بحران ناترازی زیر پوست رشد فولاد میانی/ صنعت فولاد ایران در دام انفعال انرژی و سقوط تیرآهن
به گزارش نبض بازار- آمار تولید ۸ ماهه زنجیره فولاد ایران (منتهی به ۱۴۰۴/۰۸/۳۰) پرده از یک پارادوکس خطرناک برمیدارد: در حالی که تولید محصولات میانی (شامل بیلت و بلوم، و اسلب) با ۵.۴ درصد جهش مواجه شده، کل محصولات فولادی ۱.۱ درصد کاهش یافتهاند. این تفاوت نشان میدهد که صنعت نه از یک استراتژی توسعهای، بلکه از «استراحت موقت» محدودیتهای گازی در پاییز بهره برده است. در پس این رشد، سقوط ۲۷.۴ درصدی تیرآهن و «فلج شدن ارزی» بازار ورق، زنگ خطر را برای آینده توسعه و پایداری صنعت به صدا درآورده است.
رشد صوری میانی: هدیه موقت طبیعت، نه مدیریت
آمار نشان میدهد که تولید محصولات میانی شامل بیلت، بلوم و اسلب، افزایش قابل توجه ۵.۴ درصدی داشته است. در همین حال، تولید آهن اسفنجی نیز با رشد ۸.۱ درصدی و کنسانتره سنگ آهن با رشد ۸.۲ درصدی، نویدبخش تلاش در بخش بالادستی است.
این رشد در بخش میانی عمدتاً مدیون عوامل بیرونی و خوششانسی محیطی است. بر اساس تحلیلها، افزایش دمای هوا در پاییز ۱۴۰۴ نسبت به سال قبل باعث شد تا محدودیتهای جدی گازی که هر ساله تولید فولاد را خفه میکند، در ماههای مهر و آبان اعمال نشود. این «مهلت تنفسی» کوتاه، فرصتی برای ذوب آهن و فولادسازان جهت افزایش تولید میانی فراهم کرد.
این رشد، زاییده رفع ساختاری ناترازی نیست. با سرد شدن ناگزیر هوا در زمستان، بحران ناترازی گاز مجدداً با قدرت بازخواهد گشت و رشد ثبت شده در ماههای آتی به طور قطع معکوس خواهد شد. صنعت فولاد همچنان قربانی یک سیاست انفعالی در حوزه انرژی است.
تیرآهن و ورق: نشانههای رکود و ضعف رقابتی
بزرگترین ضربه در بخش محصولات نهایی به ثبت رسیده است.
الف) سقوط آزاد تیرآهن: ضربه به بازار ساختوساز
تولید تیرآهن با کاهش خیرهکننده ۲۷.۴ درصدی مواجه شده است. این افت، عمیقترین کاهش در کل زنجیره فولاد محسوب میشود.
ریشههای بحران: این کاهش شدید، عمدتاً ناشی از تغییرات ساختاری در خطوط تولید شرکتهای بزرگ (مانند ذوب آهن اصفهان) است. اما در پس این تغییرات، رکود بازار ساختوساز داخلی و کاهش تقاضای پروژهای نیز دیده میشود.
ب) فلج شدن بازار ورق: تسلیم در برابر واردات
تولید کل ورقهای فولادی (ورق گرم، سرد و پوششدار) کاهشهای معناداری را تجربه کرده است.
ورق گرم: کاهش ۲.۴ درصدی.
ورق سرد: کاهش ۶.۴ درصدی.
ورق پوششدار: کاهش ۱.۲ درصدی.
دلایل بحران: این کاهش عمدتاً به دلیل رکود در بازار داخلی و موانع شدید صادراتی است. همزمان، تداوم واردات ورق (اغلب به دلیل قیمت و کیفیت یا عدم تولید برخی سایزها در داخل) با تخصیص ارز، نشان میدهد که تولید داخلی در رقابت قیمتی با محصولات خارجی شکست خورده است. این وضعیت، حلقههای پاییندستی صنعت را در معرض آسیب جدی قرار میدهد.
ناترازی، شمشیر داموکلس بر سر صنعت فولاد
ناترازی انرژی (به خصوص گاز و برق) دیگر یک تهدید دوردست نیست؛ بلکه تبدیل به بزرگترین چالش ساختاری و مانع جدی در مسیر دستیابی به اهداف سند چشمانداز ۱۴۰۴ شده است.
آسیب مستقیم ناترازی: اگرچه افزایش دما در پاییز ۱۴۰۴ بهطور موقت ناترازی را تعدیل کرد، اما واقعیت این است که در اوج نیاز (زمستان)، صنعت فولاد برای تأمین انرژی مورد نیاز ذوب و احیا با قطعهای اجباری مواجه خواهد شد. این امر، رشد مقطعی بخش میانی را در ماههای آینده خنثی خواهد کرد.
تأثیر بر توسعه: ناترازی، سرمایهگذاری جدید را برای افزایش ظرفیت تولید (به ویژه در بخشهای مصرفکننده گاز، مانند آهن اسفنجی) غیراقتصادی میکند. بدون حل این بحران، اهداف تولید (مثلاً ۵۵ میلیون تن) صرفاً به یک آرزوی روی کاغذ تبدیل خواهد شد.
چشمانداز پیش رو: رشد محصور در رکود داخلی
در حال حاضر، تولیدکنندگان فولاد در بخش میانی (شمش، اسلب) تنها با یک مزیت روبهرو هستند: تأمین موقت گاز. اما این فرصت را نمیتوانند به رشد پایدار تبدیل کنند.
با فرارسیدن زمستان، آمار تولید بخش میانی و آهن اسفنجی بهشدت تحت تأثیر قطع شدن جریان گاز قرار خواهد گرفت. این امر، بهای تمام شده را افزایش داده و صادرات را دچار مشکل میکند.
کاهش تولید تیرآهن و ورق نشاندهنده رکود داخلی است. تا زمانی که بازار ساختوساز و صنایع مصرفکننده ورق (مانند لوازم خانگی و خودرو) رونق نگیرند، بخش محصولات نهایی همچنان زیر فشار خواهد ماند.
صنعت فولاد ایران در هشت ماهه ۱۴۰۴، یک "رشد محصور و شکننده" را تجربه کرده است؛ رشدی که در سایهی ناترازی انرژی و ضعف در رقابت خارجی، فاقد هرگونه پایداری و چشمانداز روشن برای توسعه ظرفیت است.
وعده عملنشده ریاست جمهوری در آذرماه
بحران ناترازی انرژی (گاز و برق) دیگر صرفاً یک مشکل فنی نیست، بلکه به یک چالش جدی سیاسی تبدیل شده است. در حالی که انتظار میرفت طبق دستور صریح رئیس جمهور، بحران ناترازی انرژی از آذرماه سال جاری حل شده یا دستکم به طور چشمگیری کاهش یابد، شواهد موجود حاکی از آن است که این وعده به طور کامل محقق نشده است. اگرچه افزایش نسبی دما در پاییز بهطور موقت محدودیتهای گازی بر فولادسازان را تعدیل کرد، اما ریشههای ساختاری ناترازی پابرجا ماندهاند. عدم تحقق این دستور در آذرماه، این نگرانی را تقویت میکند که با ورود به اوج سرما در زمستان، صنعت فولاد مجدداً با قطعهای برق و گاز مواجه شود و رشد مقطعی ثبت شده در فولاد میانی (۵.۴ درصد) به سرعت خنثی گردد؛ موضوعی که نشان میدهد نهادهای اجرایی هنوز در مهار این چالش مزمن، موفق نبودهاند.