آنچه از امام صادق علیه السلام باید بیاموزیم
به گزارش نبض بازار، جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع) (۸۳-۱۴۸ق) ششمین امام شیعیان دوازدهامامی بعد از پدرش امام باقر(ع) است. وی به مدت ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق) امامت شیعیان را بر عهده داشت که با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. امام صادق(ع) به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشت. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهلبیت(ع)، از امام صادق(ع) است و از اینرو مذهب شیعه امامیه را مذهب جعفری نیز میخوانند.
امام جعفر صادق (علیهالسلام) در هنگام شهادت ۶۵ سال داشت و این در حالی بود که پس از امام باقر (علیه السلام)، ۳۴ سال امامت کرد. حکومت امویان در زمان امام صادق (علیه السلاک)، از سال ۱۰۵ ه. ق درگیر مسائل سیاسی و مبارزه با حرکتهای ضدحکومتی بود تا اینکه در سال ۱۳۲ ه. ق، بنی عباس توانستند بنی امیه را از تخت حکومت جائرانهی خود پایین بکشند و خود بر کرسی حکومت تکیه زنند.
اما براستی امام ششم شیعیان که بود و چه سیرهای داشت؟
امام جعفر صادق (علیه السلام) راستگو بود و در عمل صداقت داشت. در میان مردم زمانهی خود به وقتشناسی مشهور بود. خوب میدانست کجا زمام واژه را در دهان بگیرد و کجا با ضرب کلمات، تاخت و تاز کند. با این همه بیش از هرچیز، به معماری فرهنگ و آبادگریِ رشته منسجم شیعه شهرت داشت. رشتهای که اگر امام صادق (علیه السلام) نبود، شاید امروز جز آوازهای از آن باقی نمیماند.
پس از گذشت وقایع تلخ و آزاردهنده برای امامان بزرگوار یکی پس از دیگری، در دوران امام صادق (علیه السلام) شرایط برای دعوت به اسلام کمی مساعدتر شد. در آن دوران به دلیل تنگنای سیاسی امامان پیشین که شرایط را برای دعوت سختتر میکرد، سوالات و ابهاماتی در زمینه معارف برای شیعیان به وجود آمد. به علاوه با تلاشهای بیوقفه امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) در راستای زنده نگه داشتن تفکر شیعی، شرایط برای بهرهمندی از مباحث دینی مکتب شیعه فراهم شده بود. مردم عصر امام صادق (علیه السلام) که از ظلم و جور حکومت ناروای عباسی به تنگ آمده بودند، آن حضرت را همچون نوری از فضل و فرهنگ در تاریکیِ مطلق میدیدند. ایشان برای حفظ اسلام ناب از گزند دشمنان، اقدامات مهمی انجام دادند که برخی از آنها به شرح زیر است:
تاکید به ضرورت دعوت عملی پیش از دعوت نظری
با استناد به آیه «کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغیرِ ألسِنَتِکُم؛ لِیَرَوا مِنکُمُ الوَرَعَ وَالاجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَیرَ، فَإِنَّ ذلِکَ داعِیَةٌ» به معنای «با غیر از زبانتان، [با رفتار] دعوت کننده مردم باشید. باید مردم از شما پرهیزگاری، تلاش خستگی ناپذیر و نماز و خوبی ببینند که این، دعوت کردن است»، میتوان گفت که از اولین اقدامات آن حضرت، تلاش برای ایجاد یک هماهنگی مطلق در تفکر و به عمل رساندن آن است. پس از گذشت چندین قرن از این سخنِ امام، امروزه به اولویت دعوت عملی در تقویت میل به شیعه گرایی پی بردهایم.
توجه به تمام جنبههای فرهنگی
امام صادق (علیه السلام) در دعوت، تمامیِ جنبههای فرهنگی را مورد توجه قرار میدادند و اینطور نبود که در عین توجه به یک جنبه، از دیگری باز بمانند. اگر درباره دین صحبت میکردند، به مباحثی از فلسفه نیز اشاره داشتند. چنانچه از علم سخن به میان میآوردند، از هنر نیز غافل نمیشدند. این تفکر چند بعدی در پیشبرد و تعلیم مسائل فرهنگی، موجب شد تا ایشان شاگردانی تربیت کنند که از دانشمندان و متفکران زمانه خود بودند.
شناساندن مفاهیم عمیق فرهنگی از طریق معرفی کتابهای روز
به موجب فتوحات مسلمانان در صدر اسلام و درهم شکستن مرزهای جغرافیایی میان آنان، زمینه برای ایجاد ارتباط عمیقتر میان مسلمانان و غیر مسلمانان، به خصوص اروپاییان فراهم آمد. این ارتباط در سالهای آینده اتفاقات مثبتی را برای جهان اسلام رقم زد. به طور مثال، امام صادق (علیه السلام) در سخنان خود، به کتابهای چاپ شده به زبانهای لاتین، عربی و فارسی اشاره میکردند. این امر نشان میدهد امام صادق (علیه السلام) به عنوان یک پیشوای دینی، شاگردان را تنها به بهره مندی از علم خود محدود نکرده و زمینه را برای گسترش روابط آنان با سایر نقاط دنیا فراهم میکردند.
دعوت به مناظرات علمی و عقیدتی
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام)، نقل شده که ایشان میفرمایند: «با مخالفان، بحث و ستیز کنید و راه هدایت را که شما در آن راه هستید برای آنان بیان نمایید، و (علل) گمراهی آنها را توضیح دهید، و با مخالفان علی (علیه السلام) مباهله نمایید». با توجه به این حدیث، اینطور میتوان برداشت کرد که آن حضرت به طرح سوال و مناظرات علمی علاقه نشان میدادند. در روایت دیگری نیز چنان آمده که امام صادق (علیه السلام) پس از بحث با یک دانشمند مصری به «عبدالملک»، نظر این دانشمند را درباره اسلام به کلی تغییر داده و باعث گرویدن ایشان به آیین اسلام شدند.
بر طبق الگوی فرهنگی امام صادق (علیه السلام) که به بخش کوچکی از آن اشاره کردیم، ایشان بیش از هر چیز بر تقویت بنیانهای فرهنگی تفکر شیعه و انتقال آن به نسلهای بعدی توجه داشتند. رفتار امامان پس از ایشان و شاگردانی که تربیت کردند نیز مهر تاییدی بر موفقیت آن حضرت در به ثمر رساندن این هدف والا است.