیجه میرسد اما دیگر نمیتواند به صورت عملی آنها را به اجرا دربیاورد. پیمان منع هستهای به پنج کشور اجازه داده که سلاح هستهای داشته باشند اما حالا ۹ کشور جهان احتمالا سلاح هستهای دارند و کشورهای دیگر هم ممکن است همین راه را ادامه بدهند.
اتحادیه اروپا که تاکنون مهمترین سازمان موفق منطقهای به شمار میآمد، مدتی است که با مسئله برگزیت درگیر است و چالشهایی مثل هجوم مهاجران را نیز حل نکرده است. در بسیاری از نقاط جهان، کشورها با موضع غالب آمریکا مشکل دارند.
چرا همه این اتفاقات دارد میافتد؟ مدت زیادی است که جهان دارد تغییر نظم را تجربه میکند. اوجگیری چین، ظهور قدرتهای متوسط (مثل ایران و کره شمالی) که در تقابل با بخشهای مهمی از نظم سابق جهانی قرار دارند، ظهور بازیگران قدرتمند غیر دولتی (مثل کارتلهای بزرگ مواد مخدر و شبکههای تروریستی) همگی در حال تضعیف نظم سابق جهانی هستند.
فضای تکنولوژیکی و سیاسی دنیا هم مدت زیادی است که به شدت تغییر کرده است. جهانیسازی تغییرات بیثباتکنندهای داشته که از جمله آنها میتوان به افزایش تغییرات اقلیمی و افتادن تکنولوژی به دست گروههای محروم سابق و نقشآفرینی این گروهها در عرصه معادلات بینالمللی اشاره کرد. ناسیونالیسم و پوپولیسم به شدت افزایش یافتهاند و این نتیجه نابرابریهایی است که در داخل کشورهای مختلف مشاهده میشود. بحران مالی سال ۲۰۰۸ این وضع را بدتر کرد. همچنین پیشرفت تکنولوژی به معنی از دست رفتن برخی فرصتهای شغلی سنتی بوده است. سیل آوارگان و مهاجران در برخی کشورها دولتهای آنها را در خصوص سیاستگذاریهای آیندهشان گیج کرده است و قدرت شبکههای اجتماعی برای پخشکردن نفرت و عدم تحمل دیگران هم روی افکار عمومی تاثیر گذاشته است.
در همین میان اما از نهادهای قدرتمند هیچ خبری نیست. امکان انجام اصلاحات در نهادهای بینالمللی از بین رفته و تلاشها برای ایجاد ساختارهای موثر علیه چالشهایی مثل تغییرات اقلیمی و تهدیدات سایبری به هیچ نتیجهای نرسیده است. حتی علیه نهادی مثل اتحادیه اروپا هم واکنشهای تندی ابراز میشود و برخی اعضا خواهان خروج از آن هستند و این مسئله بیدلیل هم نیست چون سیاستهایی مثل واحد پول مشترک بدون آنکه سیاست مشترک مالی یا اتحادیه بانکی مشترک وجود داشته باشد در آنجا تدوین شده و معضلاتی را به وجود آورده است.
از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا نگاه به آمریکا و نقش آن بدتر از گذشته شده و معادلات جهانی را غیر قابل پیشبینیتر کرده است. خروج آمریکا از بسیاری از معاهدات بینالمللی در زمان ترامپ و کنار زدن برخی متحدان قدیمی همگی باعث شدهاند نظم قدیمی ضربات سنگینتری بخورد. درواقع نظمی که آمریکا خودش در ایجادش نقش داشت دارد توسط خودش نابود میشود.
در چنین شرایطی، احیای نظم سابق اصلا شدنی نیست و مناسبتی هم ندارد؛ چون چالشهای جهانی به شدت تغییر کردهاند. وجود بازیگران قدرتمند در سطح جهانی مثل چین و روسیه حاکی از آن است که شرق و غرب باید با مجموعهای از معاهدات، مصالحهها و مشوقهای جدید پای میز مذاکره بیایند و بر اساس شرایط قرن بیست و یکم به توافقهای جدیدی برسند. لازمه چنین چیزی این است که آمریکا از برخی مواضع قدیم سیاست خارجی خود دست بردارد. تا زمانی که آمریکا بخواهد سیاستهای اقتصادی خود را با سلاح سیاسی پیش ببرد و از تحریم و تعرفه تجاری برای اعمال فشار بر بازیگران دیگر در سطح جهانی استفاده افراطی کند، طرفهای دیگر هم به تقابل با آمریکا ادامه خواهند داد.
مسئله دیگر این است که تا زمانی که آمریکا در داخل با معضلاتی مثل بدهی فزاینده دولتی، ناکامی در ایجاد زیرساختها، ناکامی در بهبود وضعیت آموزش و سلامت و بیمه و ناکامی در تدوین سیاست مهاجرتی مناسب مواجه باشد و نهادهای سیاسیاش هم بد عمل کنند، کشورهای دیگر دنیا دلیلی برای جدیگرفتن آمریکا برای ایجاد نظم بینالمللی نخواهند دید و دولت آمریکا هم دائما بابت مشکلات داخلیاش دچار اختلال خواهد شد. آمریکا باید به یاد داشته باشد که شصت سال پیش، نبود نظم بینالمللی به وقوع بدترین جنگ جهانی انجامید و اگر اوضاع امروزی نیز ادامه پیدا کند هیچ مواجهه بزرگی بعید نخواهد بود.
از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا نگاه به آمریکا و نقش آن بدتر از گذشته شده و معادلات جهانی را غیر قابل پیشبینیتر کرده است.