کد خبر: ۱۵۷۵۸۱
۲۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۹

مانور قدرت واگنر، فرزند ناخلف پوتین فراتر از روسیه

صحنه قدرت نمایی پریگوژین رهبر واگنر‌ها نه تنها قلمرو پوتین در روسیه که از سوریه تا آفریقا را در بر می‌گیرد.
مانور قدرت واگنر، فرزند ناخلف پوتین فراتر از روسیه

به گزارش نبض بازار، واگنر‌ها برای چند روز خبر اول جهان شدند، اما پیشینه و رمز و راز مربوط به آن‌ها فراتر از همان روز‌های شورش بر علیه پوتین در روسیه است.

واگنر بازتاب سیستمی است که ولادیمیر پوتین ساخته است. همان فرصت‌ها و چالش‌هایی که واگنر را ایجاد کرد، تمایل و ظرفیت دولت روسیه را برای جایگزینی اش را محدود می‌کند. واگذار کردن این گروه به بلاروس صرفا تکرار سیاست‌هایی است که زمینه ساز ساخت چنین گروهی شده. برای پیش بینی آینده واگنر، باید بفهمیم واگنر چه بود.

درباب حضور گروه واگنر در قاره سیاه و فعالیت اعضای این گروه بسیار نوشته شده، با این همه چرایی مانور واگنر در قاره سیاه موضوعی است که تحلیل‌ها درباره آن متفاوت است. برخی از ناظران بر این باورند که واگنر در قاره سیاه مامن کرده چرا که در این جغرافیا می‌تواند به سان یک بازیگر دولتی نه بازیگری تابع دولت فعالیت کند.

تحلیلگران تاریخ را جست‌وجو کرده‌اند تا پیشینه‌هایی بیابند: از فردریک کبیر تا رونین ژاپن فئودال. اما بهترین پاسخ این است که واگنر موجودیت تازه‌ای است. همانطور که سرگئی الدینوف، کارشناس آفریقا، به فارین پالیسی گفت: «واگنر یک پدیده جامعه‌شناختی است، پدیده‌ای که تنها می‌تواند در چارچوب روسیه در زمان معینی در دنیایی که به‌طور فزاینده‌ای به هم مرتبط است، ظاهر شود».

واگنر فرزند ناخلف امپراتوری پوتین
سیستم روسیه ترکیبی از موسسات و افرادی است که در رقابت با هم هستند تا پروژه هایشان را در چارچوب منافع دولت تنظیم کنند. در چنین چارچوبی، کارآفرینان سیاسی آنچه را که فکر می‌کنند برای روسیه و حساب‌های بانکی‌شان مفید است دنبال می‌کنند. واگنر برخاسته از نیاز دولتی بود تا اعتماد به نفس تضعیف شده ارتش روسیه را تقویت کند.

در همین راستا رابطه بین واگنر و کرملین همیشه در بستر سیاسی حاکم قابل تبیین بود. به عنوان مثال، سال ۲۰۱۶، فعالیت گروه واگنر در سوریه، بخشی از مداخله ارتش روسیه در این کشور جنگ زده بود، پس از مشارکت واگنر در فرایند بازپس گیری پالمیرا از داعش، به واسطه اصرار وزیر دفاع روسیه واگنر سلاح‌های خود را به ارتش روسیه تحویل داد و از سوریه خارج شد.

پس از آن پریگوژین شرکت جدیدی به نام اورو پولیس را ایجاد کرد و با دولت سوریه قراردادی برای آزادسازی میادین نفتی در ازای ۲۵ درصد سود امضا کرد. دسامبر ۲۰۱۶، داعش، ارتش روسیه را از پالمیرا بیرون راند. وزارت دفاع یک بار دیگر از واگنر خواست تا سلاح دریافته کرده و به میدان بیایند. تحولات سوریه ویژگی سیستم روسیه را آشکار کرد. شبکه واگنر تلاش داشت تا خود را در زیرساخت‌های امنیت ملی روسیه، که خود شبکه‌ای از گروه‌های ذینفع قدرتمند بود، بازتعریف کند.

مانور قدرت از سوریه تا آفریقا
همزمان با آزادی عمل نخبگان روسیه، به پریگوژین اجازه داده شد تا با دولت‌های خارجی قرارداد امضا کند. در آن برهه زمانی، پریگوژین به روایتی نیاز داشت تا قرارداد‌های خارجی را به بهانه پیشبرد «منافع ملی» روسیه توجیه کند.

سال ۲۰۱۷، عمر البشیر، رهبر سودان با کرملین لابی کرد تا از کشورش در برابر نفوذ ایالات متحده محافظت کند. الدینوف در این باب گفت: «اما این غیرممکن بود که ارتش روسیه نیرو بفرستد.» تنها گزینه مناسب از منظر سرگئی لاوروف، اعزام پیمانکاران بود.

استفاده از پیمانکاران در آفریقا امری رایج است. در همان سال و به دنبال اختلاف نظر در شورای امنیت در باب تحریم تسلیحاتی آفریقای مرکزی (CAR)، دیپلمات‌های فرانسوی به رئیس جمهور این کشور گفتند تا با روسیه تماس بگیرد. لاوروف که مشتاق یک پیروزی دیگر در سیاست خارجی بود، از این فرصت استفاده کرد. او مقامات آفریقای مرکزی را به روسیه برد و قراردادی برای ارسال اسلحه و مربیان به دولت تحت محاصره در بانگی منعقد کرد.

سال ۲۰۱۹، واگنر و پریگوژین در عرصه سیاست خارجی کارت آس دیگری دادند. آن‌ها دولت آفریقای مرکزی و ۱۴ گروه مسلح را گرد هم آوردند تا توافقنامه صلح ۲۰۱۹ خارطوم را امضا کنند. با وجود شکست در اجرای آن، این یک توافق صلح است که جامعه بین‌المللی همچنان از آن حمایت می‌کند. اما در سوریه، واگنر دائما توسط وزارت دفاع روسیه کنترل می‌شد، اما با گذشت زمان، انفعال نهاد‌های امنیتی کرملین به پریگوژین اجازه داد تا سرمایه گذاری‌ها و پروژه‌های تجاری را آن طور که صلاح می‌دید دنبال کند.

تا اواخر سال ۲۰۲۰، عملیات نظامی واگنر بر آموزش متمرکز بود. اما انتخابات ریاست جمهوری در آفریقای مرکزی توافق شکننده خارطوم را برهم زد. شش امضاکننده، اتحاد جدیدی را تشکیل دادند و به سمت بانگی پیش رفتند. شورشیان تصور می‌کردند قادرند واگنر را بیرون کنند، محاسباتشان نادرست بود، واگنر قدرتمندتر شد.

چرایی مانور واگنر در قاره سیاه
واگنر در آفریقای مرکزی شبکه‌ای از افراد را تعریف کرد که وظایف دولتی و شرکتی - دیپلماسی، نظامی، تجاری - را اجرایی کرده و با شبکه‌های قدرتمند محلی در تعقیب پروژه‌های سودمند و سودآور در تعامل بودند. با گذشت زمان، این شبکه‌ها به یکدیگر وابسته شدند. واگنر موازنه قدرت را به نفع بانگی تغییر داد، اما شیوه‌های تاریخی حکومت - رابطه بین گروه‌های مسلح و دولت و بین مرکز و پیرامون - در آفریقای مرکزی تغییر چندانی نکرد.

اگر شروع واگنر بازتابی از روسیه پوتین بود، موفقیت آن در خارج از کشور تنها به لطف شرایط خاص جهانی امکان پذیر شد. واگنر انحراف در سیاست روسیه در آفریقا نیست، بلکه چیزی است که  گراهام هریسون آن را «بخشی از مجموعه تکنیک‌های حکومت‌داری» می‌نامد که رهبران آفریقایی برای مدیریت بی‌ثباتی دائمی بدان‌ها متوسل می‌شوند.

در واقع، آفریقایی‌ها اهرم قابل توجهی در برخورد با واگنر دارند. هر درگیری که واگنر در آن مداخله دارد مجموعه‌ای منحصر به فرد از موانع و فرصت‌ها را فراهم می‌کند، که توضیح می‌دهد که چرا عملیات در هر کشور به شدت متفاوت است.

برخلاف آفریقای مرکزی، واگنر در مالی با دشمن خطرناک تری مواجه است و شبکه‌های محلی ثابت کرده اند که تمایل زیادی به حفظ مالکیت بر دارایی‌ها دارند. ماموریت نظامی واگنر در سودان نیز هرگز از آموزش به ضد شورش نرسید. در آفریقا، واگنر از یک موجودیت مورد حمایت دولت به یک نهاد دولتی تبدیل شد. اما در اوکراین، پس از حمله روسیه، پریگوژین مجبور شد با همان رقبا و نهاد‌هایی که در گذشته او را به چالش کشیده بودند، رودرو شود.

 

برچسب ها: روسیه پوتین

اخبار پیشنهادی