مستکبر قاچاقچی کالاهای بنجل است نه کارخانهدار
به گزارش نبض بازار به نقل از خبرگزاری تسنیم، اشتغال اولین و مهمترین عامل اثرگذار در ایجاد زندگی سالم فردی ـ اجتماعی است که درنهایت به رشد و خودکفایی کشور نیز میانجامد. از سوی دیگر، بیکاری عامل مهم در گسترش فساد و ناامنی و وابستگی اقتصادی ـ فرهنگی به حساب میآید. نامگذاری سال1398 توسط مقام معظم رهبری با عنوان (رونق تولید) باعث شد تا یک بررسی درباره زمینه تحقق شعار سال داشته باشیم.
موانع رونق تولید در ایران بی شمار هستند، از نبود فضای مناسب برای کسب و کار گرفته تا مهیا نبودن شرایط برای ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد اما نکته مهم اینجاست که برطرف کردن تمامی مشکلات در یک سال میسر نیست و کافی است تنها با شناسایی مهمترین مشکلات، یک یا دو مانع اساسی از سر راه تولید برداشته شود.
زهرا ممتاز قمشه ای ، جامعه شناس و کارشناس مسائل اقتصادی اجتماعی، درباره رونق تولید می گوید.
در شرایط فعلی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مهمترین دلیل رکود اقتصاد عدم توجه به تولید داخلی است تحقق شعار سال چطور ممکن است ؟
راهکار رونق تولید عمل به سیاست های اقتصاد مقاومتی است، همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تأکید گردد. این دو بر هم تاثیر و تاثر دارند اما بنده قبل از اینکه وارد بحث بشوم به یک بحث مهمتر اشاره میکنم :
وقتی می گوییم رونق تولید منظور از لفظ تولید، هم تولید محصول هست و هم تولید خدمات فنی و نیز ایجاد ارزش افزوده و یا زنجیره ارزش و همچنین وقتی می گوییم رونق تولید اتفاق بیافتد از یک رابطه ی علت و معلولی ساده صحبت نمیکنیم مثل اصول علوم فیزیکی نیست که مثلا اگر گرما مهیا بشود آب در فلان نقطه به جوش می آید که بگوییم اگر فلان موضوع محقق بشود تولید هم رونق میگیرد . امر تولید پیچیده و به شاخصه ها و عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ، تقنینی، شرایط بین المللی و.. بستگی دارد؛ لذا بایستی از منظر مختلف به موضوع تولید بررسی شده و توجه شود و مسئولان باید در حوزه های مختلف سیاست گذاری و برنامه ریزی کنند و اگر می خواهند تولید رونق پیدا کند به همه عوامل توجه نمایند.
به عنوان مثال ساحت فرهنگ که مبنای تمام کنش ها، رفتارها و تصمیمات و کارهای در زندگی ما بسیار مهم است و نمی توان این ساحت را در تبیین اقتصاد، رونق تولید و سرمایه گذاری نادیده گرفت. مقوله ی فرهنگ که به تعریف اکثر جامعه شناسان مجموعه ای از باورها، بینش ها، رسوم، آداب وآیین های یک جامعه است در طول توسعه اقتصادی جای دارد و نه در عرض آن. پس برای شکلگیری اقتصاد مقاومتی در جامعه ابتدا باید به مقوله فرهنگ تحول و دگرگونی بر مبنای صحیح دست یافت، اقتصاد ضعیف را متحول و تحولات فرهنگی متناسب با مختصات اقتصاد مقاومتی پدید آورد.بحث تولید را میتوان از منظر مسئولان، مالکان و کارفرمایان، نیروی کاربنگاههای اقتصادی و ذینفعان (مردم) مورد واکاوی قرار داد.
بینش و تفکر مسئولان قانونگذاران و ناظرین بر امر تولید و متولیان صادرات و واردات بر رونق یا عدم رونق تولید تاثیر دارد. نماینده مجلسی که کارآفرین نبوده و ساختار تولید و سختی های کارآفرینان را نمی شناسد قانون روی قانون وضع می کند. به اجماع تمامی اهل فن، قوانین تولید و کار و تامین اجتماعی دست و پای تولید کننده را بسته است به نظر من به جای وضع قوانین حمایت از تولید و قانون رفع موانع تولید که خودشان به نحو دیگری مانع تولید شده اند، مجلس باید بنشیند مقررات زدایی کند و بسیاری از قوانین را حذف کند تا تولید رونق بگیرد.
از منظر مالکان کسب و کارو کارافرینان عدم نوآوری و تسلط نداشتن بر مسائل مالی، اداری، قوانین کار، مناسبات بازار، بی توجهی به تحقیق و توسعه و نوگرایی و خواست مشتری و کیفیت خدمات و محصولات وبرند سازی و ثبت برند، عدم تحمل ابهام و ریسک پذیری، عدم توانایی برخورد مدیران در تعامل مناسب انسانی با نیروهای شاغل، عدم توجه به مسائل بهره وری و کاهش هزینه عدم توجه به آینده پژوهشی و… در پایداری بنگاه ها تاثیر دارد وقتی جوانترها ورشکستگی و یأس را در کارفرمایان قدیمی تر بیینند سراغ ایجاد کسب و کار نمی روند و تولیدی نیست که رونق بگیرد.
از منظر نیروی انسانی بخواهیم بررسی کنیم اینکه کارگران کار کردن و نتیجه کار را از خود بدانند بیشتر بر کیفیت محصول اثر دارد. سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور بایستی در امر آموزش و انعطاف پذیری در اموزشهای به روز شده مفید برای بازار کار و آموزشهای کپسولی برای نیروی انسانی بدون اتلاف وقت تلاش مضاعف کند . بسیاری از آموزشها و استاندارد های آموزشی سازمان قدیمی یا مدت زمان آموزش خیلی طولانی است و جاذبه ای برای جوانان ندارد. مهارت نیروی انسانی و حرکت به سمت استقرار نظام صلاحیت حرفه ای نیروی کار باعث میشود تکلیف کارفرماها در انتخاب و به کارگیری نیروی انسانی مشخص شود.
و از منظر ذینفعان که مردم باشند خرید کالای ایرانی، بِرند ایرانی و کمک به حفظ و بقای بنگاههای ایرانی میتواند راهگشا باشد. کمک و آوردن سرمایه های خُرد درتولید و اعتماد به تولید کنندگان ایرانی از اقدامات دیگری که آحاد مردم میبایستی انجام دهند . باید به این فهم فرهنگی برسیم که فردی که چندین کارخانه با چند صد کارگر دارد مستکبر نیست مستکبر کسی است که سرمایه ی خود را در بانک های خارج از کشور گذاشته به فکر هموطنان نیست. مستکبر وارد کنندی اجناس بنجُل و بی کیفیت و قاچاق خارجی است . باید به این باور برسیم که کارآفرینان عاشق وطن و روزی رسان تعداد زیادی از هموطنانمان بوده و قابل احترامند و همه باید برای بقای این کارآفرینی بکوشیم تا اوهم مالیاتش را به دولت پرداخت نماید و شغل ایجاد شده حفظ شود.. مردم ما باید به این تغییر بینش ها برسند و از خرید کالاهای خارجی تا وقتی که مشابه داخلی دارد جدا پرهیزکنند.
ظرفیت های مغفول مانده در اقتصاد برای رونق تولید چیست؟
هرگاه صحبت از تولید و رونق میشود در ذهنمان کارخانه های بزرگ صنعتی و شهرکهای صنعتی که صدای ماشین آلاتش گوش فلک را کر کرده و دود از دودکشهای آن به هوا بلند است، تداعی میشود در صورتی که رونق تولید نه فقط به صنایع بزرگ و سنگین و بالادستی بلکه بیشتر به توسعه بنگاههای کوچک و زنجیره ارزش در صنایع کوچک پایین دستی و حتی تولیدات مشاغل خانگی بستگی دارد.
متولیان استاندارد و بهداشت بیشتر موارد مانع تولیدند تا رونق، مثالی بزنم که مطلب به خوبی بیان شود؛ در تمامی دنیا حتی کشورهای پیشرفته، تولید محصولات غذایی اُرگانیک و خانگی مواد غذایی غیر کارخانه ای و غیر کنسروی گرانتر وطرفدار بیشتری دارند، چون برخی حاضرند برای خرید محصولات خانگی ارگانیک سالم تر مثلا برای مربای خانگی که مواد نگهدارنده ندارد و تازه تر تولید می شوند پول بیشتری بپردازند، لذا مشاغل خانگی هم رونق خوبی دارند، اما در کشورما برعکس است، به جای فرهنگ سازی و آموزش برای تولید سالم و بهداشتی و تأکید بر رعایت وجدان کاری و اینگونه مسائل، متولیان مربوطه به بهانه عدم استاندارد و نداشتن کد بهداشتی و فلان آرم و سیب سلامت و... جلوی عرضه و فروش محصولات خانگی را میگیرند. قانون مشاغل خانگی باید اصلاح و به روز شود و مدیران جوان با فکر و ایده های جدید در اینگونه مسائل مربوط به کار و تولید تصمیم سازی نمایند.
سرمایه اجتماعی در جامعه ی کار و تولید مهم است، بدون ایجاد اعتماد که رونق تولید ایجاد نمیشود. اعتماد سرمایه گذار به سرمایه گذاری، اعتماد بنگاه دار به جذب سرمایه ها و نقدینگی ها در تولید، اعتماد مصرف کننده برا ی مصرف کالا، اعتماد تاجر به خرید و صادرات کالا به خارج از مرزهای استان ها و خارج از کشور تمام ارکان باید برای ایجاد این اعتمادها تلاش کنند. متاسفانه بیشتر اعتماد زدایی میشود تا اقدامات رونق زا.
لذا وقتی از جنبه های مختلف نگاه میکنیم میبینیم مسائل بسیار ریزی در این زمینه وجود دارد که بایستی به همه جنبه ها توجه شود.
به بحث دانش بنیانها باید توجه جدی شود، متولیان امر صنعت و اشتغال و بنگاهها از سطح شهرستان تا استان و وزارتخانه ها بایستی افکار و ایده جوانان جویای کار را به سمت دانش بنیان ها هدایت کنند. مدیران و روسایی که انتخاب میشوند باید با تفکر و بینش کارافرینانه همراه و مدافع و حامی باشند نه اینکه خودشان و افکار و قلمشان مانع تولید کنندگان باشند.
بحث زیر ساخت مثل جاده و ریل و حمل و نقل نیز مهم است. نمی توانیم حرف از توسعه و رونق تولید بزنیم و به فکر توسعه حمل و نقل نباشیم. گرانی کرایه حمل و نقل کالا و گرانی سوخت و قطعات ماشینهای سنگین بر قیمت تمام شده ی محصولات و در نتیجه بر رکود تولید اثر مستقیم دارد. دستمزد های جدید در شرایط فعلی بسیاری از کارگاههای کوچک را تحت فشار اقتصادی قرار داده و بسیاری از کارگران در آغاز سال شغل خود را از دست داده اند چون بنگاهها کشش این هزینه ها را ندارند و به ناچار آنچه که قابل کاهش است نیروی انسانی است چون در هزینه سوخت و انرژی و ماده اولیه که نمی توانند اقدامی کنند و به کاهش نیروی کار روی می آورند و این خیلی تأسف بار است و فشار بیش از این منجر به تعطیلی کل کارگاه خواهد شد.
با شدت گرفتن تحریم ها و مشکلات تولیدکنندگان امکان ایجاد اشتغال رونق تولید در سال جدید وجود دارد؟
نگاه باید به بازار فروش باشد و تولید کننده در هر شهر و روستای هر استان بتواند ابتدا روی بازار برون استانی و در صورت کیفیت و اضافه بودن محصولات روی صادرات برون مرزی تمرکز نماید .
اکنون که در تحریم هستیم باز هم فرصتهایی فراهم هست. برای رونق تولید باید ارتباطات بین المللی حداقل با همسایگانی که علی رغم اعلام تحریم ها ارتباط خوبی با ما دارند، ارتباطات تجاری برقرار کنیم و از فرصت ها بهره بگیریم . مثلا ایران به عراق و افغانستان و لبنان و غزه کمک میکند آیا از لحاظ اقتصادی تاجران ما و تولید کنندگان ما چه سهمی از بازار این کشورها را کسب نموده اند؟ در جنگ سوریه ما تعداد زیادی از جوانان غیورمان را برای حفظ آن کشور دادیم اکنون هم باید در بازسازی و هم به دست آوردن بازارمصرف سوریه از کشورهای دیگر جلوتر باشیم و تاجران ما با کمک وزارت امور خارجه و رایزنی های اتاق بازرگانی و اتاق تعاون ایران به این مهم دست پیدا کنند.
مسیر توسعه اقتصاد و کاهش نرخ بیکاری در شرایط فعلی چیست ؟
در شرایط فعلی حفظ اشتغال موجود در اولویت است. دبیر و سایر اعضای کارگروههای اشتغال و سرمایه گذاری استانها ابتدا باید به فکر حفظ اشتغال ایجاد شده باشند و از طریق حمایت های استانداران و دستگاههای دیگر در رفع مشکلات واحدها بکوشند و قبل از اینکه مشکل بزرگ شود با تدابیر قانونی و حمایتی از بحران جلوگیری کنند و در مرحله ی بعد با توجه به مزیت های استان ها نسبت به خوشه سازی کسب و کار و همچنین ایجاد زنجیره ارزش کالا ها و خدمات به کسب و کارهای مردم کمک کنند .
همانطور که اشاره کردم و دوباره تاکید میکنمئد باید بینش حفظ اشتغال و حمایت از کارآفرین و صاحبان کسب وکار درکلیه ی مدیران و کارکنان و کارشناسان دولت وجود داشته باشد گاهی مشاهده شده یک کارشناس در یک اداره اجرایی با اظهار نظری غلط، در کار تولید کننده اخلال ایجاد کرده و یا خدای نکرده مغرضانه و یا به دلیل تأمین نشدن خواسته ی ناحقش با توجه به تسلط بر قانون برای کارفرمایان مشکلاتی را ایجاد نموده است که مانند گره ای کور شده و بر مشکلات این کارآفرینان اضافه شده .
مدیران ارشد دستگاهها در تمام سطوح اگر واقعا پیرو حرف مقام رهبری هستند و وطنشان را دوست دارند و خواهان رشد و ترقی آن هستند و اگر واقعا خودشان اهل ارتشاء و خلاف نیستند، بایستی با این قبیل افراد و کارکنان برخورد سلبی جدی داشته باشند تا رونق تولید واقعا اتفاق بیافتد .