کد خبر: ۱۳۷۳۸۸
۱۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۰

درس‌هایی از شهادت حضرت ابوالفضل (ع)

نگاه به حادثه‌ی کربلا می‌کنیم سرشار از درس‌ها و پیام‌ها در تمام ابعاد آن وجود دارد.
درس‌هایی از شهادت حضرت ابوالفضل (ع)

به گزارش نبض بازار، وقتی به حادثه‌ی کربلا نگاه می‌کنیم می‌بینیم که همه‌ی درس‌ها وهمه‌ی پیام‌ها در تمام ابعاد آن وجود دارد. هرکدام از یاران امام حسین (ع) به تنهایی درس‌هایی را به بشریت عرضه داشته اند، ولی درمیان آن‌ها آقا قمر بنی هاشم (ع) بعد از امام حسین (ع) بیشترین درس را ارائه کرده است.

در این جا به بررسی چند درس از حضرت ابوالفضل (ع) می‌پردازیم:

درس ایثار

اولین درسی را که این شخصیت والا به ما داده است درس ایثار است. ایثار یعنی مقدم داشتن دیگران بر خود، با این که خود انسان نیازمند به آن چیز باشد. وقتی حضرت موسی (ع) پرسید:خدایا! چرا امت پیامبر اکرم (ص) را بر همه‌ی امت‌ها مقدم داشتی و برتری دادی؟ خدای منان فرمود: یک علتش عاشوراست؛ یعنی امت پیامبر (ص) کلاس عشق و ایثار را که بالاترین کلاس هاست، دارند، ولی امت تو یک چنین ویژگی خاصی ندارند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «اَلایثارُ اَعلَی المَکارِمِ». ما اگر بخواهیم به ویژگی‌های اخلاقی یک انسان نمره بدهیم، بالاترین و زیباترین نمره، نمره‌ی ایثار است.

امام علیه السلام، علَم سپاه خود را به حضرت عباس علیه السلام دادند. بر این اساس، به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که حضرت عباس علیه السلام تأثیرگذارترین شخصیت پس از خود امام حسین علیه السلام در میدان کربلا است.

تاکنون نکات تربیتی گوناگونی از سیره و عملکرد حضرت عباس علیه السلام در کربلا استفاده شده است، اما این بار در این نوشتار می‌خواهیم از زاویه مدیریت کلان به ویژه در بحران ها، به شخصیت ذو ابعاد و برجسته حضرت عباس علیه السلام نظر کنیم و ویژگی‌های مدیران ارشد و ایده آل جامعه اسلامی را بررسی کنیم.
 

سرپرستی امت اسلامی برعهده خدای متعال است چنان که می‌فرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا؛ خداوند سرپرست مؤمنان است.» و پیامبران الهی و پس از آخرین آن ها، ائمه معصومین با نصب از طرف خدای متعال عهده دار اِعمال اراده و ولایت الهی هستند.

بر این اساس، اولین ویژگی قطعی و ضروری کارگزاران ارشد جامعه اسلامی، تبعیت صد در صدی از ولایت است و حضرت عباس علیه السلام با وجود تمام شایستگی‌های ظاهری و باطنی، قبل از هر چیز مطیع محض امام و، ولی زمان خویش بودند چنان که در زیارتنامه آن حضرت، این گونه توصیف شده اند: «اَلْمُطیعُ لِلّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلأمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلّی اللّه ُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ؛ فرمانبردار خدا و پیامبر خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین که درود و سلام خدا بر آن‌ها باد!»

خطاب محترمانه به امام حسین علیه السلام با عنوان «سیدی و مولای»، فرمانبرداری در همه اوامر امام حسین علیه السلام از جمله جلوه‌های بارز ولایت پذیری همه جانبه ایشان از، ولی زمان خویش است.

مدیرانی که فکر می‌کنند به خاطر تخصص و توانمندی خاصی که دارند می‌توانند حداقل در برخی موارد امر و دستور ولایت را نادیده بگیرند شایسته مدیریت در نظام اسلامی را ندارند چنان که خسارت تمرد مسئولین از دستور ولایت فقیه به عنوان نائب عام امام عصر علیه السلام، بار‌ها در نظام اسلامی ایران تجربه شده است.

بصیرت و ژرف نگری

ولایت پذیری مسئولین ارشد نظام اسلامی بدون داشتن بصیرت و ژرف اندیشی به معنای دادن شمشیر به دست کسی است که دوست و دشمن را نمی‌شناسد. مدیر ارشد باید از چنان نظر عمیق و دقیقی نسبت به شرایط و باید‌ها و نباید‌های میدانی مبارزه با دشمن بهره‌مند باشد که نزدیک‌ترین فرد از نظر فکری به، ولی زمان خویش به شمار آید.

حضرت عباس علیه السلام از نظر بصیرت و فهم عمیق، برترین فرد پس از حضرت عباس علیه السلام به شمار می‌روند؛ چنان که امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ جاهَدَ مَعَ أبی عَبدِاللّهِ و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهیدَا؛ عموى ما، عبّاس، داراى بینشى ژرف و ایمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیه السلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.»

همان گونه که از این روایت روشن می‌شود، عمق بینش و قوت ایمان حضرت عباس علیه السلام به اندازه‌ای است که به عنوان «مجاهد همراه امام حسین علیه السلام» معرفی شده است که حاکی از نزدیکی بینش و عملکرد آن حضرت به امام زمانش دارد.
 

حضرت عباس علیه السلام و درس های مدیریت کلان

 

توانمندی و تجربه

مدیر ارشد لایق، مدیری است که در هر شرایطی توانمندی حل هر مسآله‌ای را داشته باشد. توانمندی اجرایی و کارآمدی در جهت حل انواع بحران‌ها از جمله خصوصیاتی است که در مورد حضرت عباس علیه السلام به بهترین شکل تحقق یافته است، زیرا هر کار مشکل و پیچیده و به ظاهر ناشدنی به ایشان سپرده می‌شد و ایشان به بهترین شکل آن را انجام می‌دادند.

علمداری برای سپاهی که از نظر تعداد افراد در مقایسه با افراد دشمن، بسیار اندک است، دفاع از خیمه‌ها در شرایط سخت بیابانی و نامتقارن، آب آوری در شرایطی که رسیدن به شریعه فرات غیر قابل تصور و بسیار مشکل می‌نمود، همه این‌ها نیازمند توانمندی به همراه تجربه‌ای در خصوص چنین جنگ‌هایی است.

حضرت عباس علیه السلام تجربه شرکت در جنگ‌های مهمی از جمله جمل و به خصوص جنگ تاریخی صفین در رکاب پدرشان امیر المؤمنین علیه السلام را در کارنامه درخشان خویش دارند.

ایشان در جنگ صفین به همراه افراد دیگر و با فرماندهی مالک اشتر مأمور آب آوردن برای لشکر خسته و تشنه امیر المؤمنین شدند.

کارآمدی نظامی و قدرت جنگاوری ایشان، نیز پیش از این، در میدان‌های گوناگونی از جمله در جنگ صفین به اثبات رسیده بود که طی یک هم آوردطلبی، یکی از قدرتمندترین جنگجویان سپاه معاویه را به همراه هفت پسرش یکی پس از دیگری به هلاکت رساندند.

بر این اساس، در همه عرصه‌های جنگ سخت و نرم، نیازمند مدیران توانمندی هستیم که پیشینه درخشانی در همه امور اجرایی مربوط به مسئولیت خود داشته باشند چنان که امام حسین علیه السلام نیز بهترین نیروی اجرایی خود را علمدار، مدافع حرم و سقای لشکر خویش ساخت.

احساس مسئولیت شدید

یکی از اساسی‌ترین شاخصه‌های مسئولین به خصوص مدیران ارشد در جامعه اسلامی درجه احساس مسئولیت آن هاست. هر چه احساس مسئولیت در یک مسئول بیشتر باشد تلاش او برای انجام صحیح و به موقع کاری که به او واگذار شده، بیشتر خواهد بود.

در همه عرصه‌های جنگ سخت و نرم، نیازمند مدیران توانمندی هستیم که پیشینه درخشانی در همه امور اجرایی مربوط به مسئولیت خود داشته باشند چنان که امام حسین علیه السلام نیز بهترین نیروی اجرایی خود را علمدار، مدافع حرم و سقای لشکر خویش ساخت. یک جلوه از احساس مسئولیت حضرت عباس علیه السلام زمانی نمایان شد که برای آخرین بار به قصد آب آوردن برای خیمه ها، به سمت نهر آب حرکت کردند و وقتی به آب رسیدند مشک را پر از آب کردند و با وجود این که بسیار تشنه بودند، آب ننوشیدند.
 
ایثار و فداکاری

در بیان ایثار و فداکاری حضرت عباس علیه السلام نیاز به هیچ توضیح و تبیینی نیست و بیان امام سجاد علیه السلام در این باره کافی است که پس از حادثه کربلا وقتی نگاهشان به پسر حضرت عباس علیه السلام افتاد گریه کردند و فرمودند: «رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ یَدَاه؛ خدا حضرت عباس را رحمت کند! حقا که امام حسین را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا این که دست هاى مبارکش قطع شد.»

از این روایت به خوبی روشن است که اگر ایثار و فداکاری حضرت عباس علیه السلام نبود امام حسین علیه السلام پیش از ایشان به شهادت رسیده بود.

مدیران ارشد در نظام اسلامی نیز باید از چنان روحیه ایثار و فداکاری برخوردار باشند که هر گونه خطری را از جامعه و ولایت زمان خویش دور سازند. یعنی عملکرد جهادی و فداکارانه شان به منزله بازوی ولایت و دور کننده خطرات و سختی‌ها از ایشان باشد.
 
جامع نگری

جامع نگری، یکی از لوازم مدیریت کلان در جامعه اسلامی است. کسی که تصمیماتی در رده بالای مدیریتی می‌گیرد پیش از هر چیز باید جامع نگر باشد و ضمن در نظر گرفتن همه زوایای آشکار و پنهان امور تصمیماتی اتخاذ کند که در بر گیرنده همه مشکلات باشد. همین ویژگی است که اعتماد، ولی زمان به چنین نیروی کارآمدی را بیشتر می‌کند.

در غیر این صورت، عملکرد او اگر به حل مسأله‌ای منجر شود غفلت از دیگر مسائل مهم را به دنبال خواهد داشت که چه بسا کار خوب قبلی او را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

حضرت ابالفضل العباس علیه السلام چندین مسئولیت اساسی در صحنه کربلا به عهده داشتند که توجه به هریک از آن ها، هرگز موجب غفلت از مسئولیت‌های دیگرشان نشد. علمداری، دفاع از خیمه‌ها و آب آوری، بخشی از مسئولیت‌هایی است که ایشان یک تنه تا آخرین لحظه به خوبی به انجام رساندند.

برای درک بهتر این ویژگی مهم، به عبارتی که امام حسین علیه السلام پس از شهادت برادرشان حضرت ابالفضل علیه السلام بیان کردند اشاره می‌کنیم که فرمودند: «الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی؛ الان پشتم شکست و راه چاره ام قلیل و اندک شد.»

نویسنده : زهرا پاک زاد

اخبار پیشنهادی