یک ایده نو؛ رفع خطر جدی پسماندها در لالجین
به گزارش نبض بازار، جواد گرشاسبی تولیدکننده و پژوهشگر لالجینی ردای «بازیافت پسماند صنعتی سرامیک در لالجین» را بر معضلات این منطقه پوشانده و بدون تسهیلات و وابستگی کاری کرده کارستان.
این پژوهشگر دغدغه به جانش افتاده، از دغدغه حفظ محیط زیست تا دلواپسی تولید و اشتغال و طرح دانشبنیان؛ پس ایده زیر و زبر کرده و پلی شده بین دانشگاه و صنعت دست آخر هم طرحی نو درانداخته که در دنیا مثال ندارد.
از حفظ جان آدمیان و ذخایر معدنی تا سودآوری مزایای بیشمار این طرح است، گرشاسبی از تولید به تولید رسیده و از ضایعات تولیداتش مواد اولیه میسازد و دوباره روح تولید بر آن میدمد؛ این طرحی است که یادگاری خواهد شد در گنبد دوار.
یک ایده نو؛ رفع خطر جدی پسماندها در لالجین
این تولیدکننده و پژوهشگر لالجینی، آغاز این گفتوگوی صمیمی را پیوند میدهد به شهرت شهرش و یادی میکند از مهد سفال و سرامیک دنیا و میگوید: ۹۵ درصد کسب و کارهای لالجین مرتبط با سفال، سرامیک و کارخانه چینی بهداشتی است و بازار را قبضه همت و سابقه دیرینه تاریخی کرده از جمله واحد تولیدی بنده که در این منطقه احداث شده است.
گرشاسبی، اما صنعت بیمثال، باکیفیت و بهنام لالجین را گرفتار پسماند گچی به جا مانده میداند، پسماندی که به جد برای محیط زیست و آبهای زیرزمینی آلودگی به همراه دارد؛ حتی حساسیت در مورد این پسماندهای رها شده افزایش پیدا کرده و مسئولان از پی راه حل کاهش مخاطرات جبرانناپذیر آن برآمدند.
او در مواجهه با این چالش جدی بدون فوت وقت و تعلل یکراست میرود سر اصل مطلب تا معضل بزداید و طرحی نو دراندازد انگار نانوشته دغدغهمند شده و همت گمارده تا خاک زرخیز لالجین بلای جان طبیعت نشود و چینی بهداشتی که رونق و تولید را برای این خطه کهن به ارمغان آورده پاشنه آشیل پایتخت سفال ایران نباشد.
به گفته گرشاسبی پیش از این طرح نوین ۸۰ سال این ضایعات در محیط اطراف لالجین پخش میشد که در اثر آن میلیونها تن گچ دفن شده در اطراف شهر وجود دارد و متأسفانه در بازه زمانی بسیار طولانی از بین نرفته و تجزیه نشده است.
او که از ادامه این روند وحشتی بزرگ در دلش میافتد توضیح میدهد: نکته قابل تامل رهایی این پسماندها آلودگی شدید آبهای زیرزمینی بعد از دفن این ماده است بنابراین تمام هم و غمم یک ایده نوین به منظور کاهش چشمگیر این ضایعات شد تا اینکه طرح جرقه زد و تحقیقات بسیاری انجام دادم و در مرحله آخر طرح را به اداره محیط زیست ارسال کردم، چند مدتی روند اداری بررسی ایده به طول انجامید و در نهایت این طرح دانشبنیان مورد قبول واقع شد و بدون معطلی پسماندهای گسترده را جمعآوری و بازیافت کردم.
این پژوهشگر از مشکلی که حالا توانسته برایش یک راه حل علمی بیابد در این مورد سخن به میان میآورد و ادامه میدهد: این ضایعات برای منطقه لالجین به یک معضل جدی تبدیل شده بود که امروز بعد از فرمولاسیون کردن و تحقیق و تفحص این ماده به گردونه تولید برگشته و دیگر در محیط اطراف پخش نمیشود.
او به مزایای این پژوهش اشاره میکند و یادآور میشود: بدون تردید این طرح علاوه بر کاهش مخاطرات زیستمحیطی از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه و مورد تأکید است، چراکه به جای تولید مجدد گچ از تولیدات قبلی که دور ریخته میشد استفاده میشود به این معنا که از ذخایر معدنی حفاظت میکنیم.
ایران سومین کشور تولید گچ در دنیا به شمار میرود، اما این گچ از ذخایر معدنی به دست میآید بنابراین بهرهگیری مجدد از آن چند وجه سود اقتصادی دارد.
مردهای که زنده میشود
اما ایده ناب گرشاسبی یک نقطه عطف دارد و آن بازگرداندن این پسماندها به عنوان گچ زنده به چرخه تولید است که این تولیدکننده خوشفکر درباره آن میگوید: در لالجین و اطراف، پسماند صنعت سرامیک را تحویل میگیریم و پس از عملیات بازیافت به چرخه تولید برگردانده میشود.
حتی این طرح برای ما که تولیدکننده هستیم سودآور است، گچ هر کیلو بین ۷۰۰ تا ۲ هزار تومان خریداری و به عنوان مواد اولیه قالبهای سرامیک مورد بهرهبرداری قرار میگیرد در حالی که با احداث این واحد دانشبنیان ماده اولیه در دسترس است و مبلغی برای تهیه آن پرداخت نمیکنیم؛ به عبارت دیگر از ضایعات ماده اولیه تولید انجام میشود و قطعا سود آوری به همراه دارد.
این پژوهشگر به نگرانی بابت مشابهت گچ بازیافتی با گچ اولیه پایان میدهد و اضافه میکند: این ماده بازیافتی صد درصد مشابه نمونه اولیه است و بعد از بازیافت هیچ فرقی ندارد؛ ضمن اینکه با اجرای این طرح در کنار اشتغالزایی، بازدهی اقتصادی و حفظ ذخایر معدنی و زیستمحیطی را به ارمغان میآورد.
او یک خبر خوش دیگری هم برای جوانان و دوستداران طبیعت دارد، آن هم احداث این واحد تولیدی دانشبنیان با اشتغالزایی ۳۰۰ نفر است واحدی که ضایعات سرامیک را به چرخه تولید برگرداند یعنی تولید قالبهای سرامیکی ساخت چینیآلات که از مواد گچی است و در بازه زمانی یک تا دو ماه دور ریخته و جدید ساخته میشود از همین رو به منظور استفاده بهینه تولید این قالبها از گچ بازیافتی فراهم میشود.
گرشاسبی باز هم حرف برای گفتن دارد درست زمانی که در روند تجهیز این واحد دانشبنیان به سر میبرد ایده دیگری را جامه عمل میپوشاند و میگوید: به دلیل تجمع ضایعات روزانه و جلوگیری از مشکلات احتمالی در حال حاضر بازیافت ابتدایی انجام و ماده اولیه تولید سیمان را فرمولاسیون و در اختیار واحدهای تولید سیمان قرار میدهیم. به عبارت دیگر هم اکنون ضایعات سرامیک جمعآوری و به عنوان مواد اولیه تولید سیمان بازیافت و به نحوی وارد گردونه تولید میشود.
طرحی که نظیر ندارد
این تولیدکننده طرح بازیافت گچ را در نوع خودش در دنیا بینظیر میداند و میافزاید: استفاده از پسماند با این حجم و تولید گچ زنده در پایلوت صنعتی در کمتر جایی دیده میشود به ویژه اینکه به محض بهرهبرداری کارخانه تولید بازیافت گچ مرده با توجه به حجم چشمگیر روزانه ۱۶۰ تن ضایعات بخشی از آن در راستای تولید مواد اولیه سیمان و بخشی دیگر برای تولید قالبهای سرامیکی مصرف میشود با این شیوه هیچ ضایعاتی بر زمین نمیماند.
او در ادامه گریزی هم نحوه دستیابی این طرح اشاره میکند و یادآور میشود: دانشمند یا پژوهشگری خالق این طرح نیست بنده از اساتید بهنام یاری گرفتم و به عنوان صنعتگر تحصیلکرده پل بین دانشگاه و صنعت را برقرار کرده و این ایده محقق شد.
با رایزنی با دانشگاه امیرکبیر و دانشگاهی در چین طرح شکل گرفت در واقع با پژوهشهای بسیار و ارتباط با دانشگاههای مختلف در نهایت روند بازیافت را تعریف کردم.
البته لازم است بگویم رابطه بین صنعت و دانشگاه در ایران بسیار ضعیف است و متاسفانه اقدامات خاصی هم در این باره صورت نگرفته حتی در مواردی آنچنان که باید و شاید به اهمیت مراکز رشد و ایدههای دانشبنیان توجه نکردند که جای افسوس دارد؛ دانشگاهیان خیلی میتوانند کمککننده صنعت باشند و با نوآوریها صنعت و تولید را با تکنولوژی روز دنیا رقم بزنند.
حمایتها از شعار به عمل
به گفته این تولیدکننده حمایتهای مسئولان اغلب در حد شعار است به طوری که جلسات متعدد برگزار میشود، اما در عمل خروجی چندانی عاید صاحبان ایده نخواهد شد.
او تأکید میکند: به جرأت میتوانم بگویم از همه لحاظ مالی و... روی پای خودم ایستادم و همین امر باعث پیشرفت این طرح شد اگر همین ایده به ظاهر ساده که اسم بزرگی هم ندارد مطرح نمیشد میلیونها نفر در همدان به خطر میافتادند، تصور روزانه ۱۶۰ تن ضایعات تجزیهناپذیر که از چندین سال قبل روی هم انباشت شده خطرناک است در حالی که امروز این میزان گچ مرده با سختی و هزار و یک مشکل وارد تولید شد، ولی دریغ از یک حمایت.
گرشاسبی معتقد است که نه تنها از ایدههای دانشبنیان بلکه از تولید هم حمایتی صورت نمیگیرد و نمونه بارز این عدم توجه به تولید را مثال میزند و میگوید: بنده سه سال پیش یک دستگاه با سرمایهگذاری شخصی در راستای تولیدات چینی بهداشتی وارد کردم، اما در گمرک همدان ماند و اجازه ترخیص داده نشد، چرا؟ چون کد ترخیص کالا توسط بانک عامل که پول حواله میشود باید صادر میشد و بانک عامل این کد را در اختیار بنده قرار نمیداد.
این موضوع بعد از سه سال دوندگی و شکایت در مراجع قضایی به نتیجه رسید هر چند متاسفانه در این ۳۶ ماه گارانتی دستگاه از بین رفت و منجر به عقبماندگی کار ما شد پس این نمونه بارز عدم حمایت از تولید است.
این پژوهشگر کلام آخر را از گلهمندیهایش میگوید: بدون تردید نواقص قانونی و گاها عدم حمایت واقعی صنعت را عقب انداخته و این مهم نیازمند تجدید نظر مسئولان و صاحبنظران است به این معنا که قوانین اصلاح و دست صاحبان ایده باز باشد.
در سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین انتظار میرود که این طرح بکر و بینظیر در دنیا که هر سه مولفههای مورد تأکید مقام معظم رهبری را دارد با حمایت مسئولان و همت صاحبان ایده به طور کامل به ثمر بنشیند و به یکی از دغدغههای جدی زیستمحیطی استان همدان نیز پایان دهد. اتفاقی که میتواند نگین درخشانی برای استان همدان در سال ۱۴۰۱ به شمار رود و نمونهای از تحقق شعار سال باشد.