«مکانیسم ماشه» در پیچِ دقیقه۹۰/ فعال شدن مکانیسم ماشه به تعویق میافتد؟
ابه گزارش نبض بازار، ین ابتکار به معنای آن است که دو عضو مهم و دارای حق وتوی شورا ترجیح میدهند به جای ورود فوری به مرحله اجرای دوباره تحریمها، فرصتی برای گفتوگو و چانهزنی باقی بماند. حتی اگر قطعنامه با مخالفت پاریس، لندن یا واشنگتن روبهرو شود، طرح موضوع در دستور کار رسمی شورا نشانهای است از اینکه مخالفت با بازگشت فوری تحریمها تنها محدود به تهران نیست و وزنهای از بازیگران جهانی نیز مایل به خریدن زمان هستند.
دو هفته گذشته پر از رفتوآمدهای تند دیپلماتیک بود. سه کشور اروپایی روند ماشه را با استناد به نقض تعهدات هستهای ایران فعال کردند. پس از آن، مذاکرات پرتنش در نیویورک و بروکسل جریان داشت تا شاید تعلیق موقت اجرا به دست آید. اروپاییها که نگران فروپاشی کامل مسیر دیپلماتیک هستند، بارها پیشنهاد یک تعویق مشروط ششماهه را مطرح کردند. شرط آنها بازگشت تهران به سطحی از همکاری شفاف با آژانس، توقف برخی گامهای حساس در غنیسازی و ارائه نشانهای روشن از آمادگی برای مذاکره است. به بیان دیگر، اروپا به دنبال راهی میانه است: نه بازگشت فوری همه تحریمها، نه هم سکوت در برابر تداوم وضعیت موجود.
در این میان، مواضع ایران و آمریکا نیز چندلایه بوده است. رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی تأکید کرد که کشورش به دنبال سلاح هستهای نیست و آمادگی دارد در چارچوبی منصفانه گفتوگو کند. در مقابل، رهبر جمهوری اسلامی مذاکره تحت فشار را رد کرده است. در واشنگتن هم صداهای متفاوت شنیده میشود: از یک سو تمایل به یافتن راهی برای جلوگیری از بحران فوری، و از سوی دیگر فشار کنگره و بخشی از دستگاه سیاست خارجی برای اعمال سختگیرانه تحریمها. همین چندصداییها فضای دیپلماتیک را مبهم، اما زنده نگه داشته است.
احتمال تعویق از چند زاویه تقویت میشود. نخست، فشار روسیه و چین که مایل نیستند پرونده ایران به سرعت به نقطه غیرقابل بازگشت برسد. دوم، ابتکار اروپاییها که حفظ کانال گفتوگو را برای امنیت خود حیاتی میدانند. سوم، هزینههای سنگین سیاسی و اقتصادی بازگشت کامل بسته تحریمهای سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ که هم برای ایران و هم برای بازار انرژی تبعات خواهد داشت. با این حال مانع اصلی همچنان حق وتوی سه کشور غربی است. آنها به سختی حاضر میشوند بدون دریافت امتیازی ملموس از تهران، چراغ سبز تعویق را روشن کنند؛ بنابراین تعویق محتمل است، اما قطعی نیست و به شدت وابسته به بدهبستانهای لحظه آخر خواهد بود.
پیامدهای اقتصادی؛ دلار و طلا در دو سناریو
بازار ارز و طلا در ایران و جهان همواره به شدت نسبت به سیگنالهای ژئوپولیتیک واکنش نشان میدهد. اگر تعویق ششماهه تصویب شود، در کوتاهمدت نوعی آرامش نسبی به بازارها بازمیگردد. دلار آزاد در ایران، که همواره دماسنج انتظارات سیاسی است، احتمالاً از شتاب صعودی میایستد یا حتی اندکی کاهش مییابد. این عقبنشینی، اما شکننده خواهد بود، زیرا هر خبر تازه از شکست مذاکرات یا اختلاف با آژانس میتواند مسیر را معکوس کند. در بازار طلا نیز همین الگو تکرار میشود: طلای داخلی به دلیل وابستگی مستقیم به نرخ دلار آزاد ممکن است کاهش یا ثباتی نسبی را تجربه کند. در سطح جهانی، طلا که معمولاً در زمان بحران به عنوان پناهگاه امن عمل میکند، در صورت تعویق ماشه میتواند بخشی از رشد اخیرش را از دست بدهد؛ البته مسیر اصلی اونس جهانی همچنان وابسته به سیاستهای پولی آمریکا و نرخ بهره باقی خواهد ماند.
اما اگر تعویق رد شود و مکانیسم ماشه به اجرا درآید، شرایط برعکس خواهد شد. دلار در بازار آزاد ایران به احتمال زیاد با جهشی دیگر روبهرو میشود، چرا که بازگشت تحریمهای شورای امنیت معنای انزوای حقوقی و مالی سنگینتری دارد و انتظارات تورمی را دوباره شعلهور میکند. طلای داخلی نیز همزمان با دلار افزایش خواهد یافت و به پناهگاه سنتی سرمایههای خرد تبدیل میشود. در بازار جهانی نیز، هرچند اثر آن محدودتر خواهد بود، ولی انتظار میرود طلا کمی تقویت شود و اگر تنش به حوزه نفت و امنیت منطقهای سرایت کند، این اثر پررنگتر هم خواهد شد.
در یک جمله میتوان گفت پرونده ایران در شورای امنیت این روزها در پیچ دقیقهنود قرار دارد. ابتکار روسیه و چین برای تعویق ششماهه، همراه با تمایل اروپاییها به یک مکث مشروط، تصویری از امکان عقب افتادن ماشه ترسیم میکند. اما سرنوشت این سناریو به تصمیم سه کشور غربی و البته به میزان انعطاف تهران در همکاری با آژانس گره خورده است. اگر تعویق رخ دهد، بازار ارز و طلای ایران نفسی تازه میکند و در جهان نیز تقاضای پناهگاهی برای طلا اندکی کاهش مییابد. اما اگر قطعنامه ناکام بماند و ماشه کشیده شود، همه چیز به سرعت در مسیر معکوس خواهد افتاد؛ دلاری بیقرارتر، طلایی صعودیتر و بازاری جهانی که یک بار دیگر در فضای نااطمینانی سیاسی تنفس میکند.