قالیباف یا رائفی پور مسئله اینست
میثم علوی یادداشتی با عنوان"قالیباف یا رائفی پور مسئله اینست"نوشته و به بررسی دعواهای اخیر قالیباف و رائفی پور پرداخته است.
قالیباف و دارو دسته اش با کلمه الهی وحدت یک نوعی دیکتاتوری را علاقمند به رقم زدن بودند که آنقدر شکننده بود که یک سخنران مجازی توانست در دقیقه ۹۰ با حداقل امکانات بلای جانش شود و به زعم بنده در این بازی پیروز هم شد
سوال رائفی پور درست بود که اگر ما نبودیم قرار بود شانا با چه کسی رقابت کند؟پایداری ها که با کج فهمی تمام از روانشناسی طرفدارانشان با گرفتن اندک سهمیه در بغل لیست حداد عادل غش کردند و نفهمیدند که در انتخابات سرد اگر با تمام توان وارد گود رقابت میشدند میتوانستند فارغ از گرفتن کرسی های بیشتر مجلس برند سیاسی خود را تقویت و در کلاس بالاتری در سطح سیاسی خود را به رخ دیگر جریانات اصولگرایی بکشانند
هر چند سبک زندگی و مدیریتی قالیباف فرسنگ ها از توده های مستضعف انقلابی دور است ولی توانسته با پیوند با جریان امنیتی و حاکمیتی او را در راس یک قوه نظام چهار سال استوار بگرداند ولی غافل از اینکه این توده ها هر جا که بتوانند از اشرافیت و آقازادگی برائت بجویند پای کار خواهند آمد و به هر چیزی که به گفتار ،لباس و در کل به زندگی حداقلیشان شبیه باشد ولو آنکه آن فرد یک سخنران بی سواد و نمایشگری مثل رائفی پور باشد پاسخ مثبت میدهند
جریان مستضعف توده انقلابی کاری ندارد که در تهران هر اثر ماندگاری که مشاهده میکند رد پای کارآمدی فوق العاده قالیباف است بلکه او دوست دارد به جای اتوبان امام علی و پردیس های سینمایی و بوستان نهج الباغه در کنار فردی باشد که به گفته خودش در نظام آباد مستاجر است و با ماهی ۱۲ میلیون تومان زندگی میکند!!
هر چقدر قالیباف اصرار دارد بگوید شما با کانادا رفتن و طلاهای پسرانم و خیریه همسرم کاری نداشته باشید و به جای آن از من کارآمدی بخواهید این طبقه اصرار دارند بگویند که اگر قرار بود به این شیوه مدیریت کنیم که همان سلطنت پهلوی هم همین ها را میگفت که با کاخ و دربار و تجار رانتی متصل به آن کاری نداشته باشید و به جای آن شهرک اکباتان ورزشگاه آزادی و ایران ناسیونال تحویل بگیرید
هر چند رائفی پور و جریانش که به شکل مشکوکی بازی پدر خواندگی قالیباف_حداد عادل را بهم زدند باعث ابتذال باشگاه سیاسی جمهوری اسلامی شدند و ما را از خاتمی و لاریجانی به رائفی پور رساندند ولی به آنها ثابت شد هنوز بدنه افراد متعهد به انقلاب اسلامی بالاتر از کارآمدی به آرمان های عدالتخواهی و ساده زیستی مسئولین پایبند هستند
نگارنده در مدیریت و حکمرانی یک تار موی قالیباف را با تمام دکان دستگاه مصاف و انتقادهای به حق ولی مشکوک و با سو نیتش عوض نمیکنم ولی اگر امثال استاد خود خوانده و دیگران در جایگاه مطالبه گری و نظارت مردمی قرار بگیرند و خود وارد کارزاری که نسبت به آن سر رشته ندارند نشوند قطعا در مسیر حق قرار گرفته اند