کد خبر: ۲۱۷۷۶۵
۱۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
مرحله بعدی اقتصاد جهان و جایگاه ایران در آن

اقتصاد آینده: پازل ناتمام جهانی و قطعه گمشده ایران

جهان در آستانه تحولی پارادیگماتیک/پارادایمی در اقتصاد ایستاده، تحولی که نه با انقلاب صنعتی چهارم، که با همگرایی بی‌سابقه فناوری‌های تحول‌آفرین، فروپاشی مرز‌های سنتی تولید و مصرف و فشار فزاینده بحران‌های زیست‌محیطی و ژئوپلیتیک شکل می‌گیرد؛ اقتصادی که دیگر حول محور «رشد» صرف نمی‌چرخد، بر تاب‌آوری، چابکی، و پایداری اکوسیستمی استوار خواهد بود.
اقتصاد آینده: پازل ناتمام جهانی و قطعه گمشده ایران

به گزارش نبض بازار، در این نقشه راه نوین، ایران با چالش‌های ساختاری و فرصت‌های استفاده‌نشده، همچون قطعه ناهمگون در این پازل جهانی می‌ماند، آمادگی برای جایابی در مراحل نخست این گذار دشوار ندارد.

خاستگاه و ماهیت مرحله بعدی: همگرایی در آستانه آشوب

این مرحله نه از یک منشأ واحد، از برهمکنش جریان‌های قدرتمند و متعارض سر برآورده:

۱. فناوری‌های نمایی: پیشرفت‌های شتابان در هوش مصنوعی نسل سوم (Third-Gen AI) (فراتر از پردازش داده به استدلال و خلاقیت نسبی)، محاسبات کوانتومی کاربردی، مهندسی زیستی پیشرفته، و مواد نوین، اساس تولید، خدمات و حتی مفهوم «کار» را دگرگون می‌کنند. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد (WEF, ۲۰۲۴)، تا ۲۰۳۰، بیش از ۷۰ درصد ارزش اقتصادی جدید از مدل‌های کسب‌وکار دیجیتال و مبتنی بر پلتفرم ایجاد خواهد شد که در بستر وب ۴.۰ (Web ۴.۰ - Semantic & Spatial Web) کار می‌کنند.

۲. فشار‌های سیاره‌ای: بحران اقلیم با هزینه‌ها (کاهش ۷-۱۲ درصدی تولید ناخالص داخلی جهانی تا ۲۰۵۰ در صورت عدم اقدام قاطع- IMF, ۲۰۲۳) و فرسایش تنوع زیستی، اقتصاد خطی مبتنی بر «بگیر، بساز، دور بنداز» را به بن‌بست کشانده. اقتصاد آینده، بر مبنای اقتصاد چرخشی و کربن صفر خالص بنا می‌شود.

۳. بازآرایی ژئوپلیتیک: تشدید رقابت قدرت‌های بزرگ، شکستن زنجیره‌های تأمین جهانی به سمت Nearshoring یا Friendshoring، و تلاش برای استقلال در فناوری‌های حیاتی (نیمه‌رسانا‌ها، انرژی پاک)، تاب‌آوری و امنیت اقتصادی را به اولویت‌های راهبردی بدل کرده. اختلالات زنجیره تأمین و رویارویی‌های ژئواکونومیک در صدر نگرانی‌های رهبران کسب‌وکار هستند (Global Risks Report ۲۰۲۴).

ویژگی‌ها و الزامات: فراتر از دیجیتالی شدن

اقتصاد آینده صرفا «دیجیتال‌تر» نیست، متفاوت است و الزاماتی دارد:

حاکمیت داده و هوش مصنوعی مسئولیت‌پذیر: مالکیت، اخلاق، امنیت و شفافیت در استفاده از داده و الگوریتم‌های پیچیده حیاتی ست. نیاز به چارچوب‌های حقوقی نوین مانند قوانین اتحادیه اروپا در مورد هوش مصنوعی (EU AI Act) شدیدا احساس می‌شود.

انرژی پاک، ارزان و فراگیر: گذار به اقتصاد کم‌کربن مستلزم جهشی بیسابقه در تولید انرژی‌های تجدیدپذیر، ذخیره‌سازی پیشرفته، و بهینه‌سازی مصرف است. آژانس بین‌المللی انرژی (IEA, ۲۰۲۳) بر لزوم سه برابر شدن سرمایه‌گذاری سالانه در انرژی پاک تا ۲۰۳۰ تأکید دارد.

سرمایه انسانی تطبیق‌پذیر و یادگیرنده: با اتوماسیون گسترده مشاغل روتین (تخمین مک‌کینزی: تا ۳۰درصد مشاغل فعلی تا ۲۰۳۰ نیازمند بازآموزی یا تغییر اساسی‌اند)، سیستم‌های آموزشی و بازآموزی مداوم و مهارت‌های شناختی سطح بالا (تفکر نقاد، خلاقیت، حل مسئله پیچیده) اهمیت می‌یابند.

زیرساخت‌های دیجیتال و فیزیکی نسل آینده: اینترنت پرسرعت فراگیر (۵ G/۶ G)، زیرساخت ابری امن، شهر‌های هوشمند پایدار، و لجستیک چابک شریان‌های این اقتصاد خواهند بود.

حکمرانی چابک و مشارکتی: دولت‌ها باید از مدل‌های دستوری سنتی به سمت تنظیم‌گری هوشمند، آزمایشگاه‌های سیاستی و همکاری نزدیک با بخش خصوصی و جامعه مدنی حرکت کنند.

ایران در آینه این آینده: آمادگی اندک، جایگاه مبهم

واقعیت این که ایران با چالش‌های ژرف ساختاری، فاصله معناداری با الزامات اقتصاد آینده دارد:

شکاف ژرف دیجیتال: با وجود نرخ نفوذ اینترنت نسبتا بالا، کیفیت دسترسی، سواد دیجیتال عمومی و زیرساخت‌های ابر/لبه (Cloud/Edge) و امنیت سایبری، ضعیف است. رتبه ایران در شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) ITU در ۲۰۲۳، ۸۴ از ۱۹۳ کشور بود.

وابستگی به نفت: معضلی استراتژیک: اقتصاد همچنان در گرو درآمد‌های نفتی، متلاطم است. سهم بخش نفت و گاز در بودجه دولت در ۱۴۰۲ بیش از ۳۰ درصد بود (بانک مرکزی). گذار به انرژی پاک کند و سرمایه‌گذاری در تجدیدپذیر‌ها (کمتر ازیک درصد ظرفیت نیروگاهی) ناچیز است. این وابستگی، مانند زنجیری بر پای اقتصاد، مانع چابکی و تاب‌آوری لازم می‌شود.

نظام نوآوری ناکارآمد: سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه (کمتر از ۰.۷درصد تولید ناخالص داخلی - مرکز آمار ایران ۱۴۰۱) پایین‌تر از میانگین جهانی (حدود ۲.۳درصد) و کشور‌های پیشرو (بیش از ۳درصد) است. محیط نامساعد کسب‌وکار، تحریم‌ها، و فرار مغز‌ها (خروج سالانه ۱۵۰-۱۸۰ هزار متخصص) اکوسیستم نوآوری را تضعیف کرده. رتبه جهانی ایران در شاخص نوآوری جهانی (GII) ۲۰۲۳، ۶۹ بود.

چالش‌های حکمرانی و نهادی: بروکراسی سنگین، شفافیت ناکافی، فساد سیستماتیک (رتبه ۱۴۹ از ۱۸۰ کشور در شاخص ادراک فساد (CPI) ترانسپرنسی اینترنشنال ۲۰۲۳) و نبود چارچوب‌های حقوقی نوین (مثلا برای هوش مصنوعی یا اقتصاد چرخشی)، توانایی تطبیق سریع و اجرای سیاست‌های پیچیده را محدود می‌کند.

سرمایه انسانی در معرض تهدید: اگرچه جمعیت جوان بالقوه یک دارایی است، نظام آموزشی منسوخ، نرخ بالای بیکاری جوانان (بیش از ۲۰درصد برای گروه ۱۵-۲۴ سال - مرکز آمار ۱۴۰۲) و کمبود مهارت‌های دیجیتال و شناختی پیشرفته، این پتانسیل را به تهدیدی برای بی‌ثباتی تبدیل می‌کند.

جایگاه محتمل: حاشیه‌نشینی یا پیوند‌های محدود؟

در بهترین سناریو، ما احتمالا نمی‌توانیم میان بازیگران اصلی یا پیشروان اقتصاد آینده باشیم. جایگاه‌مان بیشتر در سطح تأمین‌کننده منابع خاص (مثلا مواد معدنی برای فناوری‌های سبز، البته با چالش استخراج پایدار) و بازار مصرفی با پتانسیل برای برخی فناوری‌ها و خدمات نوین خواهد بود، مشروط بر بهبود نسبی فضای کسب‌وکار و دسترسی به فناوری. نقش فعال‌تر مستلزم تحولی بنیادی در سیاست‌گذاری اقتصادی، سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی و زیرساخت‌ها، رفع موانع نهادی، و ادغام هوشمندانه‌تر در زنجیره‌های ارزش منطقه‌ای و جهانی ست - مسیری که در شرایط کنونی، پیمودنش دشوار و طولانی ست. اقتصاد آینده، شتابان در حال شکل‌گیری ست، و ایران، همچون کشتی‌ای با لنگر‌های سنگین گذشته، برای تغییر مسیر و همسو شدن با این جریان خروشان، نیازمند اراده‌ای فراتر از شعار، و اقداماتی رادیکال و هماهنگ است.

برچسب ها: آینده اقتصاد