امکان افزایش ظرفیت تولید تایر در کشور همچنان وجود دارد
به گزارش نبض بازار به نقل از روابط عمومی و ارتباطات گروه صنعتی بارز، اگر توجه به کیفیت در بارز ادامه داشته باشد که خوشبختانه دارد، آینده این گروه صنعتی بزرگ بسیار درخشان خواهد بود. توسعه محصولات چه در درون کارخانههای موجود و چه آمادگی برای داشتن تولید محصولات دیگری که هنوز در بارز نیست، میتواند نجاتدهنده باشد و در واقع همواره باید توجه سهامداران شرکت را به این نکته جلب کرد که بخش قابل توجهی از عایدات و سود شرکت صرف توسعه و بهسازی کارخانهها شود. در حال حاضر در مجامع شرکتها بخش عمده سود بین سهامداران تقسیم میشود و این برای آیندهی درازمدت روش خوبی نیست. تخصیص بخش قابل توجهی از سود شرکت به توسعه و بهسازی خطوط تولید میتواند اقدام موثرتری برای آینده باشد.
برای اطلاع از فعالیتهای گروه صنعتی بارز و توسعه به کیفیت محصولات و ارتقای آن به سراغ مهندس محمدمهدی احمدی، مشاور مدیرعامل گروه صنعتی بارز در پروژههای توسعهای رفتیم از مهندسان با سابقهای که سوابق کاریش به ابتدای فعالیتهای شرکت بارز باز میگردد، وضعیت فعلی و برنامههای آینده گروه صنعتی بارز را از او جویا شدیم.
لطفاً یک بیوگرافی از خودتان بفرمایید و این که از چه سالی وارد بارز شدید ؟
محمدمهدی احمدی هستم، فوق لیسانس مهندسی سیویل از دانشکده فنی دانشگاه تهران. همکاری من با بارز از ابتدای دوره اجرای کارخانه بارز در کرمان در سال ۶۸ شروع شد و با احداث خط تولید تایرهای بایاس که در گروه محصولات سواری، باری و کشاورزی بود، ادامه پیدا کرد. این طرح در سال ۷۲ به بهرهبرداری رسید.
با فاصله کوتاهی طرح احداث خط رادیال سواری(PCR) در کارخانه کرمان شروع شد که به اتفاق همکاران در آن زمینه مشغول به فعالیت شدیم و بعد از آن هم باز با فاصلهای که در تامین تکنولوژی اتفاق افتاد خط تولید تایرهای تمام سیمی(TBR) در کرمان آغاز شد و راهاندازی آن در سال 84 صورت گرفت. در اواخر سال۸۹ موضوع احداث کارخانه کردستان( کارخانهی دوم بارز ) مطرح و از آن زمان هم کارهای مقدماتی این پروژه شروع شد و در سال ۹۳ موفق به گشایش اعتبار اسنادی بارز کردستان شدیم و به فاصلهی حدود سه سال این پروژه اجرا شد و به مرحلهی بهرهبرداری رسید.
در خصوص پروژههای توسعه بارز از ابتدا که شما با این گروه همکاری داشتید، توضیحات مختصری بفرمایید. اصولا پروژههای توسعهای چیست و تا به حال چه پروژههای بزرگی داشتید و در آینده چه پروژههایی خواهید داشت ؟
پروژه اول که در واقع از سال ۶۸ اجرای آن شروع شد، ایجاد کارخانه بود. افزایش ظرفیت تولید و یا ایجاد خط تولید جدید جزو پروژههای توسعهای است. اولین خط تولید کارخانه کرمان با ظرفیت سالانه 27 هزار تن انواع تایرهای بایاس راهاندازی شد اما امروز ظرفیت تولید کارخانه کرمان بیش از 8۰ هزار تن است، یعنی سه برابر دوره احداث کارخانه که همه اینها توسعه ظرفیت است. احداث کارخانه کردستان یکی از پروژههای بزرگ شرکت بود که آن هم با موفقیت انجام شد. طرحهای توسعهای و افزایش ظرفیت هم از پروژههای آینده شرکت است، در حال حاضر کارخانه کردستان ۴۴ هزار تن ظرفیت تولید دارد و امروزه ظرفیت تولید بارز بیش از ۱۳۰ هزار تن است.
ظرفیت توسعه در گروه صنعتی بارز تا چه اندازه است و این افزایش ظرفیت به چه عواملی بستگی دارد؟
مبنا نیاز بازار است که با توجه به جزئیاتی که در گزارشهای بازاریابی وجود دارد هنوز امکان افزایش ظرفیت تولید تایر در گروههای مختلف محصول وجود دارد. برای شرکت بارز احداث کارخانه سوم جزو طرحهای جدید است و آن هم به ظرفیت ۵۰ هزار تن در گروه تایرهای عمومی یا همان تایرهای تمام سیمی مطرح است.
در سایت کرمان توسعه ظرفیت موجود تا حدود 45 هزار تن مطرح است، طرح آن تهیه و برای تصویب به هلدینگ ارائه شده ، علاوه بر آن طرح کارخانه سوم هم با ظرفیت حدود ۵۰ هزار تن نوشته شده لیکن با توجه به تحریمهای اقتصادی ظالمانهای که علیه ایران وجود دارد، اجرای آن با مشکل مواجه است. اما در برنامه بلندمدت بارز هم اجرای توسعهی کارخانه کرمان و هم احداث کارخانه جدید وجود دارد که اینها میتواند ظرفیت را به 22۰ هزار تن در سال برساند.
در حال حاضر مهمترین مشکلات و چالشهای فراروی طرحهای توسعهای چیست ؟
مهمترین آن در واقع تامین مالی است و بیشتر به لحاظ بخش ارزی، اگرچه در بخش ریالی هم تامین سرمایه ثابت ریالی در شرایط موجود به آسانی صورت نمیگیرد و چالش دوم هم امکان تامین ماشینآلات از سازندههای خوب دنیاست که آن هم به علت شرایط تحریمهای بانکی و اقتصادی دشوار و شاید تا حدی ناممکن شده است.
با توجه به فعالیت شما در طول این سالها در گروه بارز فکر میکنید مهمترین دلیل موفقیت و رمز ماندگاری بارز چیست؟
تصور من این است که موفقیت سه محور اصلی دارد؛ یکی کیفیت تولید و کیفیت محصولاتی که عرضه میشود و دوم به روز بودن تکنولوژی متناسب با نیاز بازار است. محور سوم همان چیزی است که از طریق توسعه و تحقیقات به وجود میآید و با توجه به نیازهای جدید قابلیت تولید برای محصولات مورد نیاز میتواند برای شرکت نجاتدهنده باشد کما این که شرکتهایی که در خود ایران و در آن گروه محصول اولیه با ظرفیت اولیه باقی ماندند امروز دیگر مطرح نیستند. آنها با دشواریهایی مواجه شدند که کارخانهها یا تعطیل هست یا نیمه تعطیل و در حال حاضر در عمل بـارز کرمان، بـارز کردستان، یزد تایر ، کویر تایر ، ایران تایر و آرتاویل تایر باقی ماندهاند.
خوشبختانه در بـارز توجه به نیازهای روز بازار و کیفیت بالا مورد توجه بوده و در واقع جناب آقای مهندس عباسی که سالیان طولانی مدیرعامل گروه صنعتی بارز بودند همواره به این موارد توجّه داشتند. همچنان که در حال حاضر جناب آقای دکتر اخوان همین زمینه را هم دنبال میکنند.
شاید یکی از دلایل ماندگاری بارز استفاده از نیروهای متخصص و باتجربه است، فکر میکنید این بحث تا چه اندازه اهمیت دارد و آیا بحث آموزشی این نیروهای انسانی میتواند در موفقیت گروه و توسعه آن موثر باشد؟
نیروی انسانی یکی از عوامل اصلی تولید باکیفیت است و گرنه ماشینآلات و تجهیزات و تاسیسات به خودی خود نقش موثری ندارند مگر این که استفاده و بهرهبرداری و نگهداری درست اتفاق بیافتد که آن هم در دست نیروی انسانی است و به همین دلیل به عنوان سرمایههای انسانی از آن یاد میشود که کاملاً درست است. لازمه داشتن نیروی انسانی کارآمد این است که به آموزشهای اولیه و آموزشهای ضمن کار با دقت و وسواس بیشتری توجه شود، این آموزشها باید از جنبههای مختلف مانند مهارت تولید و آموزشهای جنبی برای تولید، تکنولوژی خط، تعمیرات و نگهداری باشد. در عین حال باید برای انتخاب نیروی انسانی دقت زیادی داشت، باید نیروی انسانی را از جنبههای مختلف روان شناسی کار، توانمندی، ارگونومی و غیره ارزیابی کرد و نیروهایی را به کار گرفت که از این جنبهها مناسب باشند.
از نظر شما بارز در فرایند جذب نیروهای انسانی تا چه اندازه موفق عمل کرده است ؟
در پروژههای مختلف نیروهای شیفتی کاری توسط تیم پروژه جذب و آموزش داده میشوند و در جذب نیروها به عوامل موثر توجه شده است. جذب و آموزش نیروهای سایر شیفتها نیز از دقّت و توجه لازم برخوردار بوده است.
عدهای معتقد هستند ثبات مدیریت در یک مجموعه و در یک سازمان یکی از رموز موفقیت آن سازمان است، چرا که با فراز و فرودها و چالشهای آن سازمان آشناست و از نظر عدهای مدیریت جدید میتواند افکار نو و راههای نو را به سازمان وارد کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
به عقیده من به روز بودن در دانش کاری و اطلاع از پیشرفتهای روز بسیار مهماست و پیشرفت یک سازمان مستلزم تغییر مدیریت به طور مکرر نیست، هر مدیری میتواند به عوامل موثر توجه داشته باشد، خود را در شرایط جدید به روز نگه دارد و آموزشهای لازم برای خود را هم در نظر بگیرد. بنابراین ثبات مدیریت میتواند یکی از عوامل اصلی موفقیت باشد. کما این که شما وقتی شرکتهای معتبر خصوصی دنیا را میبینید که صاحبان آن همان مدیران هستند به دلیل ثبات مدیریت موفق بودهاند. مثالهای زیادی وجود دارد، عمدهی شرکتهای خصوصی این چنین هستند. یکی از رموز اصلی موفقیت بارز همان ثبات مدیریت بوده است. دوران مدیریت جناب آقای مهندس عباسی در بارز شاهد این مدعاست.اکنون هم که جناب آقای دکتر اخوان این سکان را به دست گرفتهاند ثبات مدیریت ایشان میتواند عامل کلیدی باشد در واقع ثبات مدیریت مانعی برای بروز بودن دانش و به کارگیری ابزار مدرن و پیشرفته کاری نیست.
شما احتمالاً خاطرات بسیاری با افرادی که در بارز بودند، چیزی به یادتان میرسد ؟
البته خاطرات کاری همه خوب است امّا وقتی در محیطی به صورت طولانی مشغول به کار هستیم به سختی قابل انتخاب و تفکیک است. در طول این سالها مسایلی که منجر به برخورد، درگیری و مباحثات بیحاصل باشد را کمتر دیدهایم.
آقای مهندس شما درباره اهمیت نیروهای انسانی صحبت کردید، فکر میکنید اعتماد بین کارکنان با مدیر مستقیم آنها چقدر میتواند در موفقیت یک سازمان و در پیشبرد اهداف مهم باشد؟
در این زمینه نکته بسیار مهم این است که مدیریت منابع انسانی در هر بخشی و در هر قسمتی برعهده خود مدیر آن قسمت است، مدیریت منابع انسانی معنیاش این نیست که ما یک دپارتمان و یا یک سری آدمهای هرچند مجرب به عنوان مدیر منابع انسانی انتخاب نموده و بگوئیم همه مسایل و موارد منابع انسانی باید به آنجا رجوع شود. کار مدیریت منابع انسانی تهیه و تدوین آییننامه، دستورالعملهای مرتبط با نیروی انسانی و آموزشها و نظارت برای اجرای درست آنها است.
راهکار شما برای جلب اعتماد بیشتر و رفع این مشکلات چه هست ؟
توجه به شرح وظایف و فرآیندکاری و در عین حال صمیمیت با همکاران دیگر در همه سطوح، صمیمیت در عین جدّیّت، به نحوی که طرفین احساس کنند که در یک خانواده بزرگ صنعتی هستند. رفتار و گفتار باید همان باشد که اعضای یک خانواده نسبت به همدیگر دارند و در آموزشهای حین کار از این زاویه هم توجه شود این گونه اعتماد متقابل شکل خواهد گرفت. مطلب دوم این است که همه عوامل کاری در همه ردهها باید توجهشان به این نکته باشد که آنچه که به عنوان سرمایههای موجود در شرکت به جز سرمایههای انسانی فراهم شده است از جمله ماشینآلات، تاسیسات و غیره، حاصل دسترنج کارکنان و تکتک آحاد این جامعه است. اگر ما از منابع تامین اجتماعی میتوانیم کارخانه جدیدی برای کشور به عنوان بارز بسازیم، منابعش از همان حق بیمههایی است که کارگرهای مختلف در گوشه و کنار کشور پرداخت میکنند. اگر توجه کنیم که مال خودمان است همواره آن را به خوبی نگه میداریم اگر نیروی انسانی این توجه را نداشته باشد و گاهی به دلیل ناراحت شدن در کار به جای این که مراقبت کند، بیتوجهی نماید، بسیار مخرب و در واقع ضرر به خود است.
فعالیتهای تیم اجرایی در پروژهها چگونه تعریف شده است؟
تیم اجرایی، مدیریت اجرای پروژه و دفتر فنی که هسته اصلی کار هستند عدهی زیادی نیستند، بلکه تعداد انگشتشماری نیروی انسانی متخصص هستند که در طراحی و در نظارت بر اجرای درست کار نقش دارند.بدنه نیروهای کاری مشاورین، پیمانکاران و سازندگان مختلف تجهیزاتاند. اینها در واقع در قالب شرکتهاو موسسات حقوقی مستقل همکاری میکنند و وظیفه تیم پروژه نظارت بر کار اینهاست به نحوی که هرکدام کارشان را درست و به موقع انجام بدهند. بنابراین نیروهای مستقیم تیم پروژه تعداد زیادی نیستند اما عوامل کاری آنها همان مشاوران و پیمانکاران و بازرسان فنی مختلف چه داخلی چه خارجی هستند.