چرا ثروتمندان همچنان یارانه میگیرند؟
به گزارش نبض بازار ، بر خلاف تصورات رایج، فقر یکی از پیچیدهترین پدیدههای اقتصادی و اجتماعی در ایران است که مقابله با آن نیازمند سیاستهایی چندبُعدی، هدفمند و بلندمدت است. حسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با «نبض بازار» با رد برخی روایتهای کلیشهای درباره فقر و یارانهها، به تبیین ضعفهای سیاستگذاری در ایران، نقش تحریمها، و راهکارهای بهبود هدفمندی پرداختها پرداخته است.
فقر ساختاری و مکانیزم تولید فقر، دو عامل مستقل از سیاستهای حمایتی
حسنخانی معتقد است سیاستهای حمایتی در ایران بهطور نسبی اثرگذار بودهاند، اما آنچه مانع اثرگذاری پایدار شده، تداوم چرخههای تولید فقر در اقتصاد ایران است. به گفته او، پدیدههایی مانند جهشهای ارزی، تحریمهای بینالمللی و ضعف سیاستهای اقتصاد کلان، زنجیرهای از فقیرسازی را فعال کردهاند که توان جذب حمایتها را کاهش میدهند. او تاکید میکند ایران در زمینه فقر مطلق وضعیتی وخیم ندارد، اما چرخه فقیرسازی فعالتر از توان سیاستهای حمایتی عمل میکند.
این کارشناس اقتصادی نظریه رایج «تثبیت فقر با یارانه» را رد میکند و آن را نتیجه درک سطحی و ژورنالیستی از علم اقتصاد میداند. به گفته او، تجربه کشورهای متعددی از جمله ایالات متحده نشان میدهد یارانههای نقدی، بخشی از بستههای سیاستی دولتهای مدرن در حمایت از اقشار آسیبپذیر است. او استخر فقر را دارای سه جریان ورودی، خروجی و ماندگاری میداند که باید با طراحی دقیق سیاستها از ورود به آن کاست و خروجی را افزایش داد.
چرخه باطل فقر و یارانه وجود ندارد، خطای سیاستگذاری داریم
حسنخانی اصطلاح «چرخه باطل فقر و یارانه» را نادرست و گمراهکننده میخواند. او میگوید دریافت یارانههای محدود، هیچگاه عامل اصلی تداوم فقر نبوده و نیست. آنچه در ایران دیده میشود، ناکارآمدی در طراحی و اجرای سیاستهای حمایتی است. او به مثالی از پرداخت ۱۰۰ همت در سال ۱۴۰۲ برای فقرزدایی اشاره میکند که حتی معاون سازمان برنامه نیز اذعان داشت اثر بخشی دقیقی از این منابع در دست نیست.
در ادامه گفتوگو، حسنخانی با اشاره به دو نوع خطای رایج در سیستم یارانهای، یعنی خطای نوع اول (ندیدن مستحقان) و نوع دوم (دادن به غیر مستحقان)، تاکید میکند که خطای نوع دوم در ایران بسیار گسترده است. به گفته او، افراد ثروتمند همچنان یارانه میگیرند و مالیات نمیپردازند. این عدم تناسب، ناشی از فقدان یک بسته جامع حمایتی-مالیاتی مبتنی بر دادههای دقیق است که باید با همکاری سامانه رفاه ایرانیان و سازمان مالیاتی اصلاح شود.
نسخه نجات؛ بسته حمایتی مالیاتی یکپارچه و شفاف
از منظر این کارشناس اقتصادی کشورهایی که توانستهاند یارانهها را به هدف بزنند، دارای ساختار دادهای دقیق، سیاستگذاری شفاف و اولویت خدمات عمومی بودهاند. از جمله این کشورها میتوان به آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اشاره کرد. در ایران نیز تجربههایی از تلفیق توسعه و حمایت اجتماعی وجود داشته؛ از جمله فعالیتهایی که در بشاگرد صورت گرفت تا با تلفیق خدمات فرهنگی، معیشتی و آموزشی توانست فقر را بهطور پایدار کاهش دهد.
به اعتقاد حسنخانی، بدون یک نظام دقیق و یکپارچه شناسایی، نمیتوان سیاست حمایتی مؤثر داشت. او میگوید هر فردی که یارانه میگیرد نباید مالیات بدهد و بالعکس. تنها در صورت شفافسازی دادهها، تقاطع اطلاعات و اصلاحات نهادی میتوان به افزایش اثربخشی یارانهها و مهار فقر امیدوار بود. تجربههایی مانند اوباماکر در آمریکا میتواند برای ایران الگوبرداری مفهومی ایجاد کند.