رشد نامتعادل در محصولات سبک ساختمانی فولاد خراسان
به گزارش نبض بازار- بررسی عملکرد فولاد خراسان در سالهای اخیر نشان میدهد که شرکت با وجود رشد درآمد و نرخ فروش، ضعفهای جدی در مدیریت تولید، هماهنگی با بازار و ثبات درآمدی دارد. کاهش تولید در سالهای گذشته در برابر افزایش تقاضا، نوسانات شدید نرخ و مبلغ فروش و عدم هماهنگی بین تولید و فروش، مهمترین نقاط ضعف این شرکت هستند.
این ضعفها باعث شده که بازار داخلی محصولات سبک ساختمانی با نوسان قیمت و عدم اطمینان مواجه شود. مصرفکنندگان، پیمانکاران و سازندگان مجبور شدهاند برای تأمین نیاز خود از رقبای دیگر استفاده کنند و یا با افزایش ناگهانی قیمتها کنار بیایند. از سوی دیگر، فولاد خراسان با مدیریت نامناسب موجودی و تولید، فرصتهای رشد پایدار و افزایش سهم بازار را از دست داده است.
روند تولید و فروش؛ کاهش تولید در برابر افزایش فروش
مطابق آمار رسمی، تولید محصولات سبک ساختمانی فولاد خراسان در سال مالی ۱۴۰۲ به حدود ۴۲۸ هزار تن رسید، اما در سال ۱۴۰۳ به ۳۸۵ هزار تن کاهش یافت؛ کاهشی نزدیک به ۱۰ درصد. در عین حال، فروش در همان دوره از ۲۸۸ هزار تن به ۳۵۰ هزار تن افزایش پیدا کرد. این تناقض آشکار بین کاهش تولید و افزایش فروش نشاندهنده فشار زیاد بر موجودی انبار و مدیریت تولید شرکت است. کاهش تولید در حالی رخ داده که تقاضای بازار همچنان بالا بوده است، و این امر میتواند نشانه محدودیت ظرفیت تولید، مشکلات فنی یا مدیریت ناکارآمد منابع باشد.




این وضعیت در سال ۱۴۰۴ نیز ادامه یافته است. تولید از ۳۵۱ هزار تن در ابتدای سال به ۴۰۵ هزار تن تا پایان دوره ۱۴۰۴/۰۸ افزایش یافت، اما فروش همزمان تنها به ۳۳۱ هزار تن رسید. نسبت فروش به تولید همچنان بالا است، اما فاصله بین تولید و فروش نشاندهنده ذخیره قابل توجه محصولات در انبار و عدم تطابق دقیق برنامه تولید با نیاز بازار است.
رشد نرخ فروش و تاثیر آن بر بازار
یکی از نقاط مثبت فولاد خراسان در سالهای اخیر، رشد قابل توجه نرخ فروش محصولات سبک ساختمانی بوده است. نرخ فروش از حدود ۲۳۰ میلیون ریال در سال ۱۴۰۲ به ۳۴۱ میلیون ریال در سال ۱۴۰۴ رسید، افزایشی بیش از ۴۵ درصد. این رشد نشاندهنده افزایش درآمد کل شرکت بوده و میتوان آن را ناشی از تورم، افزایش قیمت جهانی فولاد یا فشار بازار داخلی بر قیمت محصولات دانست.
با این حال، این افزایش نرخ فروش، به جای آنکه نشاندهنده بهبود بهرهوری و مدیریت تولید باشد، بیشتر نمایانگر تلاش شرکت برای جبران ضعفهای عملیاتی و محدودیت تولید است. افزایش قیمتها ممکن است موجب کاهش رقابتپذیری شرکت در بازار داخلی شده و مشتریان به سمت رقبای دیگر حرکت کنند، بهویژه در شرایطی که فولاد خراسان نتوانسته تولید را به موقع افزایش دهد.
نوسانات شدید درآمدی؛ ضعف مدیریت فروش و سیاستگذاری
تحلیل مبالغ فروش نشان میدهد که رشد درآمد فولاد خراسان پایدار نبوده است. مبلغ فروش از ۶۶،۵۹۵ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۲ به ۹۱،۵۴۶ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۳ رسید؛ اما در دورههای اخیر تا ۱۴۰۴/۰۹، مبلغ فروش به ۴۷،۹۳۱ میلیارد ریال کاهش یافته است. چنین نوسانات شدید درآمدی میتواند ناشی از تغییرات قیمت، سیاستهای فروش کوتاهمدت یا مشکلات در قراردادهای صادراتی و داخلی باشد.
این وضعیت ناپایدار درآمدی موجب شده که فولاد خراسان نتواند برنامهریزی مالی و سرمایهگذاری بلندمدت دقیقی داشته باشد و در نتیجه، بازار داخلی با کمبود عرضه یا افزایش ناگهانی قیمتها مواجه شده است. این اتفاق به ضرر سازندگان و پیمانکاران بوده و اعتماد مشتریان به شرکت را کاهش داده است.
تراز تولید و فروش؛ فاصله بین ظرفیت و نیاز بازار
نسبت فروش به تولید در اکثر سالها بین ۷۵ تا ۹۰ درصد بوده است، که در نگاه اول نشاندهنده بهرهوری مناسب است. اما بررسی دقیقتر دادهها نشان میدهد که مدیریت تولید و فروش شرکت هماهنگی مناسبی با تقاضای بازار نداشته است. در برخی ماهها تولید کمتر از فروش بوده و در برخی ماهها تولید بیش از فروش، که این نوسانات باعث ایجاد فشار بر موجودی انبار و عدم پاسخگویی سریع به نیاز بازار شده است. چنین بیثباتی در تولید و فروش میتواند موجب نوسان قیمت در بازار داخلی و از دست رفتن سهم بازار شود.
ضعف مدیریت بازار و اثر آن بر مشتریان
یکی از نقدهای جدی به فولاد خراسان، فقدان استراتژی مشخص برای هماهنگی تولید، فروش و قیمتگذاری است. افزایش نرخ فروش در حالی رخ داده که تولید کاهش یافته و فروش ماهانه و فصلی به شکل نامتعادل توزیع شده است. این موضوع باعث شده که مصرفکنندگان و سازندگان داخلی به سختی بتوانند برنامهریزی کنند و در برخی دورهها با کمبود عرضه مواجه شوند، در حالی که در دورههای دیگر، افزایش تولید بدون هماهنگی با فروش باعث ایجاد موجودی مازاد شده است.
به علاوه، کاهش نرخ فروش و مبلغ فروش در آخرین دورههای ۱۴۰۴ نشاندهنده عدم پایبندی به سیاستهای بلندمدت و شفافیت در قیمتگذاری است. این مسئله میتواند اعتماد مشتریان و شرکای تجاری شرکت را کاهش دهد و به نفع رقبا تمام شود.
کاهش تولید؛ رکود بازار یا ضعف مدیریت؟
کاهش تولید محصولات سبک ساختمانی فولاد خراسان در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴، علاوه بر مشکلات داخلی شرکت، میتواند ناشی از رکود نسبی بازار داخلی و کاهش تقاضای واقعی نیز باشد. در حالی که نرخ فروش افزایش یافته، اما تقاضای ساخت و ساز و پروژههای ساختمانی در برخی دورهها کاهش یافته و شرکت مجبور شده تولید خود را محدود کند تا از ایجاد موجودی مازاد جلوگیری شود. این موضوع نشان میدهد که علاوه بر ضعفهای مدیریتی، شرایط اقتصادی و رکود نسبی بازار نیز نقش مهمی در کاهش تولید ایفا کرده است. با این حال، فقدان استراتژی دقیق برای هماهنگی با نوسانات بازار باعث شده اثرات رکود، بیشتر به شکل نوسانات درآمد و فشار بر موجودی انبار خود را نشان دهد.