خریدار سایپا چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
به جهت بررسی موضوع فوق، در نبض بازار، گفتوگو کردیم با عمادالدین جعفری، کارشناس خودرو، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
خریداران سایپا تا چه حد دنبال تبلیغات و دیده شدن و تا چه حد واقعاً دنبال ورود به بازار خودرو هستند؟
«بحث تبلیغات یک طرف داستان است، خیلی از کسانیکه پای کار خرید سایپا آمدهاند دنبال شوآف و تبلیغات نیستند. این مجموعهها دنبال ورود به بازار خودرو از طریق به دست آوردن یک سهم بزرگ است. من فکر میکنم تا دقیقه نود هم مشخص نشود که سایپا به چه کسی سپرده شود. ما فقط میتوانیم امیدوار باشیم خریدار سایپا اهلیت داشته باشد. هر خطایی در واگذاری سایپا به اشخاصی که اهلیت ندارند، موجب این میشود که بازار بدتر از قبل به انحصار برود. مردم در نهایت از خصوصیسازی اشتباه آسیب میبینند. بازار خودرو ما به شکلی مدیریت شده که مردم همیشه در حسرت خرید یک خودرو با کیفیت باشند.»
منظور شما از اهلیت داشتن برای خودروسازی چیست؟
«یعنی کسی که در صنعت خودرو کار کرده باشد، زیر و بم خودرو را بداند و سرد و گرم این بازار را چشیده باشد. مثلاً آقای انصاری و چای گلستان و بابک زنجانی اگر سایپا را بگیرند، چه اتفاقی میافتد؟ نمیدانم مجموعه گلرنگ را خاطرتان هست یا خیر؛ این مجموعه دست به خرید یک مجموعه خودرویی زد. کسی که مواد شوینده فروخته نمیتواند ماشین وارد کند. این شرکت کاری کرد که برند هوندا نابود شد. شما آمار شکایتهای گلستان در واردات و تولید را ببینید متوجه میشوید اهلیت چه معنی میدهد. تجربه این شرکت در فردا موتور مشخص است. بابک زنجانی و امثال او هم میخواهند کار را به دست کسانی بسپرند که فقط ادعا دارند. یک خودرو ساز میتواند از پس تولید خودرو بربیاید و در غیر این صورت کار به افرادی سپرده میشود که درگیر لابیگری هستند. در صنعت خودرو فعلی ما افرادی وجود دارند که صرفاً یک مدرک دارند و همه به عنوان خودروییها شناخته میشوند.»
با وجود این تعاریف، تنها کرمان موتور به عنوان یک خودرویی باقی میماند. تصاحب سایپا توسط کرمان موتور یک نوع انحصار خودرویی و تضاد منافع کرمان با سایپا را به وجود نمیآورد؟
«کرمان موتور از دهه هفتاد یک منطقه بیابانی را سامان داده و عده زیادی را سر کار برده است. تجربه تولید و مونتاژ نیز در آن وجود دارد و در دوره تحریم میداند که چه کاری باید انجام دهد. من که فقط پول دارم و هیچ چیزی از صنعت خودرو نمیدانم صاحب خودروسازی شوم، مسلماً نمیدانم در مواقع بحران چه کاری انجام دهم. سایپا دومین شرکت خودروساز بزرگ ایران است و پیشبرد آن کار سادهای نیست. از بابک زنجانی و گلستان پولدارتر هم داریم، اما الزاماً خودروسازهای موفقی نخواهند شد. اصلاً مهم نیست کدام شرکت خودرویی وارد میدان شود. هر شرکت خودرویی که سابقه فعالیت در این حوزه را دارد، بهتر منطق سایپا را میفهمد.»
تجربه ایران خودرو هنوز جلو چشم تمامی فعالان خودرو است. وقتی یک قطعه ساز صاحب ایران خودرو شد و مسلماً طلبهایش از این شرکت را در اولویت دیگر طرحهای ایران خودرو قرار میدهد. آیا سایپا هم دچار سرنوشت ایران خودرو در خصوصیسازی خواهد شد؟
«دورهای که وزیر صمت میگفت تا سه ماه دیگر تولیدمان چند برابر میشود و ماشین ارزان میشود، گذشت. زمانیکه فاطمی امینها و علی آبادیها وعده الکی میدادند. شما باید شک کنید که یک شرکت خودرویی معیوب، در شش ماه درست شود. من نه کروز را قبول دارم نه اعزام، چون در قطعهسازی خیلی انحصار به وجود آوردند. کروز اولین کاری که میکند این است که ایران خودرو دولتی را اصلاح میکند. تنها کاری که کروز باید انجام دهد این است که بدهی به وجود نیاورد. اصلاح یک شرکت زیان ده با اصلاح شرکتهای زیرمجموعه و نیرو انسانی صورت میگیرد. تجربه بهمن نشان میدهد که تجربه خصوصیسازی با قطعه سازها الزاماً هم بد نیست.»
کسی که بازی خصوصیسازی سایپا را میبرد، در نخستین گام چه کاری باید انجام دهد؟
«کسی که بازی را میبرد باید به اصلاح تولید بپردازد. مدیران دولتی که میدانستند قرار نیست مدت زیادی روی صندلی بنشینند، برنامهریزی خاصی هم برای ایران خودرو نداشتند. صرفاً یک سری محصولات بر روی پلتفرم پراید تولید کردند و دست مردم میدهند. با خرید یک سری پلتفرم یا با قراردادهای تجاری با شرکتهای خارجی میتوان سطح تولید را افزایش داد. سایپا در دوران جدید میتواند قرارداد جدید ببندد و با محصولات جدیدتر، رنگ و بوی بهتری به بازار خودرو بدهند و در سطح قیمت تارا و شاهین، ماشینهای بهتری وارد کنند.»