حجاب را بردارید
مطلب حاضر به قلم میثم علوی با موضوع"حجاب را بردارید"می باشد که به بررسی یک پرونده می پردازد که برعلیه او راه اندازی شده بود.
در حالی این سطور را مینویسم که در قلبم هنوز محسن رضایی را دوست دارم و روزگاری آرزو داشتم پسرم مانند او یک انسان قوی و مجاهد تربیت شود
جناب دکتر سردار سرلشکر رضایی بخاطر یک موضوع شخصی و با هدایت آقازاده ۳ سال از عمر کوتاه ما را با انواع حاشیه گرفت و آنچنان بلایی بر سرمان آورد که اگر قتل هم کرده بودیم این رفتار مافیایی شایسته یک مسلمان نبود
ما شیعیان پس از هزار و چهارصد سال به دست مردم و با رهبری امام از سیاه چاله ها و حاشیه تاریخ خارج شدیم و برای خود حکومت تشکیل دادیم و به دست جانشینش تا توانستیم هم مکتبی های خود را در منطقه تقویت کردیم ولی در یک کج فهمی استراتژیک به سمتی رفتیم که روح و حقیت دین که بر مبنای اخلاق،عدالت،جهاد،ولایت معصوم و معنویت بود در زیر پای یک پوسته با عناوینی نظیر شرب خمر، موسیقی غنا،بی حجابی،رقص و در کمدی ترین قسمت آن حتی پشت موی بلند و آستین کوتاه ذبح شد تا جاییکه مرجعی مثل نوری همدانی که باید مشخص شود در جنگ تحمیلی در کجای این دفاع بزرگ حضور داشتند اذعان میکنند که شهدای ما برای حجاب شهید شدند!!!
با اتهام دروغین و واهی انتشار اسناد محرمانه نظام و در یک پرونده سازی بزرگ که هیچ کدام از دو دستگاه نظارتی اصلی حاضر به ضابط شدن نشدند و با ارتباط رضایی با فرمانده وقت فراجا این پلیس امنیت بود که با ۸ مامور لباس شخصی و با حکم بازرسی تمامی متعلقات به بنده از گاو صندوق گرفته تا منزل،دفتر،اتومبیل و ضبط تمامی وسایل الکترونیکی خودم،شرکتم و همسرم !! به سراغ ما آمدند و بعد از ۳ ماه بازرسی توسط آزمایشگاه و رد زنی تمامی آثار حتی یک مورد باز هم میگویم حتی یک مورد خلاف شرع و قانونی در کار و زندگی شخصی ما پیدا نکردند که تا ابد این پرونده سند درخشانی برای سلامت کار ما خواهد بود
حداقل در مورد ما از بلند نظری نظام حاکم حتی یک بار برخورد که خیر که حتی یک تذکر بصورت سیستمی دریافت نکردیم؛ غیر از یک مورد شخصی که گفت شد و یک مورد که یک دستگاه بزرگ با موسسه ما مشکلی نداشت و در کمال احترام منبع یک خبر را میخواستند که بدلیل اینکه ما هیچ انسانی که به ما اعتماد کرده را به درد سر نمیندازیم باعث شدیم هم فرصت طلایی ارتباط با رییس آنجا را از دست بدهیم و هم ۶ ماه در رفت و آمد باشیم!؛ ماهها زیر فشار بودیم و اسمی از رفیق خود نبردیم ولی رسانه رسوای زمانه ما که بخاطر آگهی دوزاری یک شرکت روانکار رفیق خود را میفروشد با توجه به انتشار مطلب دریافت ۲ میلیارد برای خبر نزدن علیه یک شرکت نفتی به ما میگوید باجگیر که خداوند متعال بین ما و آنها قضاوت کند (نگارنده ظلم تمامی انسانها را در گذشته و آینده! حلال کرده ام)
تمام این حرفهای طولانی و مهم را خلاصه و گذرا و گاها نامفهوم گفتم تا فقط اینجا را بگویم که افرادی که این برخورد را کردند میدانستند انتشار اسناد محرمانه نظام سالبه به انتفاع موضوع است ولی در یک تحلیل درست با اتهام فوق امنیتی که مطرح کرده بودند توانسته بودند به تمامی حوزه های عمومی و خصوصی بنده دست پیدا کنند که قطعا پس از این همه بازرسی یک تخلف میتوانستند در حین کار به دست بیاورند که بزرگترین خلاف ما این بود که در یک فلش موسیقی ترانه مجاز و لس آنجلسی گوش میدادیم که آنرا هم خجالت زده نتوانستند صورت جلسه کنند و پس از اینکه آقا محسن توانست در یک چند هزار ساعت یک تنه بهمراه آقازاده خود وقت سیستم فراجا و قضایی را تلف کند آن فلش ما را که برا گلچین کردن آن زحمت کشیده بودیم! پاک کردند و تحویل دادن تا در جاییکه در زیر پرچم الله به همه جای ما تجاوز شده بود موسیقی گوگوش و داریوش پاک شود تا ثابت شود که ظاهرا قرآن و دین جدیدی در مغز برخی از آقایان وجود دارد که در آن تجاوز حلال و گوش دادن به یک موسیقی جهت تمدید قوای ذهنی حرام می باشد.
امثال این مغزها در زیر رگبار تهدیدات تاریخی اسراییل جانی و مشکلات کمرشکن اقتصادی به دنبال اجرای قانون حجاب و به جان هم انداختن مردم و ادامه فیلترینگ است و وای از روزی که صاحب کار بیاید و اگر به برخی ها باشد او را نیز نهی از منکر خواهند کرد که بزرگترین منکر از بین بردن آرامش و شادی مردم و دادن حکومت به افراد فاسق و جاسوسی مثل رضا پهلوی و یا متحجرینی که زیر پرچم انگلیس شیعه را تبلیغ میکنند می باشد
تفکر ما آخرین حلقه اتصال ما بین دنیا و آخرت مردم است اگر با ما به صلح نرسید کسانی در مقابل شما خواهند ایستاد که آماده هستند تمام کینه ای که از خداوند و پیغمبر دارند بر سر جامعه دیندار بیاورند و بر خلاف جاهلین قطعا ما به دوره پهلوی دوم باز نخواهیم گشت بلکه روزگاری را خواهیم دید که همان انجمن حجتیه برای نماز خواندن عادی خود باید دنبال یک سجاده در زیر لگد درندگانی مانند مسیح علینژاد باشد