کد خبر: ۲۱۹۹۷۵
۱۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۳
ادعای جدید نیویورک تایمز:

«آیت‌الله خامنه‌ای» یک برنامه دارد/ قمار بزرگ نتانیاهو در حمله به ایران

نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود با عنوان «The Ayatollah Has a Plan» به بررسی استراتژی بلندمدت رهبر انقلاب در قبال مسائل داخلی و بین‌المللی پرداخته است. این گزارش که نگاهی تحلیلی به جهت‌گیری‌های کلان نظام جمهوری اسلامی دارد، چند محور اساسی را مورد توجه قرار داده که برای تحلیل‌گران روابط بین‌الملل حائز اهمیت است.
«آیت‌الله خامنه‌ای» یک برنامه دارد/ قمار بزرگ نتانیاهو در حمله به ایران

به گزارش نبض بازار به نقل از بولتن مدیران، این گزارش اشاره می‌کند که محوریت دادن به اقتصاد غیرنفتی و تأکید بر تولید داخلی، نه صرفاً یک شعار سیاسی، بلکه تبدیل به یک دکترین اقتصادی شده است. نمونه‌ای موفق در صنایع دفاعی و هسته‌ای که نشان می‌دهد این رویکرد در برخی حوزه‌ها به نتایج ملموس رسیده است.

نیویورک تایمز همچنین به استراتژی همزمان ایران در تقویت محور مقاومت (از یمن تا لبنان) و توسعه روابط با قدرت‌های شرقی (چین و روسیه) اشاره دارد. این گزارش معتقد است تهران به دنبال ایجاد توازن در برابر فشار‌های غرب است. علاوه بر این توسعه توان موشکی و پهپادی نه به عنوان ابزار تهاجمی، بلکه به عنوان عامل بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی، بخش دیگری از این طرح راهبردی توصیف شده است.

در همین رابطه، تحلیل‌گران غربی در گزارش‌ها به دوگانگی رویکرد دولت‌های غربی اشاره دارند؛ از یک سو برخی جناح‌ها به دنبال درک واقع‌بینانه‌تر از این استراتژی هستند و از سوی دیگر، جریان‌های تندرو خواهان تشدید فشار‌ها علیه ایران می‌باشند. نکته جالب توجه در گزارش، اشاره به این واقعیت است که برخی مراکز مطالعاتی آمریکایی اخیراً به این جمع‌بندی رسیده‌اند که استراتژی ایران بیشتر دفاعی بوده تا تهاجمی.

البته به چالش‌های پیش‌روی این طرح نیز اشاره شده که در موارد زیر مورد تحلیل قرار گرفته است:

۱. فشار‌های اقتصادی: تحریم‌ها همچنان می‌تواند اجرای بخشی از این استراتژی را با مشکل مواجه کند.

۲. انتقال نسل‌ها: گزارش به این نکته ظریف اشاره می‌کند که تداوم این استراتژی در بلندمدت نیازمند همراهی نسل جوان است.

۳. تعادل منطقه‌ای: حفظ همزمان روابط با متحدان سنتی و توسعه روابط با همسایگان عرب چالشی است که نیاز به مدیریت هوشمندانه دارد.

در نتیجه در خصوص سناریو‌های محتمل می‌توان گفت: نخستین موضوع، سناریوی تداوم است: در صورت حفظ انسجام داخلی، ایران می‌تواند به تدریج جایگاه خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای تثبیت کند. موضوع دوم، سناریوی تغییر مسیر است؛ به طوری که تغییر در معادلات جهانی یا داخلی ممکن است نیاز به بازنگری در برخی تاکتیک‌ها را ایجاد کند، بدون آنکه اصول کلی استراتژی تغییر یابد.

نیویورک تایمز در نهایت به این نتیجه می‌رسد که آنچه به عنوان طرح رهبری توصیف می‌شود، برخلاف تصور برخی تحلیل‌گران غربی، یک برنامه انعطاف‌ناپذیر نیست، بلکه استراتژی هوشمندانه‌ای است که با درک دقیق از محدودیت‌ها و فرصت‌ها طراحی شده است. در واقع موفقیت این طرح بیش از آنکه به عوامل خارجی وابسته باشد به توانایی نظام در حفظ همبستگی داخلی و انطباق با تحولات منطقه‌ای بستگی خواهد داشت.

قمار بزرگ نتانیاهو در رویارویی با ایران

در کنار گزارش نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال هم در گزارشی به اقدام اخیر بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در حمله به ایران پرداخته و آن را یک قمار بزرگ توصیف کرده است. در این گزارش نویسنده مدعی است که حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران به نفع این رژیم تمام شده است، امری که به گفته برخی تحلیل‌گران، این رویداد نه تنها یک تهدید، بلکه فرصتی برای تقویت راهبرد‌های دفاعی و افزایش اتحاد منطقی برای ایران است.

برخلاف تصور برخی تحلیل‌گران غربی، حمله اخیر اسرائیل به ایران بدون هماهنگی کامل با آمریکا انجام شد و نشان داد که رژیم صهیونیستی حتی بدون پشتیبانی قطعی واشنگتن به دنبال ایجاد تنش در منطقه است. اما واکنش ایران در مهار بحران و جلوگیری از تشدید درگیری، نشان‌دهنده بلوغ راهبردی تهران در مدیریت بحران‌های امنیتی است. زیرا ایران با خودداری از تنش‌آفرینی مستقیم و تمرکز بر تقویت توان دفاعی و امنیتی خود، پیامی واضح به دشمنان ارسال کرد.

اگرچه برخی رسانه‌های غربی این حمله را موفقیت‌آمیز برای اسرائیل توصیف می‌کنند، اما واقعیت این است که چنین اقداماتی تنها به انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی در منطقه منجر خواهد شد. زیرا اسرائیل با تکیه بر حمایت‌های نامطمئن آمریکا و ریسک‌پذیری بی‌محابا، خود را در معرض تهدیدات امنیتی بیشتری قرار داده است. از سوی دیگر، ایران با تقویت همکاری‌های امنیتی با متحدان منطقه‌ای خود و افزایش توان بازدارندگی، هزینه هرگونه اقدام خصمانه علیه خود را برای اسرائیل و حامیانش بالا برده است. این موضوع در بلندمدت می‌تواند توازن قوا را به نفع ایران و مقاومت تغییر دهد.

حمله اخیر اسرائیل همچنین فرصتی برای ایران ایجاد کرده تا در صحنه بین‌المللی، سیاست تهاجمی تل آویو را به عنوان عامل بی‌ثباتی منطقه معرفی کند. ایران می‌تواند با استفاده از این رویداد، افکار عمومی جهانی را نسبت به رفتار‌های غیرقابل پیش‌بینی اسرائیل حساس کند و همزمان، نقش خود را به عنوان مدافع ثبات در خاورمیانه برجسته سازد. علاوه بر این، این رویداد می‌تواند همگرایی میان کشور‌های منطقه را در مقابل تهدیدات مشترک افزایش دهد. در واقع نزدیکی بیشتر ایران با قدرت‌های منطقه‌ای مانند روسیه و چین و همچنین تقویت همکاری با کشور‌های عربی مخالف نفوذ اسرائیل، می‌تواند امنیت جمعی را در مقابل اقدامات یکجانبه تل آویو تقویت کند.

در نتیجه در مجموع می‌توان گفت: اگرچه اقدام اخیر اسرائیل در کوتاه‌مدت ممکن است به عنوان یک حرکت جسورانه نمایش داده شود، اما در بلندمدت، این ایران است که با حفظ ثبات و افزایش توان بازدارندگی خود، موقعیت بهتری در معادلات منطقه‌ای خواهد داشت. زیرا راهبرد هوشمندانه ایران در کنترل بحران و خودداری از ورود به جنگ تمام‌عیار، نه تنها از منافع ملی کشور محافظت کرده، بلکه جایگاه تهران را به عنوان یک بازیگر منطق‌های مسئولیت‌پذیر تثبیت کرده است.