چین چگونه از بحران زباله، ثروت ساخت؟ / درجا زدن ایران اندر خم یک کوچه
به گزارش نبض بازار، بحران زباله در چین و ایران دو مسیر کاملا متفاوت را طی کرده؛ یکی از این دو کشور، توانسته است با بهرهگیری از علم و فناوری، این بحران را از ریشه حل کرده و حتی آن را به فرصت تبدیل کند. دیگری، اما سالهاست که در مرحله هشدار درباره خطرات و تبعات آن، در جا میزند.
ویدئویی در روزهای اخیر در فضای مجازی، از جمله حسابی به نام factinist در یوتیوب، منتشر شده است که این دو مسیر متفاوت را به خوبی نشان میدهد. بر اساس محتوای ویدئوی یاد شده، بحران زباله تا پیش از سال ۲۰۱۰، معضل بزرگی برای چین محسوب میشد. با توجه به جمعیت عظیم این کشور، شهرها غرق در پسماند شده بودند. زبالهها در دو سوم مناطق شهری موج میزد؛ به گونهای که این حجم عظیم زباله، حتی منابع آب زیرمینی را نیز به خطر انداخته بودند.
وقتی فناوری ورق را میگرداند
در چنین شرایطی بود که چین توانست با استفاده از دانش و فناوری، بحران زباله را مدیریت کند؛ تبدیل زبالهها به برق، به جای دفن آنها کلید حل این معضل بود.
متصدیان امر، زبالهها را به نیروگاهها فرستادند تا در کورههای پیشرفته سوزانده شوند؛ البته بدون انتشار گازهای مضر. حتی خاکستر باقیمانده از این فرایند نیز برای استفاده در پروژههای ساخت و ساز، به سیمان تبدیل میشد. به عبارت دیگر، علم توانست بحران زباله را به فرصت تبدیل کند؛ آن هم در عمل، نه فقط در حرف و شعار.
خرید هر تن زباله با قیمت ۷ دلار!
امروز چین حدود ۱۱۰ نیروگاه زبالهسوز دارد. هر تن زباله میتواند بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ کیلووات ساعت برق تولید کند و به ازای هر تن، ۱۵ تا ۴۰ دلار درآمد را به جیب سرمایهگذاران خود بریزد.
نیروگاههای زبالهسوز، روزانه بیشتر از ۸۰۰ هزار تن زباله را میسوزانند؛ چنین حجمی از پسماند به راحتی در دسترس نیست. به همین دلیل، ادارهکنندگان این نیروگاهها برای روشن نگه داشتن آنها، هر تن زباله را به قیمت حدود ۷ دلار خریداری میکنند.
حالا دیگر آن زمانی که زباله بسیاری از مناطق را در چین پوشانده بود، به پایان رسیده و پسماند به صورت رسمی در این کشور به منبع ارزشمندی تبدیل شده است؛ به گونهای که چین فناوری زبالهسوزی را به بیش از ۴۰ کشور دنیا نیز صادر میکند.
بحران زباله در ایران، سلامت مردم و منابع آبی را تهدید میکند
درست در مسیر مخالف چین، ایران نه تنها هنوز نتوانسته است بحران زباله را در بسیاری مناطق مدیریت کند، که هشدارها در این زمینه به صورت مداوم بیشتر و جدیتر میشود.
مساله این است که چین تا پیش از سال ۲۰۱۰، یکی از بحرانیترین شرایط را در بحث زباله، در جهان داشت؛ به گونهای که انباشت پسماند در شهرها، آلودگی آبهای زیرزمینی و بحران بهداشت، آینده این کشور را تهدید میکرد. در عین حال، چین توانست با اتکا به دانش و فناوری شرایط را تغییر دهد. اما برخی مناطق در ایران، امروز همچنان در همین نقطه قرار دارند.
در این میان، استانهای شمالی به ویژه گیلان، دهههاست گرفتار دفن غیراصولی زباله هستند. نه برنامه جامع ملی اجرا شده و نه بسیاری از پروژههای وعده دادهشده (از جمله احداث نیروگاههای زبالهسوز، کمپوست، تفکیک از مبدا یا ساخت تصفیهخانه شیرابه) به سرانجام رسیدهاند. نتیجه این ناتوانی در مدیریت بحران زباله، تبعات زیستمحیطی و بهداشتی است؛ به گونهای که مقامات استانی هشدار میدهند که حتی سکونت در شهرهایی مثل رشت و انزلی، ممکن است در سه سال آینده غیرممکن شود.
انباشت زباله در محلهای غیراصولی و معضل تولید شیرابه
در حالی که انباشت پسماند در محلهای غیراصولی دفن زباله، همین امروز نیز به معضلی جدی در استانهای شمالی تبدیل شده است، حجم قابل توجهی نیز روزانه به آن افزوده میشود. به ویژه در بازه تعطیلات و افزایش تعداد مسافران، مساله جدیتر است.
بر اساس آمارهایی که رسانههای رسمی از جمله ایسنا و مهر، به نقل از مقامات محلی منتشر کردهاند، در مازندران و گیلان روزانه بین دو تا سه هزار تن زباله تولید میشود.
محل دپوی زباله نیز چالش جدی در این استانهاست. برای مثال، بخشی از زبالههای گیلان، طی سالها در جنگل سراوان انباشه و اکنون کوهی ۱۱۰ متری از پسماند در این محل ایجاد شده است. بر مبنای برخی آمارها، چنین حجمی از زباله، در هر ثانیه ۲۰ لیتر شیرابه را وارد محیط زیست، از جمله منابع آب زیرزمینی و زمینهای کشاورزی میکند.
بحران زباله؛ عامل گسترش سرطان در گیلان
این در حالی است که انتشار گاز متان و ورود شیرابه به محیط زیست در محلهای انباشت زباله، در کنار جاری شدن فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی به برخی رودخانههای استان گیلان، خطرات جدی برای سلامتی و حتی جان شهروندان ایجاد کرده است. مسئولان محلی استان گیلان در سالهای گذشته اعلام کرده بودند که در هر ۲۴ ساعت، سه بیمار جدید سرطان سینه در این استان شناسایی میشود؛ به گونهای که از سال ۱۳۹۶، این بیماری در زمره عوامل اصلی مرگومیر استان بوده است (ایرنا).
همچنین انواه سرطانهای دستگاه گوارش و بیماریهای پوستی نیز در شمال کشور از جمله گیلان آمار قابل توجهی در مقایسه با برخی استانهای دیگر دارند.
بحران زباله در مناطق شمالی به حدی رسیده است که برخی آن را ابرتهدیدی برای سلامت مردم و محیط زیست میدانند و تاکید میکنند فرصت زیادی برای حل این معضل باقی نمانده است.
نیاز استانهای شمالی به طرحها و بودجههای ملی برای ساماندهی بحران زباله
مساله اینجاست که امکانات و زیرساختهای جمعآوری و دفع زباله در استانهای شمالی کشور، حتی پاسخگوی نیاز شهروندان این استانها در بسیاری از مناطق نیست. زمانی که انبوه گردشگران، به ویژه در تعطیلات چند روزه، به جمعیت آنها افزوده میشود، وضعیت بغرنجتری شکل میگیرد.
استانهای شمالی نیازمند طرحها و بودجههای ملی برای ساماندهی بحران زباله هستند. برای مثال، مقامات محلی گیلان چندی پیش اعلام کردند که این استان، به تخصیص هر چه سریعتر حداقل ۳۰۰ میلیون دلار، برای حل معضل پسماند نیاز دارد.
راهکارهایی چون، آموزش و اجرای طرح تفکیک زباله از مبدا، افزایش تعداد سطلهای زباله در سطح شهرها و مناطق طبیعی، تشویق بخش خصوصی واقعی و کارآمد برای سرمایهگذاری، مدیریت گردشگری (برای مثال دریافت عوارض زباله از مسافران) و پایش مستمر سلامت مردم و محیط زیست، مواردی هستند که میتوانند در کنترل بحران زباله موثر باشند.
نیروگاههای برق زبالهسوز میتوانند به ساماندهی پسماند در ایران کمک کنند؟
در این میان، اما یک پرسش مطرح است؛ آیا احداث نیروگاههای برق زبالهسوز، یعنی همان راهی که چین طی کرده است، میتواند در ایران نیز راهگشا باشد؟ پاسخ؛ به شرط نظارت سختگیرانه و رعایت استانداردها، مثبت است.
نیروگاههای زبالهسوز، اگر با فناوری پیشرفته و سیستمهای فیلتراسیون مدرن ساخته شوند، میتوانند هم حجم زباله را کاهش دهند و هم انرژی و خاکستر بیخطر برای صنعت سیمان تولید کنند. بر همین اساس، کشورهای دیگری نیز علاوه بر چین، در این صنعت سرمایهگذاری کردهاند؛ از جمله ژاپن، آلمان، فرانسه و دانمارک.
در مقابل اما، اما اگر اینگونه نیروگاهها با فناوری قدیمی ساخته شوند یا فیلتراسیون کافی نداشته باشند، میتوانند منبعی برای انتشار دیوکسین (گروهی از ترکیبات شیمیایی بسیار سمی که در فرایند سوختن تولید میشوند) و فلزات سنگین باشند که سرطانزا هستند.
ساخت نیروگاههای زبالهسوز، در سالهای گذشته در استانهای شمالی نیز در دستور کار بوده؛ اما فرایند اجرای پروژهها بر اثر چالشهای فنی و مالی طولانی شده است؛ بعضا هم ظرفیت محدودی دارند و برخی نتوانستند تاییدیههای محیط زیست را دریافت کنند. در واقع، ممکن است ساخت و تکمیل آنها، نه تنها تاثیر چندانی بر حل بحران زباله نداشته باشد، که چالشهای زیستمحیطی بیشتری را ایجاد کند.
در این میان، زمان در حال از دست رفتن است. کارشناسان و مقامات محلی میگویند بعضی شهرها در شمال کشور، از جمله رشت و بندرانزلی ممکن است در صورت تداوم بحران زباله و فاضلاب، در آینده نه چندان دور، غیرقابل سکونت شوند. در حالی که چین نشان داده است میتوان با برنامهریزی صحیح و تکیه بر دانش و فناوری، این بحران را به فرصت و ثروت تبدیل کرد.