مصرفکننده، متضرر اصلی بازار لوازمخانگی
به گزارش نبض بازار به نقل از «جهانصنعت»- بحث بر سر واردات لوازمخانگی بالا گرفته است. با اینکه واردات لوازمخانگی درشت مدتهاست که ممنوع است اما برخی تولیدکنندگان به دنبال انحصار طولانیمدت در این بازار هستند و قصد دارند در قالب سند راهبردی لوازمخانگی، به زور هم که شده مردم را وادار به خرید اقلام ایرانی کنند. این موضوع حتی تا حدی پیش رفته است که رییسجمهور دولت سیزدهم طی یکی دو روز گذشته با واکنش بر سر آنچه در مورد صنعت لوازمخانگی و تقاضای بازار نسبت به برندهای خارجی عنوان میشود، اعلام کرد: برخی دم از این میزنند که دوباره محصولات کرهای وارد کشور شود در حالی که دیگر اجازه واردات نمیدهیم و نمیگذاریم واردات تولید را تحتالشعاع قرار دهد.
کمک به تولید داخل به عنوان یک دوره کوتاهمدت و مشخص اگرچه اقدامی قابل قبول است اما به گفته کارشناسان، اگر انحصار در تولید طولانی شود، منجر به تنبلی صنایع و در نهایت از دست رفتن قدرت رقابتی آنها خواهد شد. ضمن اینکه مصرفکننده در نهایت در این بازار متضرر میشود و باید هزینههای گزافی را برای خرید جنس بی کیفیت پرداخت کند. در این میان نکته جالب توجه این است که بازار لوازمخانگی در حال حاضر با اینکه در اختیار تولیدکنندگان داخلی قرار دارد اما در وضعیت مناسبی نیست و حتی مصرفکنندگانی که به جنس ایرانی اعتماد کردهاند، در برخی موارد دچار مشکل شدهاند.
بررسیها از سطح بازار نشان میدهد که توزیع برخی اقلام لوازمخانگی به کندی و به صورت قطرهچکانی صورت میگیرد و برخی تولیدکنندگان با وجود دریافت وجه از فروشنده و بنکدار، تحویل کالا را به چند ماه بعد موکول میکنند.برخی از تولیدکنندگان به دلیل کمبود قطعه و از دست دادن نیروی کار به دلیل شیوع بیماری کرونا، قادر به تولید نیستند و در این بین تعدادی از کارخانجات بزرگ نیز هستند که با وجود اینکه مبادرت به فروش کالا و دریافت وجه آن میکنند ولی به فروشنده میگویند کالا را سه ماه بعد تحویل خواهند داد و هیچ کالایی به صورت فیزیکی موجود ندارند. تاخیر چندماهه در تحویل کالا به فروشندگان و بازار در شرایطی است که برخی تولیدکنندگان ادعای خودکفایی و صادرات به کشورهای همسایه دارند، در حالی که پاسخگوی نیاز بازار داخلی در برخی اقلام نیستند. در این راستا سراغ قائممقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران رفتیم تا نظر او را در رابطه با صنعت و بازار لوازمخانگی جویا شویم.
بر اساس آنچه آرمان خالقی عنوان میکند، تمام تولید کنندگان لوازمخانگی در بازار با هم رقیب هستند اما در یک سری از موضوعات با هم منافع مشترک دارند. این در حالی است که هر اتفاقی هم که بیفتد، باز مصرفکننده متضرر اصلی این بازار است. گفتوگوی «جهانصنعت» با این کارشناس صنعتی را در ادامه میخوانید:
نظر شما در خصوص سند راهبردی لوازمخانگی چیست؟ آیا ممنوعیت واردات به واسطه حمایت از تولید داخلی در این صنعت سیاست درستی است؟
در بحث لوازمخانگی تقریبا واردات رسمی به کشور نداریم. این موضوع به واسطه تحریمهاست که منجر به خروج سه برند لوازمخانگی مشهور از کشور شد. در واقع از آنجا که امکان پرداخت پول از سوی ما وجود ندارد، در نتیجه فروش کالا و قطعات نیز مشکل میشود. در نتیجه واردات طبیعی در این بخش وجود ندارد. اما در مورد سیاست ممنوعیت واردات برای حمایت از تولید داخل شاهد هستیم که در حوزه خودرو و پوشاک سیاست ممنوعیت واردات از زمان وزارت آقای نعمتزاده در دستور کار قرار گرفت. در واقع سیاست در صنعت پوشاک این بوده که برندهای خارجی وارد ایران نشوند، مگر اینکه در داخل نمایندگی داشته و تعهدات داخلی برای بخش یا درصدی از محصولی که وارد میشود داشته باشند.
در مورد لوازمخانگی هم سیاست همین است. موضوع حمایت از تولید ملی را مطرح کردهاند تا برندهای داخلی بتوانند علاوه بر تامین نیازهای کشور ظرفیت صادراتی خود را نیز تقویت کنند.
در این رابطه مانند خودروسازی، در تامین قطعات لوازمخانگی نیز سعی شده با داخلیسازی صورت بگیرد. البته در بخش تولید تلویزیون از آنجا که امکان تولید پنل در کشور وجود ندارد، وارد میشود. همچنین در سایر بخشها نیز واردات با توجه به موضوع داخلیسازی همچنان ادامه دارد. مانند الکتروموتور ماشین لباسشویی، بردهای الکترونیکی، کمپرسور یخچال و… که همچنان نیاز به واردات آنها وجود دارد.
با این شرایط اگر بخواهیم بگوییم که حمایتها برای تقویت این صنعت تا کی میتواند ادامه داشته باشد، باید بگوییم به فرض اگر امروز تحریمها برداشته شود، آیا با واردات این محصولات مواجه خواهیم شد یا خیر؟ در این رابطه یک بحث تعرفهها وجود دارد و یک بحث نیز قاچاق است که همچنان ادامه دارد. در این رابطه برای کالاهایی مانند لوازمخانگی که به طرق مختلف توسط قاچاقچیان وارد کشور میشود، خرید آنها برای مصرفکننده چندان هم دشوار نیست. به عنوان مثال در تهران میتوانید یک تلفن، کولرگازی یا یخچال را سفارش دهید و توسط فروشنده آن را در خانه نصب کرده و بیمه و ضمانت سلامت کالا را نیز دریافت کنید. در نتیجه کالای قاچاق در این بخش همچنان در کشور موجود است و طرحهایی هم که در این راستا اجرایی میشود، برای جلوگیری از قاچاق است.
البته نحوه اجرای ممنوعیت واردات مانند چگونگی کنترل مرزها و شناسایی عوامل توزیع تا حدودی ناکارآمد بوده است. این امر به واسطه عواملی همچون طولانی بودن مرزها و غیر قابل کنترل بودن آنها، منافع ذینفعان و نیز ملاحظاتی اجتماعی که در برخی از استانهای مرزی وجود دارد، جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق به کشور را تا حدودی دشوار کرده است.
در این شرایط اگر تحریمها برداشته شود، تولیدکننده داخلی علیرغم حمایتی که داشته با یک بازار باز مواجه شده و از آنجا که مزیت رقابتی کمتری از نظر قیمت و کیفیت محصول دارد، امکان رقابت برایش به شدت پایین آمده و دچار ضرر و زیانهایی میشود. به همین دلیل است که باید برای حمایت از تولید داخل حمایتهای تعرفهای و ممنوعیتهای محسوس صادراتی در دستور کار قرار بگیرد. در غیر این صورت نوعی شرایط گلخانهای ایجاد میشود که در این شرایط وضعیت واحدهای تولیدی به گونهای نخواهد بود که امکان رقابتپذیری با محصولات خارجی داشته باشند.
در واقع بازارهای صادراتی برای لوازمخانگی ایران زمانی تحقق مییابد که آنها بتوانند از لحاظ کیفیت و قیمت توان رقابت با برندهای خارجی را داشته باشند. در غیر این صورت امکان صادرات وجود نخواهد داشت. لذا طرحهای حمایت از تولید داخل مانند ممنوعیت واردات باید به صورت هدفمند واحدهای تولیدی را به سمتی هدایت کند که قادر باشند تولیدات خود را در یک بازار رقابتی به یک برند معتبر تبدیل کنند.
در واقع منظور شما این است که تنها به فکر انحصار بازار نبوده و خودشان را برای شرایطی آماده کنند که در صورت آزاد شدن واردات بتوانند با شرایط تطبیق پیدا کنند. البته در این شرایط هم مواردی وجود دارد. مانند اینکه برای تدوین سند راهبردی یکسری افراد در شورای سیاستگذاری به عنوان ذینفعان وجود داشتند. به همین دلیل است که با ادامه وضعیت فعلی همه چیز در دست این افراد خاص قرار گرفته و سایر تولیدکنندگان نیز در وضعیت نامشخصی قرار میگیرند.
در صنعت لوازمخانگی دو طیف وجود دارد. یکی انجمنهای صنفی لوازمخانگی هستند و یکی هم انجمنهای صنایع لوازمخانگی. انجمن صنایع لوازمخانگی کوچک بوده و در حدود هفت تا هشت انجمن ملی هستند. سیاست این انجمنها حمایت از اعضا و تولیدکنندگان است. در مقابل اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی که زیر مجموعه اتاق اصناف است، سمت و سویش بیشتر واردات محور است. آنها نماینده اصناف و فروشگاهها هستند و تمایل این صنف بیشتر به کالای وارداتی است؛ چون سود بیشتری برای آنها دارد.
مصرفکننده هم بیشتر از این امر استقبال میکند.
بله، چون مشتری در این سمت است. قاعدتا آنها هم میخواهند ذائقه مشتری را فراهم کنند. کالای قاچاق هم در همین صنوف فروخته میشود و خارج از آن نیست. در این حوزه دو دیدگاه وجود دارد که هر دو خط همدیگر را تخریب میکنند.
اینکه همه به فکر منافع خودشان هستند، در نهایت به مصرفکننده ضرر نمیزند؟
چیزی که میخواستم در انتها به آن برسم همین نکته است. تمام این دوستان و عزیزان تولیدکننده در بازار با هم رقیب هستند و در یکسری موضوعات با هم منافع مشترک دارند. در بازار هر کدام براساس توان و بازاریابی که دارند کار میکنند. برخی شرکتها با استفاده از وام خرید لوازمخانگی جلو افتادهاند و در مقطعی توانستند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنند.با این حال موضوع مهم این است که در نهایت محصول با چه کیفیت و قیمتی به دست مشتری رسیده و آیا توان رقابت با کالای خارجی را دارد یا خیر؟ اگر تولید داخل به نحوی گران تمام شود که مشتری بتواند کالای خارجی را ارزانتر تهیه کند با طرحهایی نظیر ممنوعیت واردات در نهایت مشتری زیان میبیند. دقیقا مانند صنعت خودرو که مصرفکننده مجبور است خودروی داخلی تهیه کند، اما میبینیم که همین خودرو در بازار کشورهای همجوار چه مقدار ارزانتر است.
در این میان مردم ضرر میکنند چون از آنجا که تولیدکننده خودرو دولتی است، هم حاشیه سود بالایی دارد و هم بسیار ناکارآمدتر است. البته در مورد لوازمخانگی مشکلات مانند خودرو نبوده و گپ آن چندان زیاد نیست. به همین دلیل است که روی حمایتهای هدفمند و زماندار تاکید میکنم. در واقع همه باید کمک کنیم تا برندهای کوچک تحت یک برند مشترک تولید کرده و کنسرسیوم تشکیل بدهند. وقتی یک کارخانه لوازمخانگی میزنیم و میخواهیم یخچال و گاز تولید کنیم مجبوریم یخچال را در سایزها و طراحیهای مختلف تولید کنیم و همه به دنبال همین میروند و سرمایه سنگینی بابت این کار تلف میشود. در این رابطه شرکتهای متوسط و کوچک مجبور به سرمایهگذاری سنگینی هستند و خطوط زیادی میزنند؛ در حالی که اگر واحدها از ابتدا با هم توافق کنند و شرکتهای بازرگانی مشترکی داشته باشند که مشخص کند کدام شرکت چه نوع و مدلی از یخچال را تولید کند، نسبت به تواناییها و امکاناتشان قادر به افزایش ظرفیت تولید خواهند بود. این عمل همچنین هزینههای تولید را کاهش داده و در نهایت به نفع مصرفکننده تمام میشود.
به عقیده ما، در جریان امضای سند راهبردی لوازمخانگی به جز فعالان این صنعت که خود ذینفع هستند، باید یکسری فعال بخش خصوصی هم حضور داشته باشند. کسانی که صرفا منافع نداشته باشند و از نظرات آنها هم استفاده شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما در این زمینه یک مشکل داریم. مثلا در انجمن قطعهسازان زمانی فقط انجمن تشکیل میشود و سازندهها هستند؛ کسانی که قطعه را از جاهای مختلف جمع و مونتاژ کرده و تحت نام یک برند توزیع میکنند. این برند با یکسری قطعهساز روبهرو است که آن قطعهساز برای پنج برند مختلف دیگر قطعه میزند. فرض کنید تولیدکننده کمپرسور ممکن است به همه اینها جنس بدهد. ولی در انجمنها و تشکلها به جز در مورد خودرو ما انجمن قطعهسازان نداریم. در کشور چندین انجمن قطعهسازان وجود دارد که از منافع خود در برابر منافع خودروساز حمایت میکنند. در بعضی جاها با هم تضاد منافع دارند چون قطعهساز به دنبال منافع خودش است و خودروساز گاهی منافع خود را در این میبیند که از قطعهساز داخلی نخرد؛ چون قیمتش گرانتر تمام میشود به دنبال پایین آوردن تعرفه و وارد کردن قطعه از خارج است. در حالی که قطعهساز میخواهد تعرفه واردات را بالا ببرد. در لوازمخانگی هم مساله همین است، ولی متاسفانه قطعهسازان این صنف با هم تشکل قوی ندارند تا از منافعشان حمایت کنند. به نقل از «جهانصنعت»- بحث بر سر واردات لوازمخانگی بالا گرفته است. با اینکه واردات لوازمخانگی درشت مدتهاست که ممنوع است اما برخی تولیدکنندگان به دنبال انحصار طولانیمدت در این بازار هستند و قصد دارند در قالب سند راهبردی لوازمخانگی، به زور هم که شده مردم را وادار به خرید اقلام ایرانی کنند. این موضوع حتی تا حدی پیش رفته است که رییسجمهور دولت سیزدهم طی یکی دو روز گذشته با واکنش بر سر آنچه در مورد صنعت لوازمخانگی و تقاضای بازار نسبت به برندهای خارجی عنوان میشود، اعلام کرد: برخی دم از این میزنند که دوباره محصولات کرهای وارد کشور شود در حالی که دیگر اجازه واردات نمیدهیم و نمیگذاریم واردات تولید را تحتالشعاع قرار دهد.
کمک به تولید داخل به عنوان یک دوره کوتاهمدت و مشخص اگرچه اقدامی قابل قبول است اما به گفته کارشناسان، اگر انحصار در تولید طولانی شود، منجر به تنبلی صنایع و در نهایت از دست رفتن قدرت رقابتی آنها خواهد شد. ضمن اینکه مصرفکننده در نهایت در این بازار متضرر میشود و باید هزینههای گزافی را برای خرید جنس بی کیفیت پرداخت کند. در این میان نکته جالب توجه این است که بازار لوازمخانگی در حال حاضر با اینکه در اختیار تولیدکنندگان داخلی قرار دارد اما در وضعیت مناسبی نیست و حتی مصرفکنندگانی که به جنس ایرانی اعتماد کردهاند، در برخی موارد دچار مشکل شدهاند.
بررسیها از سطح بازار نشان میدهد که توزیع برخی اقلام لوازمخانگی به کندی و به صورت قطرهچکانی صورت میگیرد و برخی تولیدکنندگان با وجود دریافت وجه از فروشنده و بنکدار، تحویل کالا را به چند ماه بعد موکول میکنند.برخی از تولیدکنندگان به دلیل کمبود قطعه و از دست دادن نیروی کار به دلیل شیوع بیماری کرونا، قادر به تولید نیستند و در این بین تعدادی از کارخانجات بزرگ نیز هستند که با وجود اینکه مبادرت به فروش کالا و دریافت وجه آن میکنند ولی به فروشنده میگویند کالا را سه ماه بعد تحویل خواهند داد و هیچ کالایی به صورت فیزیکی موجود ندارند. تاخیر چندماهه در تحویل کالا به فروشندگان و بازار در شرایطی است که برخی تولیدکنندگان ادعای خودکفایی و صادرات به کشورهای همسایه دارند، در حالی که پاسخگوی نیاز بازار داخلی در برخی اقلام نیستند. در این راستا سراغ قائممقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران رفتیم تا نظر او را در رابطه با صنعت و بازار لوازمخانگی جویا شویم.
بر اساس آنچه آرمان خالقی عنوان میکند، تمام تولید کنندگان لوازمخانگی در بازار با هم رقیب هستند اما در یک سری از موضوعات با هم منافع مشترک دارند. این در حالی است که هر اتفاقی هم که بیفتد، باز مصرفکننده متضرر اصلی این بازار است. گفتوگوی «جهانصنعت» با این کارشناس صنعتی را در ادامه میخوانید:
نظر شما در خصوص سند راهبردی لوازمخانگی چیست؟ آیا ممنوعیت واردات به واسطه حمایت از تولید داخلی در این صنعت سیاست درستی است؟
در بحث لوازمخانگی تقریبا واردات رسمی به کشور نداریم. این موضوع به واسطه تحریمهاست که منجر به خروج سه برند لوازمخانگی مشهور از کشور شد. در واقع از آنجا که امکان پرداخت پول از سوی ما وجود ندارد، در نتیجه فروش کالا و قطعات نیز مشکل میشود. در نتیجه واردات طبیعی در این بخش وجود ندارد. اما در مورد سیاست ممنوعیت واردات برای حمایت از تولید داخل شاهد هستیم که در حوزه خودرو و پوشاک سیاست ممنوعیت واردات از زمان وزارت آقای نعمتزاده در دستور کار قرار گرفت. در واقع سیاست در صنعت پوشاک این بوده که برندهای خارجی وارد ایران نشوند، مگر اینکه در داخل نمایندگی داشته و تعهدات داخلی برای بخش یا درصدی از محصولی که وارد میشود داشته باشند.
در مورد لوازمخانگی هم سیاست همین است. موضوع حمایت از تولید ملی را مطرح کردهاند تا برندهای داخلی بتوانند علاوه بر تامین نیازهای کشور ظرفیت صادراتی خود را نیز تقویت کنند.
در این رابطه مانند خودروسازی، در تامین قطعات لوازمخانگی نیز سعی شده با داخلیسازی صورت بگیرد. البته در بخش تولید تلویزیون از آنجا که امکان تولید پنل در کشور وجود ندارد، وارد میشود. همچنین در سایر بخشها نیز واردات با توجه به موضوع داخلیسازی همچنان ادامه دارد. مانند الکتروموتور ماشین لباسشویی، بردهای الکترونیکی، کمپرسور یخچال و… که همچنان نیاز به واردات آنها وجود دارد.
با این شرایط اگر بخواهیم بگوییم که حمایتها برای تقویت این صنعت تا کی میتواند ادامه داشته باشد، باید بگوییم به فرض اگر امروز تحریمها برداشته شود، آیا با واردات این محصولات مواجه خواهیم شد یا خیر؟ در این رابطه یک بحث تعرفهها وجود دارد و یک بحث نیز قاچاق است که همچنان ادامه دارد. در این رابطه برای کالاهایی مانند لوازمخانگی که به طرق مختلف توسط قاچاقچیان وارد کشور میشود، خرید آنها برای مصرفکننده چندان هم دشوار نیست. به عنوان مثال در تهران میتوانید یک تلفن، کولرگازی یا یخچال را سفارش دهید و توسط فروشنده آن را در خانه نصب کرده و بیمه و ضمانت سلامت کالا را نیز دریافت کنید. در نتیجه کالای قاچاق در این بخش همچنان در کشور موجود است و طرحهایی هم که در این راستا اجرایی میشود، برای جلوگیری از قاچاق است.
البته نحوه اجرای ممنوعیت واردات مانند چگونگی کنترل مرزها و شناسایی عوامل توزیع تا حدودی ناکارآمد بوده است. این امر به واسطه عواملی همچون طولانی بودن مرزها و غیر قابل کنترل بودن آنها، منافع ذینفعان و نیز ملاحظاتی اجتماعی که در برخی از استانهای مرزی وجود دارد، جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق به کشور را تا حدودی دشوار کرده است.
در این شرایط اگر تحریمها برداشته شود، تولیدکننده داخلی علیرغم حمایتی که داشته با یک بازار باز مواجه شده و از آنجا که مزیت رقابتی کمتری از نظر قیمت و کیفیت محصول دارد، امکان رقابت برایش به شدت پایین آمده و دچار ضرر و زیانهایی میشود. به همین دلیل است که باید برای حمایت از تولید داخل حمایتهای تعرفهای و ممنوعیتهای محسوس صادراتی در دستور کار قرار بگیرد. در غیر این صورت نوعی شرایط گلخانهای ایجاد میشود که در این شرایط وضعیت واحدهای تولیدی به گونهای نخواهد بود که امکان رقابتپذیری با محصولات خارجی داشته باشند.
در واقع بازارهای صادراتی برای لوازمخانگی ایران زمانی تحقق مییابد که آنها بتوانند از لحاظ کیفیت و قیمت توان رقابت با برندهای خارجی را داشته باشند. در غیر این صورت امکان صادرات وجود نخواهد داشت. لذا طرحهای حمایت از تولید داخل مانند ممنوعیت واردات باید به صورت هدفمند واحدهای تولیدی را به سمتی هدایت کند که قادر باشند تولیدات خود را در یک بازار رقابتی به یک برند معتبر تبدیل کنند.
در واقع منظور شما این است که تنها به فکر انحصار بازار نبوده و خودشان را برای شرایطی آماده کنند که در صورت آزاد شدن واردات بتوانند با شرایط تطبیق پیدا کنند. البته در این شرایط هم مواردی وجود دارد. مانند اینکه برای تدوین سند راهبردی یکسری افراد در شورای سیاستگذاری به عنوان ذینفعان وجود داشتند. به همین دلیل است که با ادامه وضعیت فعلی همه چیز در دست این افراد خاص قرار گرفته و سایر تولیدکنندگان نیز در وضعیت نامشخصی قرار میگیرند.
در صنعت لوازمخانگی دو طیف وجود دارد. یکی انجمنهای صنفی لوازمخانگی هستند و یکی هم انجمنهای صنایع لوازمخانگی. انجمن صنایع لوازمخانگی کوچک بوده و در حدود هفت تا هشت انجمن ملی هستند. سیاست این انجمنها حمایت از اعضا و تولیدکنندگان است. در مقابل اتحادیه فروشندگان لوازمخانگی که زیر مجموعه اتاق اصناف است، سمت و سویش بیشتر واردات محور است. آنها نماینده اصناف و فروشگاهها هستند و تمایل این صنف بیشتر به کالای وارداتی است؛ چون سود بیشتری برای آنها دارد.
مصرفکننده هم بیشتر از این امر استقبال میکند.
بله، چون مشتری در این سمت است. قاعدتا آنها هم میخواهند ذائقه مشتری را فراهم کنند. کالای قاچاق هم در همین صنوف فروخته میشود و خارج از آن نیست. در این حوزه دو دیدگاه وجود دارد که هر دو خط همدیگر را تخریب میکنند.
اینکه همه به فکر منافع خودشان هستند، در نهایت به مصرفکننده ضرر نمیزند؟
چیزی که میخواستم در انتها به آن برسم همین نکته است. تمام این دوستان و عزیزان تولیدکننده در بازار با هم رقیب هستند و در یکسری موضوعات با هم منافع مشترک دارند. در بازار هر کدام براساس توان و بازاریابی که دارند کار میکنند. برخی شرکتها با استفاده از وام خرید لوازمخانگی جلو افتادهاند و در مقطعی توانستند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کنند.با این حال موضوع مهم این است که در نهایت محصول با چه کیفیت و قیمتی به دست مشتری رسیده و آیا توان رقابت با کالای خارجی را دارد یا خیر؟ اگر تولید داخل به نحوی گران تمام شود که مشتری بتواند کالای خارجی را ارزانتر تهیه کند با طرحهایی نظیر ممنوعیت واردات در نهایت مشتری زیان میبیند. دقیقا مانند صنعت خودرو که مصرفکننده مجبور است خودروی داخلی تهیه کند، اما میبینیم که همین خودرو در بازار کشورهای همجوار چه مقدار ارزانتر است.
در این میان مردم ضرر میکنند چون از آنجا که تولیدکننده خودرو دولتی است، هم حاشیه سود بالایی دارد و هم بسیار ناکارآمدتر است. البته در مورد لوازمخانگی مشکلات مانند خودرو نبوده و گپ آن چندان زیاد نیست. به همین دلیل است که روی حمایتهای هدفمند و زماندار تاکید میکنم. در واقع همه باید کمک کنیم تا برندهای کوچک تحت یک برند مشترک تولید کرده و کنسرسیوم تشکیل بدهند. وقتی یک کارخانه لوازمخانگی میزنیم و میخواهیم یخچال و گاز تولید کنیم مجبوریم یخچال را در سایزها و طراحیهای مختلف تولید کنیم و همه به دنبال همین میروند و سرمایه سنگینی بابت این کار تلف میشود. در این رابطه شرکتهای متوسط و کوچک مجبور به سرمایهگذاری سنگینی هستند و خطوط زیادی میزنند؛ در حالی که اگر واحدها از ابتدا با هم توافق کنند و شرکتهای بازرگانی مشترکی داشته باشند که مشخص کند کدام شرکت چه نوع و مدلی از یخچال را تولید کند، نسبت به تواناییها و امکاناتشان قادر به افزایش ظرفیت تولید خواهند بود. این عمل همچنین هزینههای تولید را کاهش داده و در نهایت به نفع مصرفکننده تمام میشود.
به عقیده ما، در جریان امضای سند راهبردی لوازمخانگی به جز فعالان این صنعت که خود ذینفع هستند، باید یکسری فعال بخش خصوصی هم حضور داشته باشند. کسانی که صرفا منافع نداشته باشند و از نظرات آنها هم استفاده شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما در این زمینه یک مشکل داریم. مثلا در انجمن قطعهسازان زمانی فقط انجمن تشکیل میشود و سازندهها هستند؛ کسانی که قطعه را از جاهای مختلف جمع و مونتاژ کرده و تحت نام یک برند توزیع میکنند. این برند با یکسری قطعهساز روبهرو است که آن قطعهساز برای پنج برند مختلف دیگر قطعه میزند. فرض کنید تولیدکننده کمپرسور ممکن است به همه اینها جنس بدهد. ولی در انجمنها و تشکلها به جز در مورد خودرو ما انجمن قطعهسازان نداریم. در کشور چندین انجمن قطعهسازان وجود دارد که از منافع خود در برابر منافع خودروساز حمایت میکنند. در بعضی جاها با هم تضاد منافع دارند چون قطعهساز به دنبال منافع خودش است و خودروساز گاهی منافع خود را در این میبیند که از قطعهساز داخلی نخرد؛ چون قیمتش گرانتر تمام میشود به دنبال پایین آوردن تعرفه و وارد کردن قطعه از خارج است. در حالی که قطعهساز میخواهد تعرفه واردات را بالا ببرد. در لوازمخانگی هم مساله همین است، ولی متاسفانه قطعهسازان این صنف با هم تشکل قوی ندارند تا از منافعشان حمایت کنند.