آخرین خبرها در خصوص کریدور زنگزوز و جنگ قره باغ
به گزارش نبض بازار،قریب به دو سال پیش هنگامی که باکو موفق شد تا در جنگ ۴۴ روزه اراضی قره باغ را بازپس بگیرد، رجب طیب اردوغان در ژوئن ۲۰۲۱ راهی جمهوری آذربایجان شد و بیانیه تاریخی شوشا را با همتای آذری خود یعنی الهام علیاف امضا کرد.
در آن زمان هر دو رئیس جمهوری با اشاره به موضوع کریدور زنگزور در توافق آتشبس، وعده عملیاتی شدن این مسیر زمینی- ریلی را به عنوان راه جدید اتصال «شرق- غرب» دادند. همزمان با قدرتنمایی اردوغان- علیاف در شهر باستانی شوشا، طرفین از ارمنستان خواستند تا دست «همبستگی» که با حسننیت به سوی ایروان دراز شده را بگیرد و این فرصت تاریخی را از دست ندهد!
اکنون پس از پیروزی مجدد ارتش جمهوری آذربایجان در عملیات به اصطلاح ضدتروریستی قره باغ و خلع سلاح شبهنظامیان ارمنی ساکن در این منطقه، بار دیگر اردوغان با انتخاب زمانبندی «ویژه» و «معنا دار» راهی نخجوان شد.
با آنکه رسانههای منطقهای هدف اصلی این سفر را احداث یک مجتمع نظامی و افتتاح خط لوله گاز اغدیر- نخجوان اعلام کردند اما به نظر میرسد هدف اصلی این سفر، به مانند نشست شوشا در سال ۲۰۲۱، پرداختن به موضوع کریدور زنگزور و لزوم همکاری ایروان با محور ترکی برای احداث این مسیر ترانزیتی است.
با وجود پیروزی نمادین باکو در جریان حمله به منطقه قرهباغ (آرتساخ)، اما به نظر میرسد هدف غایی آنها برداشتن گامهای نهایی برای احداث کریدور بدون در نظر گرفتن حاکمیت ملی ارمنستان باشد.
اگر با این لنز تحولات اخیر منطقه قفقاز جنوبی مورد مطالعه قرار بگیرد آنگاه شاید انفجار کامیون ارتش آذربایجان پس از برخورد با مینهای منتسب به جداییطلبان ارمنی بیشتر درک شود. برخی تحلیلگران معتقدند عملیات اخیر باکو در منطقه قرهباغ مهر پایانی بر اقدامات نظامی این کشور در قبال مناقشه تاریخی با ارمنستان خواهد بود. با این حال گروهی دیگر بر این اعتقادند که جمهوری آذربایجان با انجام این عملیات شدید اما کوتاه مدت، به دنبال ارسال سیگنال هشدار حمله نظامی به ارمنستان در صورت عدم همکاری این کشور در قبال بازگشایی کریدور مستقل از حاکمیت ارمنیها در استان سیونیک بوده است.
با وجود اراده طرف ترک برای ایجاد دالان زنگزور و سکوت مسکو در قبال تجزیه بخشهایی از جنوب ارمنستان اما نظر مخالف ایران تاکنون مانع جدی بر سر تحقق پروژه بوده و سبب شد تا عملیاتی شدن این طرح با تاخیر مواجه شود.
تهران ضمن استقبال از هرگونه طرح کریدوری که زمینه اتصال قدرتهای آسیایی به بازارهای اروپایی را فراهم میکند، مخالف هرگونه تغیر ژئوپلیتیکی و جابهجایی مرزها براساس قوانین بینالمللی است. از بین رفتن مرز تاریخی ایران- ارمنستان ضمن دشوار ساختن اتصال زمینی ایران به منطقه قفقاز جنوبی، موجب افزایش قدرت چانهزنی باکو در مذاکرات دو یا چندجانبه با ایران خواهد شد. توقف کامیونهای ایرانی در مرز جمهوری آذربایجان با هدف اخذ عوارض گمرکی در شهریورماه ۱۴۰۰ و کمی بعد اتهام زنی علیاف به تهران در خصوص همکاری با ایروان برای قاچاق مواد مخدر، نشان دهنده عدم حسن نیت جمهوری آذربایجان در صورت حاکم شدن این کشور بر تمام نوار مرزی مشترک با ایران است.
البته تمام فشار آنکارا برای راه اندازی هرچه سریعتر «کریدور میانی» محدود به حمایت نظامی- دیپلماتیک از باکو نمیشود.
اردوغان با راه اندازی «جنگ روانی» و بیان اظهارات دوپهلو و فتنه انگیز، به دنبال تغیر موضع ایران یا ایجاد اختلاف میان تهران- ایروان است. در حالی که اردوغان پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و سفر به باکو، تنها مخالف کریدور زنگزور را ایران معرفی میکرد، حال با استخدام ادبیاتی متفاوت سخن از عبور کریدور میانی از خاک ایران به میان میآورد!.
رئیس جمهور ترکیه در اظهاراتی تحریک آمیز گفت که اگر ارمنستان در ایجاد مسیر حملونقل، از طریق قره باغ مشارکت نکند، این مسیر از ایران عبور خواهد کرد! این سخنان در حالی بیان میشود که پس از فروپاشی شوروی، خاک ایران به عنوان مسیر سنتی اتصال جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان شناخته میشده و حاکمیت مرکزی در تهران هیچ محدودیتی برای اتصال این دو منطقه اعمال نکرده است. در چنین شرایطی سوال کلیدی آن است که اگر ترکیه واقعا برای اجرایی کردن این ایده داری حسن نیت است چرا از قبل مسئله تفویت مسیرهای ارتباطی میان ایران و جمهوری آذربایجان را مطرح نکرده است؟
«جنگ کریدورها» معطوف به آیندهای مبتنی بر گسترش تجارت جهانی با تکیه بر مسیرهای ترانزیت زمینی-ریلی- دریایی- هوایی است. طی ۱۰ سال اخیر ترکیه با سرمایه گذاری گسترده در زمینه زیرساختهای ارتباطی مانند بنادر حیدرپاشا و مرسین، تکمیل و نوسازی مسیرهای ریلی، احداث پل سلطان محمدفاتح بر روی تنگهی بسفر و توسعه فرودگاههای شهر استانبول و آنکارا از جمله اقدامات دولت اردوغان برای آماده کردن ترکیه جهت پبوستن به مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب بوده است.
علاوه بر این آنکارا با ایجاد و مهندسی ساختار اقتصادی سازمان دولتهای ترک به دنبال تکمیل زیرساختهای ارتباطی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی است تا از این طریق بدل به یگانه بازیگر منطقه برای انتقال کالاهای چینی به بازارهای اروپایی شود. به عنوان مثال در جریان دیدار سهجانبه وزرای خارجه ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان در تاشکند طرفین بر توسعه و اتصال خط ریلی چین- قرقیزستان- ازبکستان به راه آهن باکو- تفلیس- قارص توافق کردند. اگر این خط ریلی بتواند از استان سیونیک ارمنستان عبور کند، آنگاه مسیر جدید نسبت به راه قدیمی ۳۴۰ کیلومتر نزدیکتر خواهد بود و ظرفیت انتقال کالا را بین ۶ الی ۸ تن در سال افزایش خواهد داد.
در حالی که ترکیه از سالها پیش به دنبال تکمیل مسیرهای ارتباطی «شرق به غرب» و سرمایه گذاری گستردهای در این حوزه بوده، متاسفانه تهران گامهای جدی برای توسعه مسیرهای ترانزیتی در مقایسه با سایر رقبای منطقهای برنداشته است. دور زدن ایران، به عنوان رقیب ژئوپلیتیکی و بهترین مسیر ترانزیتی برای اتصال قاره کهن به اروپا و آفریقا، آخرین حلقه از زنجیره سیاستهای ترانزیتی آنکارا در منطقه است. برای مقابله با این ایده ابتدا لازم است تا تهران فریب خدعه و وعدههای غیرواقعی طرف ترک را نخورد.
آنکارا قصد دارد به هر قیمتی مسیر ارتباطی میان جمهوری آذربایجان و نخجوان را تکمیل نماید و دقیقا در این لحظه امکان اخذ امتیازات راهبردی از این کشور وجود دارد. در گام بعدی ایران باید با بازکردن پای روسیه و گرجستان به این مناقشه، باب گفتگوهای منطقهای برای حلوفصل این مسئله حیاتی را باز کند. مسئله حیاتی که میتواند درآمد ملی و آینده توسعه هر یک از کشورهای واقع در مسیر را تامین نماید.