دریاچه ارومیه تقریبا خشک شده است/ ضرورت احیای دریاچه، برای جلوگیری از تبعات محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی
سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، روزگاری به «چشم ایران» و «نگین فیروزهای غرب کشور» معروف بود؛ حالا، اما نفسهای آخر را میکشد. «دریاچه ارومیه»، حال و روز خوبی ندارد. حداقل سه دهه است، کارشناسان هشدار میدهند که وضعیت دریاچه خوب نیست؛ اقدامات برای بهبود شرایط و احیای آن، اما هیچگاه کافی و موثر نبودهاند.
دریاچه ارومیه را کشاورزی ناپایدار و کشت محصولات آببر، چون سیب، هندوانه و چغندرقند، استقاده بیرویه از منابع آبی، سدسازیهای گسترده، تغییر غیرمجاز کاربری اراضی و ساخت جاده میانگذر، به روزگاری انداخته است که آبی برای آن نمانده. خشکسالی و کاهش شدید بارندگی هم در سالهای اخیر، تیر خلاص را به آن زده است.
در این میان، ستاد احیای دریاچه ارومیه که بودجههای کلانی هم دریافت کرده، اقدام موثری برای نجات این گنجینه تنوع زیستی انجام نداده است؛ مسئولان استانی نیز عادت کردهاند با افزایش بارندگی در برخی مقاطع سال، از بهبود وضعیت دریاچه خبر دهند، اما حالا خشکسالی شدید دیگر چارهای غیر از پذیرش وصعیت ناگوار دریاچه ارومیه برای هیچکس باقی نگذاشته است.
مهاجرت گسترده و انواع بیماریها؛ پیامدهای احتمالی خشکی کامل دریاچه ارومیه
در جدیدترین اخبار درباره دریاچه ارومیه، احمدرضا لاهیجانزاده، معاون سازمان حفاظت محیط زیست در روزهای اخیر اعلام کرده است که تراز این دریاچه به پایینترین حد خود رسیده و ممکن است به حدی برسد که دیگر قابل اعلام نباشد؛ اتفاقی که میتواند در هفتههای آینده یا تا پایان تابستان رخ دهد.
به گفته او، در روز ۱۱ مرداد سال جاری، تراز دریاچه ارومیه به ۱۲۶۹.۷۴، وسعت آن به ۵۸۱ کیلومتر و حجم آب دریاچه به ۵۰۰ میلیون متر مکعب رسید، اما طی روز مشابه سال گذشته، میزان آب دریاچه ۲ میلیارد مترمکعب و وسعت آن ۱۵۳۴ کیلومتر بود.
لاهیجانزاده، تبخیر آب دریاچه را در اوج خود و اعدادی واقعی را در روزهای اخیر کمتر از این حد دانسته است؛ به ویژه که ورودی دریاچه ارومیه در هفتههای پیش رو کاهش مییابد در نتیجه احتمال زیادی برای خشکیدی آن وجود دارد.
او با اشاره به پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی خشک شدن کامل دریاچه، از جمله؛ مهاجرت، انواع بیماریها، توفان گردوغبار و نابودی معیشت، تاکید کرده است که در آن صورت، خسارتهای جبرانناپذیری به منطقه وارد میشود.
محسن موسویخوانساری، کارشناس حوزه آب و عضو هیاتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران نیز به نبض بازار گفته که هر چند دریاچه ارومیه امروز در شرایط نامناسبی قرار گرفته است، اما غیر از احیای آن چارهای وجود ندارد؛ چرا که خشکی آن، تبعات سلامتی و اجتماعی زیادی را برای چند استان غربی کشور ایجاد میکند.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دریاچه ارومیه تقریبا خشک شده است
مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، اخیرا در مورد شرایط دریاچه ارومیه هشدارهای جدی دادهاند؛ از جمله اینکه ممکن است در آینده نزدیک، تراز آن دیگر قابل اعلام نباشد. معنای این وضعیت دقیقا چیست؟
شرایط این دریاچه اکنون به حدی رسیده است که تقریبا میتوان را خشک شده دانست. به این معنا که به زودی ممکن است تراز آن به حدی کاهش یابد که ابزارهای اندازهگیری دیگر قادر به نشان دادن آن نباشند. حجم آب باقیمانده در دریاچه نیز بسیار کم است و احتمالا تا پایان تابستان به پایان میرسد.
بنابراین باید دریاچه ارومیه را کاملا از دست رفته بدانیم؟
ببنید وضعیت این دریاچه اکنون بسیار نامناسب است، اما چارهای غیر از احیای آن وجود ندارد؛ چرا که در صورت از بین رفتن کامل آن، بستر دریاچه به منشا تولید گرد و غبار تبدیل میشود. در آن صورت علاوه بر آذربایجان غربی، برخی دیگر از استانهای واقع شده در منطقه، چون آذربایجان شرقی و زنجان نیز متاثر میشوند. امکان احیای دریاچه ارومیه نیز وجود دارد؛ راهکار آن نیز پرداخت حقابه سالانه دریاچه به میزان سه میلیارد و ۲۰۰ متر مکعب است.
مصرف آب کشاورزی در جوار دریاچه ارومیه، باید ۴۰ درصد کاهش یابد
در شرایطی که بارندگی کاهش شدیدی داشته است، چگونه میتوان این حقابه را تامین کرد؟
راهحل دقیق در شرایط کنونی این است که مصرف آب کشاورزی در مناطق همجوار دریاچه ارومیه، حدود ۴۰ درصد کاهش یابد. در آن صورت، اگر حقابه دریاچه در بازهای حدود ۱۰ ساله به طور مرتب پرداخت شود، میتوان به احیای آن امیدوار بود. البته مشروط به اینکه چه در سالهای خشکسالی و چه در سالهای پرآبی، حقابه دریاچه پرداخت شود؛ حالا ممکن است حجم تخصیص یافته بسته به شرایط بارندگی، کمتر یا بیشتر باشد. یکی از دلایلی که وضعیت دریاچه ارومیه تا این حد ناگوار شده، کاهش شدید بارندگی در سال جاری است که تخصیص حقابه را با چالش مواجه کرد. این امیدواری وجود دارد که با گذر از سالهای پیاپی کمبارشی و خشکسالی، وضعیت دریاچه بهبود یابد. اما پرداخت حقابه نیز اهمیت زیادی دارد.
اقدامات لازم برای آگاهسازی مردم و تعریف معیشت جایگزین انجام نشده است
اما یکی از مسائل مهم این است که با وجود وضعیت نگرانکننده دریاچه ارومیه، کشت محصولات آببر در منطقه همچنان ادامه دارد. در این شرایط، چگونه میتوان به تامین حقابه امیدوار بود؟
احیای دریاچه ارومیه به دو نوع اقدامات سختافزاری و نرمافزاری نیاز دارد. گروه نخست شامل مواردی چون ساخت تونلهای انحرافی و لایروبی مسیرهای انتقال آب است تا منابع آبی لازم به دریاچه راه یابد. این نوع اقدامات تا حدود زیادی انجام شدهاند. اما اقدامات نرمافزاری از جنس آموزش، آگاهسازی و امور اجتماعی هستند که در این زمینه، ضعفهای جدی وجود دارد. در حالی که راهکارهای سختافزاری، هزینه به مراتب بیشتری از دسته دوم دارند. مسئولان آنگونه که باید با مردم ارتباط نگرفتهاند، معیشت جایگزین نیز برای آنها تعریف نکردهاند و مردم را در امور مربوطه مشارکت ندادهاند. در نتیجه، اگر کشاورزان هنوز الگوی کشت قدیم را ادامه میدهند، ضعف از متولیان امور است که آگاهسازی لازم را انجام ندادهاند.
دریاچه ارومیه آبروی ایران است و نابودی آن تبعات محیط زیستی و اجتماعی دارد
آیا با توجه به رویهای که تا کنون طی شده است، به ویژه عملکرد ستاد احیا، میتوان به تغییر رویه و نجات دریاچه ارومیه امیدوار بود؟
عملکرد ستاد احیا در دورههای مختلف فعالیت خود نقاط ضعف و قوتی داشته است که باید هر چه سریعتر گروه نخست شناسایی و برطرف و گروه دوم تقویت شوند. با توجه به متخصصانی که در ایران حضور دارند، میتوان به نجات دریاچه ارومیه امیدوار بود. چارهای غیر از این هم وجود ندارد. این دریاچه، آبروی ایران است و حفظ آن برای کشور جنبه حیثیتی دارد. از سوی دیگر، نابودی دریاچه، میتواند شهرهای بزرگی، چون ارومیه و تبریز را هم از نظر زندگی شهروندان و هم فعالیت صنایع و کسب و کارها، تحت تاثیر قرار دهد. مساله دیگر این است که از بین رفتن کامل دریاچه ارومیه، روحیه و نشاط اجتماعی را نشانه میرود و مختل میکند. این دریاچه، برای حفط شادابی در چند استان واقع در منطقه باید حفظ شود. در واقع از نظر محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی، چارهای غیر از احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد.