جدال ایران و آمریکا به فولاد کشیده شد
به گزارش نبض بازار- اعمال تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات فولاد به آمریکا، که نخستین بار در دوران ریاستجمهوری ترامپ در قالب سیاستهای حمایتی “اول آمریکا” اجرایی شد، تبعاتی فراتر از مرزهای این کشور داشت. اگرچه هدف اصلی این تعرفهها، حمایت از صنایع داخلی آمریکا و مقابله با واردات ارزان از کشورهایی، چون چین بود، اما در عمل دامنه اثر آن به تولیدکنندگان فولاد در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز سرایت کرد.
محدود شدن مسیرهای صادراتی
پیش از اعمال تعرفههای جدید، ایران سالانه بیش از ۱۲ میلیون تن فولاد صادر میکرد. اگرچه این آمار به ۱۰.۵ میلیون رسیده، اما الزاماً به معنای تعرفههای ترامپ نیست. کاهش تولید ایران بیشتر ناشی از کمبود برق و رکود بازار بوده است. تأثیر تعرفههای ترامپ در چند ماه پیش رو تا حدی قابل رؤیت است که میتواند تبدیل به یک فرصت هم بشود. در چنین بازاری که ابرقدرتهای فولادی تحت فشار آمریکا قرار میگیرند و ایران هم عهد اخوتی با هیچکدام از آنها ندارد، میتوان به سراغ رقابت با مشتریان آنها رفت.
طبق دادههای انجمن جهانی فولاد، قیمت جهانی هر تن فولاد تخت در سال ۲۰۱۸ حدود ۶۵۰ دلار بود، اما در سال ۲۰۱۹ به کمتر از ۵۵۰ دلار کاهش یافت. این کاهش ۱۵ تا ۲۰ درصدی در قیمت جهانی فولاد، منجر به کاهش درآمد ارزی ایران از صادرات شد. اما به مرور قیمت فولاد نیز بالا رفت و این کسریها جبران شد. مسأله اینجاست که با افزایش تعرفهها، تا چه حد قیمت فولاد دچار نوسان میشود. یکی از نخستین آثار تعرفه ترامپ، ایجاد اختلال در بازار جهانی فولاد بود. پیش از اعمال این تعرفه، ایران بهعنوان یکی از صادرکنندگان منطقهای فولاد، بخشی از محصولات خود را به کشورهای ثالث صادر میکرد که بازار آمریکا نیز در آنها تأثیرگذار بود. با اعمال این سیاست، کشورهایی که پیشتر فولاد خود را به آمریکا صادر میکردند، به دنبال بازارهای جایگزین رفتند؛ همین امر منجر به اشباع بازارهای منطقهای شد که ایران نیز در آنها حضور داشت. در نتیجه، رقابت افزایش یافت و حاشیه سود صادرات فولاد ایران کاهش پیدا کرد.
کاهش قیمت جهانی فولاد
سیاست تعرفهای ترامپ، با کاستن از سطح واردات فولاد به آمریکا، منجر به انباشت مازاد تولید در کشورهای صادرکننده شد. این مازاد به ناچار به بازارهای جهانی سرازیر گشت و موجب افت قیمت جهانی فولاد شد. برای ایران که یکی از صادرکنندگان مهم فولاد به کشورهای همسایه و جنوبشرقی آسیاست، کاهش قیمتها به معنی کاهش درآمد ارزی و فشار بیشتر بر شرکتهای تولیدی بود.
تشدید تحریمها و انزوای تجاری
تعرفه ترامپ از منظر سیاسی نیز همزمان با تشدید تحریمهای آمریکا علیه ایران در سالهای ۲۰۱۸ به بعد اعمال شد. این همزمانی باعث شد ایران بیش از پیش از بازارهای جهانی فولاد کنار گذاشته شود. بسیاری از خریداران بینالمللی که تحت تأثیر فشارهای سیاسی و تهدید به جریمه بودند، تمایلی به خرید فولاد ایرانی نداشتند. به این ترتیب، نه تنها تعرفهها به صورت غیرمستقیم بازار ایران را محدود کرد، بلکه همزمانی با تحریمها موجب انزوای دوچندان این صنعت در بازارهای جهانی شد. در بازارهایی، چون عراق و افغانستان که بخش مهمی از صادرات فولاد ایران به آنها انجام میشود، ورود محصولات ارزانقیمت از کشورهای ترکیه، هند و حتی چین، رقابت را دشوار کرد. برای نمونه، در سال ۱۴۰۰، صادرات فولاد ایران به عراق حدود ۹ درصد کاهش یافت درحالیکه واردات فولاد این کشور از ترکیه حدود ۲۵ درصد رشد نشان میداد. این آمار نشاندهنده تغییر مسیر بازارها در واکنش به شرایط جدید بینالمللی است.
همزمان با این شوک بازار، تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران (مخصوصاً از سال ۲۰۱۸ به بعد) نیز باعث شد صنعت فولاد ایران در تأمین تجهیزات پیشرفته و قطعات یدکی با مشکل مواجه شود. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، حدود ۴۰ درصد تجهیزات مورد نیاز کارخانههای بزرگ فولادسازی ایران وارداتی بودهاند که پس از تحریمها، دسترسی به آنها بسیار محدود شد. همین موضوع باعث کاهش سرعت نوسازی خطوط تولید و افت بهرهوری در برخی واحدها شد.
واکنش برخی از بازیگران این صنعت در جهت تقویت زیرساخت داخلی و تمرکز بر بازارهای منطقهای، نشان میدهد که بخشی از صنعت فولاد ایران توانست در دل بحران، مسیرهای تازهای برای بقا و رشد پیدا کند؛ اما این مسیر با شدتگیری ناترازیها، دچار اخلال جدی میشود و به نوعی ناترازی برق میتواند بسیار خطرناکتر از تعرفههای ترامپ باشد.