ماشین سازی اراک در نوسان نقدینگی/صندوق ذخیره فرهنگیان با ماشین سازی چه خواهد کرد؟
به گزارش نبض بازار-ماشینسازی اراک، یکی از بازیگران مهم حوزه تجهیزات صنعتی و پروژههای EPC در کشور، طی سالهای اخیر توانسته درآمد قابل توجهی از قراردادهای کلان شناسایی کند. با این حال بررسی دقیق صورتهای مالی و عملکرد عملیاتی این شرکت نشان میدهد که تمرکز شدید روی تعداد محدودی پروژه، نوسانات درآمد ماهانه و وابستگی به پروژههای سنگین، چالشهای جدی برای پایداری مالی و نقدینگی این شرکت ایجاد کرده است.. تمرکز درآمد روی قراردادهای خاص
تمرکز درآمد بر قراردادهای کلان
بر اساس گزارشهای مالی، بیش از ۱۱ هزار میلیارد ریال از درآمد شناساییشده از ابتدای سال مالی جاری مربوط به قراردادهای مخازن و تجهیزات تحت فشار است. این موضوع نشان میدهد بخش عمده درآمد شرکت به تعداد محدودی پروژه سنگین وابسته است. کارشناسان هشدار میدهند که چنین تمرکزی ریسک بزرگی برای شرکت ایجاد میکند، زیرا هرگونه تاخیر در تحویل، مشکلات فنی یا افزایش هزینهها میتواند به سرعت سودآوری کل مجموعه را تحت تاثیر قرار دهد. هر گونه تاخیر در تحویل، تغییرات فنی یا افزایش هزینهها در این پروژهها میتواند به سرعت سودآوری کل شرکت را تحت تاثیر قرار دهد. تنوع پایین پروژهها خطر عدم پایداری درآمد را افزایش میدهد.
پراکندگی و نوسان درآمد ماهانه
بررسی درآمد ماهانه نشان میدهد که شناسایی درآمدها در برخی ماهها بسیار پایین یا نزدیک به صفر است، مثلاً در ماه منتهی به مهر ۱۴۰۴، درآمد شناسایی شده از قراردادهای نصب نزدیک صفر بوده است.

این نوسانها مشکلات جریان نقدی و مدیریت عملیاتی را برای شرکت به همراه دارد. نبود درآمد منظم، پیشبینی هزینهها و تخصیص منابع برای پروژههای جاری را دشوار میکند و احتمال فشار مالی بر شرکت در دورههای کم درآمد را افزایش میدهد.

رشد سالانه و وابستگی به پروژههای سنگین
مقایسه با سال گذشته نشان میدهد درآمدهای مربوط به پروژههای دیگ بخار از ۲۹۰ میلیارد ریال به ۱۵۲ میلیارد ریال کاهش یافته است، در حالی که پروژههای EPC نیز سهم اندکی در درآمدها داشتهاند. این موضوع نشان میدهد رشد درآمد شرکت عمدتاً وابسته به پروژههای بزرگ و سنگین است و درآمدهای جانبی و پروژههای کوچک نقشی محدود در پایداری مالی ایفا میکنند. رشد سالانه درآمدها به طور کامل پایدار نیست و وابستگی به پروژههای بزرگ و زمانبندی آنها باعث نوسانات درآمدی میشود. شرکت باید برای توسعه پروژههای کوچک و میانمدت و تنوع منابع درآمدی برنامهریزی کند تا ریسک مالی کاهش یابد.
ترکیب قراردادهای ماشین سازی اراک نشان میدهد که بخش عمده درآمد به پروژههای فنی و سنگین وابسته است، در حالی که پروژههای جانبی (نصب، پروژههای خاص و پل/سازه) سهم کمی دارند.
این مدل کسبوکار نیازمند مدیریت فعال پرتفوی پروژهها، برنامهریزی مالی دقیق و کنترل هزینهها است. هرگونه وقفه یا مشکل فنی میتواند تاثیر قابل توجهی بر سود و نقدینگی داشته باشد. همچنین، نبود اطلاعات دقیق از زمانبندی تحویل و پیشرفت پروژهها شفافیت کافی برای سهامداران و سرمایهگذاران ایجاد نمیکند.
وابستگی به بازار داخلی
یکی از چالشهای ساختاری و بلندمدت ماشینسازی اراک، وابستگی شدید به بازارهای محدود و نوسانات قیمت مواد اولیه است. شرکت عمدتاً در صنایع سنگین و تجهیزات صنعتی فعالیت میکند و بخش عمده تولیدات آن نیازمند فولاد، آلومینیوم و سایر فلزات صنعتی و قطعات تخصصی است. این وابستگی چند نکته هشداردهنده ایجاد میکند:
۱. آسیبپذیری در برابر نوسانات قیمت فلزات و قطعات وارداتی
با توجه به تغییرات نرخ ارز و افزایش جهانی قیمت مواد اولیه، هر گونه جهش قیمت فولاد، آلومینیوم یا قطعات وارداتی میتواند هزینه تمامشده پروژهها را به شدت افزایش دهد. این مسأله نه تنها حاشیه سود شرکت را کاهش میدهد، بلکه توان رقابتی ماشینسازی اراک را در مناقصات و پروژههای صنعتی تحت فشار قرار میدهد.
۲. محدودیت بازار داخلی
ماشینسازی اراک عمدتاً در بازارهای داخلی فعالیت میکند که با حجم سفارش محدود و رقابت شدید چند شرکت بزرگ و نیمهدولتی روبهرو است. این بازار محدود، در شرایط رکود اقتصادی یا کاهش سرمایهگذاری در صنایع سنگین، میتواند کاهش درآمد و مشکلات نقدینگی برای شرکت ایجاد کند.
۳. ریسک وابستگی به تأمینکنندگان خاص
شرکت برای برخی تجهیزات و قطعات خاص صنعتی، به تأمینکنندگان محدود داخلی یا خارجی متکی است. این وابستگی به تأمینکنندههای خاص، هر گونه مشکل در زنجیره تأمین—مانند تحریمها، تاخیر در واردات یا اختلالات لجستیکی—را به تهدید جدی برای تداوم پروژهها و سودآوری تبدیل میکند.
چالش نهایی
۱. تمرکز درآمد روی چند قرارداد اصلی، پایداری مالی شرکت را در معرض خطر قرار میدهد. تنوع بخشی به نوع پروژهها و ایجاد ترکیبی از قراردادهای کوتاهمدت و میانمدت ضروری است.
۲. نوسان ماهانه درآمدها باعث فشار بر جریان نقدی و محدودیت در تخصیص منابع میشود؛ مدیریت جریان نقدی باید اولویت قرار گیرد.
۳. وابستگی به پروژههای سنگین و زمانبندی آنها، سودآوری شرکت را حساس به هرگونه تغییر فنی یا تأخیر میکند. توسعه پروژههای جانبی و کمریسک میتواند این ریسک را کاهش دهد.
۴. شفافیت و گزارشدهی مالی نسبت به پروژهها باید افزایش یابد تا سهامداران و تحلیلگران بتوانند ریسکها و فرصتهای شرکت را بهتر ارزیابی کنند.
ترکیب پروژهها و قراردادهای اراتک نیازمند مدیریت فعال پرتفوی پروژهها و کنترل دقیق هزینهها است. با این حال، اطلاعات ارائهشده از زمانبندی تحویل پروژهها و پیشرفت فیزیکی آنها محدود است، که شفافیت کافی برای سرمایهگذاران و تحلیلگران ایجاد نمیکند. عدم دسترسی به جزئیات کافی میتواند ریسک تصمیمگیری سرمایهگذاران را افزایش دهد.