بازی با جانِ مردم به بهانه تحریم !
به گزارش نبض بازار، فشار اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که این روزها مانع رسیدن به برخی آرزوها و یا حتی پیش پا افتادهترین خواستههای مردم کشور است. در زمانهای که سفره مردم و خصوصاً قشر کارگر و به قول دولتیها دهک یک تا هفتِ یارانه بگیر، روزبهروز کوچکتر میشود و اقلام اساسی یکی پس از دیگری از سر سفره مردم پَر میکشد، فکرکردن به برخی کارها، شوخی مضحکی به نظر میرسد.
سفر، یکی از مواردی است که بهطورکلی از برنامهریزی سالانه اکثر مردم جامعه حذف شده و کمتر کسی برای رفتن به سفری چندروزه میتواند برنامهریزی و یا حتی مقداری پول پسانداز کند.
این روزها مردم و خصوصاً قشر ضعیف جامعه صرفاً با میزان درآمد ماهیانه خود میتوانند نهایتاً زندگی بهاصطلاح بخور و نمیری داشته باشند به همین دلیل میزان سفرها تا حد زیادی کاهش محسوسی داشته است.
در این میان هستند افرادی که به دلیل تمکن مالی سالانه چندین بار عزم سفر می کنند، برخی با ماشینهای شخصی و عدهای با حملونقل عمومی، مانند اتوبوسهای بینشهری و قطار و هواپیما!
عدهای که قصد سفر دارند قطعاً از لحاظ مالی تأمین و مشکل خاصی ندارند؛ ولی همین یک عده گاهی اوقات و به یک دلیل خاص، عطای سفر را به لقایش میبخشند؛ عدم امنیت جانی در حملونقل عمومی، خصوصاً هواپیماها...
جولان هواپیماهای بیست ساله در آسمان ایران
کافی است برای سفر به یکی از شهرهای داخلی، از یک شرکت هواپیمایی بلیت تهیه کنید، قطعاً هواپیمایی که با آن سفر خواهید کرد عمری بیش از بیست سال دارد! همین موضوع و ناامن بودن هواپیماهای داخلی باعث شده که عدهای حتی حاضر به سفر با ماشین شخصی باشند آن هم در مسافتهای دور و بیش از ۶۰۰ کیلومتر!
شکی نیست که ناوگان هوایی ایران به دلیل آن چه که نامش را تحریم و یا در اشلی پایینتر اهمال و سودجویی برخی از شرکتهای هواپیمایی مینامند بهشدت فرسوده و ناایمن است و این مشکلی است که از سالها پیش مردم ایران با آن دستوپنجه نرم کردند و میکنند.
بازی با جان مردم با هواپیماهای فرسوده
همه بهخاطر داریم که هواپیمایی آسمان سال ۱۳۹۶ که در مسیر تهران به یاسوج در پرواز بود با کوه دنا برخورد کرد و عدهای از هموطنان را به کام مرگ کشاند. بنا به اظهارات مدیرکل دفتر بررسی سوانح هوایی سازمان هواپیمایی کشوری، انتخاب چنین هواپیمایی برای مسیری کوهستانی و سرد و یخزدگی ملخهای هواپیما دلیل بروز این حادثه بوده است.
یا در حادثه دیگری که در سال ۱۳۸۹ اتفاق افتاد هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ ایران ایر که از تهران به ارومیه در حرکت بود، در روستای کلیساکندی ارومیه سقوط کرد. بوئینگ ۷۲۷ ایران ایر در زمان حادثه بیش از ۳۶ سال سن داشت و یک صد و دوازدهمین بوئینگ ۷۲۷ در جهان بود که دچار حادثه میشد و از بین میرفت. بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا ، در این حادثه از بین ۱۰۵ نفر مسافر و خدمه هواپیما ۸۰ نفر کشته شدند ؛ به گزارش همشهری در سال 1388 در حادثهای مشابه و به دلیل بازنشدن چرخهای هواپیمای ایلیوشین آریاتور که از تهران به مقصد مشهد در حرکت بود به دیوار فرودگاه هاشمی نژاد برخورد کرد و کابین و ردیفهایی جلوی هواپیما از بین رفت. در این حادثه ۲۱ نفر از ۱۵۳ سرنشین هواپیما کشته شدند.
از دست حوادث در تاریخ هوایی کشور کم نداشتیم و قطعا در آینده نزدیک هم دوباره به دلیل کهولت هواپیماها اتفاق خواهد افتاد. سؤال اینجاست، اگر هواپیماهایی در سطح استانداردهای جهانی هوایی و با عمر و ساعت پروازی کمتری در این مسیرها رفتوآمد میکردند، آیا این اتفاقها میافتاد؟
خدمات نمیدهیم افزایش قیمت بلیط هم داریم!
با این اوصاف و میزان خدمات دهی به مسافران هر ساله بحث افزایش قیمت بلیط مطرح میشود و به قول یکی از مسئولان با پررویی نجومی اقدام به افزایش قیمت بلیط میکنند تا جایی که برخی از مسیرهای داخلی الان ودر زمان های خاص قیمتی حدود 3 تا 4 میلیون تومان هم برای یک نفر به فروش میرود.
سازمان هواپیمایی کشور که به جرات یکی از منفعلترین سازمانهای کشوری است در این سالها هیچ کمکی جهت بهبود نکرده و صرفا با بهانه تراشیهای مختلف قصد دارد بر روی اهمالهای خود سرپوش بگذارد.
همان طور که بارها گفته شده سؤالها در ذهن فراوان است، حتی هستند عدهای از مسافران که بهشدت از اوضاع داخلی هواپیماهای فرسوده شکایت دارند؛ ولی متأسفانه صدایشان به جایی نمیرسد و مسئولین امر سعی دارند با کتمان قضایا به سودجویی خود ادامه بدهند!
جانِ مسافران، المانی است که در هر نقطه جهان باید حرف اول را بزند؛ ولی در ناوگان هوایی کشور این قضیه مسکوت مانده و با بهانهجوییهای مختلف از جمله تحریم روزبهروز به بدتر شدن آن دامن میزنند.
این قضایا و نارضایتیها تا به امروز ادامهدار بوده و هیچ حرکت مثبتی برای بهبود آن صورت نگرفته؛ بلکه تصمیمات عجیبوغریب باعث شده که میزان رضایت و اطمینان مسافران هر روز کمتر از روز گذشته شود.
خرید هواپیمای اسقاطی از طالبان!
در خبرها آمده بود که هواپیمایی کیشایر، هواپیمایی را با عمر ۲۹ سال خریداری کرده که سال ۱۹۹۵ برای ایتالیا ســاخته شده بود و بعد ۱۹ سال فعالیت، ازرده خارج میشود. سپس اُکراین آن را خریده و بعد از چند سال پرواز آن را به شرکت «کامایر افغانستان» واگذار میکند. اکنون بعد از چند ســال پرواز و در پارکینگ، کیشایر آن را از طالبان خریده و به ناوگان هوایی خود اضافه میکند!
هرچقدر که این خبر را مرور کنیم و به هر نحوی به آن بپردازیم دوباره خبر، خبری عجیب و تأسفبرانگیز است. هواپیماهایی با ۲۹ سال عمر و میزان بالایی ساعت پروازی چگونه میتواند مسافرانی را با خیال راحت جابهجا کند و به آنها اطمینان بدهد که سالم به مقصد میرسند؟
با توجه به اطلاعاتی که از شرکت کیش ایر در دسترس است این شرکت هواپیمایی در حال حاضر با هواپیماهای ایرباسای ۳۲۱، ام دی ۸۳ و ۸۲ و فوکر ۱۰۰ پروازهای خود را انجام میدهد. ایرباسای ۳۲۱ مدل ۲۰۰۶ است یعنی بیش از ۱۸ سال کارکرد، مدلهای ام دی بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ متغیر است یعنی حداقل چیزی حدود ۲۹ و حداکثر ۳۷ سال کارکرد و در نهایت فوکر این شرکت هم ساخت سال ۱۹۹۱ یعنی ۳۳ سال پیش است این در حالی است استانداردهای جهانی به طور متوسط سن یک هواپیما را ۶ سال تخمین میزنند.
فاجعه اینجاست، هواپیماهایی که در کشورهای دیگر اسقاطی محسوب میشوند و کسی جرئت سوارشدن به آن را ندارد اکنون در آسمان ایران و برندهای مختلف هواپیمایی در حال پرواز است و زن و کودک و بزرگ و پیر در هر لحظه پرواز جانشان در خطر است. متأسفانه از زمان خاتمی تا به امروز و ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی، اکثر دولتیها برای بهبود اوضاع اسفبار ناوگان هواپیمایی قولهایی دادند؛ ولی هیچکدام در نهایت به سرانجام نرسیده است و در این میان، مردم هستند که بهمانند همیشه، مورد اجحاف قرار میگیرند.