نگاهی به کاهش بهرهوری صنایع / افراد کار با تاکسیهای اینترنتی را به کار در صنایع ترجیح میدهند
به گزارش نبض بازار- کاهش بهرهوری در صنایع ایران، بهویژه در حوزههای فولاد، سیمان و پتروشیمی، به یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور تبدیل شده است؛ چالشی که به گفته فعالان اقتصادی ریشه آن را باید در مجموعهای از عوامل ساختاری همچون قیمتگذاری دستوری، فرسودگی تجهیزات، محدودیت واردات تکنولوژیهای نو و ضعف جدی در سرمایهگذاری تحقیق و توسعه جستوجو کرد. در حالی که اسناد بالادستی بر ضرورت افزایش بهرهوری تأکید دارند، فعالان صنعتی معتقدند این هدف طی سالهای گذشته در حد شعار باقی مانده است. از سوی دیگر، کاهش انگیزه نیروی کار، حقوق پایین، مشکلات بیمهای و مالیاتی و فشارهای اقتصادی سبب شده بسیاری از کارگران و تکنسینها کار در صنایع را بهصرفه ندانند و مهاجرت به مشاغل آزاد و خدماتی—از جمله تاکسیهای اینترنتی—رونق بیشتری بگیرد؛ روندی که موجب کمبود نیروی کار ماهر و تشدید افت کیفیت و تولید شده است. بدهیهای دولت به بخش خصوصی و نبود برنامه مشخص برای پرداخت آن نیز معضل دیگری است که به گفته کارشناسان، توان ادامه فعالیت بنگاهها را کاهش داده و بر فضای کار صنعتی سایه انداخته است. مجموعه این شرایط، تصویری نگرانکننده از آینده صنایع کشور ترسیم میکند؛ آیندهای که بدون اصلاح سیاستگذاری و نوسازی فناوری، به سختی قابل بهبود خواهد بود.
برای بررسی موضوع فوق، گفتوگویی داشتیم با مهرداد عباد، عضو اتاق بازرگانی و عضو اتحادیه صادرکنندگان صنایع نفت، گاز و پتروشیمی که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
• بهرهوری پایین در صنایع، از جمله صنعت فولاد و پتروشیمی، باعث حرکت روی مسیری فرسوده شده است. به نوعی اگر مزیتهای انرژی و حقوق پایین کارگران وجود نداشت، شاید این صنایع بهطور کلی نمیتوانستند صادرات داشته باشند. به نظر شما بهرهوری صنایع در ایران نمایشی است؟
متأسفانه در تمامی صنایع از جمله فولاد و سیمان، بحث فقدان بهرهوری را داریم. نیروی انسانی نیز در کاهش بهرهوری و ساعت مفید کاری دخیل است. در صنایع چند عامل باعث کاهش بهرهوری شده؛ مهمترین عامل قیمتگذاری دستوری است. وقتی دولت بر برخی کالاها قیمت غیرواقعی میگذارد و قیمت تمامشده از قیمت دولت بیشتر است، تولیدکننده ناچار است از کیفیت محصول بکاهد. در مدتی اخیر، در محصولات غذایی چنین موضوعی را بهوضوح دیدهایم. در صنایع داروسازی، فولاد و… که قیمتگذاری دستوری جدیتر است، تولیدکننده برای تحقیق و توسعه نیز هزینه نمیکند. سرمایه تحقیق و توسعه در ایران بهطور کلی بسیار پایین است.
• بحران تکنولوژی و فقدان تکنسین فنی نیز بهرهوری صنایع را تحت تأثیر قرار داده است. آیا مسأله فرسودگی و کاهش بهرهوری در صنایع بروز و ظهور پیدا کرده است؟
در چند سال اخیر بسیاری از فناوریهای لازم صنایع وارد کشور نشده است. بهرهوری صنایع با استفاده از تکنولوژی جدید افزایش مییابد، اما ما در بخش واردات فناوری ضعف جدی داشتهایم. محصولات پتروشیمی ما عمدتاً پایهای هستند و ارزش افزوده پایینی دارند. مخازن گازی بسیاری داریم که توانایی برداشت از آنها را نداریم و این ناشی از نبود تجهیزات روزآمد است. بسیاری از ماشینآلات نیز فرسوده شدهاند. در صنعت گازهای طبی، ۸۰ درصد تجهیزات متعلق به ۵۰ سال پیش است. دستگاههایی که هوا را میگیرند و نیتروژن تولید میکنند، نمونههای ۵۰ سال قبل روسیه هستند. در اسناد بالادستی آمده بخشی از رشد اقتصادی باید از محل بهرهوری تأمین شود، اما در عمل در حد شعار باقی مانده است.
• برخی مدعیاند وارد شرایطی شدهایم که کار کردن برای کارگر و کارفرما صرفه اقتصادی ندارد. این ادعا تا چه حد درست است؟
بیانگیزگی در نیروی کار بسیار زیاد شده است. مشکلات کارفرما در پرداخت حقوق، خدمات ناکافی بیمهها، تورم و بحرانهای اقتصادی بخشی از دلایلی است که افراد انگیزه کار ندارند. این مسائل باعث کاهش بهرهوری صنایع میشود. وقتی نیروی کار انگیزه کافی نداشته باشد، بهرهوری نیز کاهش پیدا میکند. دولت نیز در این حوزه همراهی ندارد. دولت مبالغ زیادی به بخش خصوصی بدهکار است، اما برنامه مشخصی برای پرداخت آن ندارد.
در بحث حقوق نیز اختلافنظرهای بسیاری وجود دارد؛ برخی معتقدند افزایش حقوق باعث رشد تورم میشود و برخی بر این باورند که افزایش نیافتن حقوق، خط فقر را گسترش میدهد.
• فعالان صنعتی معتقدند حقوق دریافتی برای کار واقعی صرفه ندارد و مشاغل کاذب رشد کردهاند. این موضوع چقدر در محیط کسبوکار غالب شده است؟
چندین سال است که مشکل فقدان نیروی کار به وجود آمده است. از زمانی که موج مهاجرت افزایش یافت، این پدیده شدت گرفت. حقوق پایه اداره کار بسیار پایین است و بسیاری ترجیح میدهند کار آزاد انجام دهند. بارها شنیدهام که افراد، کار با تاکسیهای اینترنتی را به کار در صنایع ترجیح میدهند. همین موضوع باعث دلسردی در محیطهای صنعتی شده است. بسیاری از شرکتها حقوق واقعی کارکنان را به دولت اعلام نمیکنند تا مالیات کمتری بپردازند. بسیاری از کارکنان نیز هنگام استخدام درخواست عدم پرداخت بیمه دارند تا سهم بیمه به حقوقشان اضافه شود. این فرآیند نشان میدهد بازار کار صنعتی در ایران واقعی نیست. در سالهای اخیر این روند شدت گرفته است. مالیات و بیمه سهم قابل توجهی از حقوق افراد را میبلعد؛ وقتی یکپنجم حقوق بابت بیمه و مالیات پرداخت میشود، اما خدمات مطابق آن دریافت نمیشود، طبیعی است که افراد انگیزهای برای کار صنعتی نداشته باشند.