ایده جدید دولت برای مسکن/ طرح اجاره به شرط تملیک، کارگران را خانهدار میکند؟
به گزارش نبض بازار، طرح «مسکن اجاره به شرط تملیک» یکی از جدیدترین برنامههای دولت برای خانهدار کردن کارگران است. ایده این طرح ساده به نظر میرسد: کارگران واحدهای مسکونی را اجاره میکنند و در طول دوره قرارداد، بخشی از پرداختیها بهعنوان اجاره و بخشی دیگر بهعنوان اقساط خرید ملک محسوب میشود. در پایان دوره، مالکیت واحد به کارگران منتقل میشود. دولت وعده داده است صدها هزار واحد مسکونی طی چند سال ساخته شود و مشارکت بانکها و کارفرمایان نیز بخشی از بار مالی را کاهش دهد.
در نگاه اولیه، این شیوه میتواند راهکاری برای خانهدار شدن کارگران باشد، اما تجربههای گذشته نشان داده که وعدههای بزرگ ساخت مسکن اغلب با چالشهای اساسی مواجه شدهاند.
مقایسه با طرحهای گذشته
اگر نگاهی به تجربههای قبلی در حوزه مسکن بیندازیم، میتوان نقاط ضعف احتمالی این طرح را بهتر درک کرد. مسکن مهر، با هدف خانهدار کردن اقشار کمدرآمد، وعده ساخت میلیونها واحد مسکونی ارزان را داده بود. اما در عمل، پروژهها با تأخیرهای طولانی، کیفیت پایین ساخت و مشکلات زیرساختی مواجه شدند و بسیاری از خریداران با تعهدات بانکی سنگین و افزایش هزینهها روبهرو شدند.
طرح ملی مسکن نیز اگرچه رویکرد منسجمتری داشت و دولت زمین و تسهیلات فراهم کرد، اما همچنان با مشکلات کیفیت ساخت، زمان تحویل و توان پرداخت اقساط کارگران روبهرو شد.
طرح اجاره به شرط تملیک از نظر مکانی و سازوکار تفاوتهایی دارد و تلاش شده کارفرما و بانکها نیز در فرآیند مشارکت کنند. با این حال، شباهت بنیادین آن با طرحهای گذشته در این است که دولت همچنان مسئول اصلی ساخت و تأمین منابع است و کارگران باید توان پرداخت اقساط طولانیمدت را داشته باشند. تجربه نشان داده که چنین انتظاری در عمل به ندرت محقق میشود.
مشکلات طرح اجاره به شرط تملیک
یکی از اصلیترین چالشهای این طرح، توان واقعی کارگران در پرداخت اقساط است. با سطح حقوق فعلی و افزایش روزافزون هزینههای زندگی، بسیاری از کارگران توان پرداخت اقساط ماهانه را ندارند. حتی اگر پروژهها با کیفیت مناسب ساخته شوند، فشار مالی ناشی از پرداخت مستمر اقساط میتواند باعث خروج کارگران از چرخه طرح شود. این وضعیت، اعتماد به برنامه و انگیزه کارگران برای ادامه مشارکت در آن را کاهش میدهد.
از سوی دیگر، توان واقعی دولت در ساخت صدها هزار واحد مسکونی و تأمین منابع مالی مورد نیاز پروژه نیز محدود است. تجربه پروژههای بزرگ مسکن مهر و ملی نشان داده که تأخیر در تأمین زمین، محدودیت بودجه و مشکلات اجرایی به راحتی میتواند برنامهها را ناکام کند. در نهایت، این ناتوانی در تأمین واقعی پروژه و ظرفیت مالی، خود به عامل اصلی شکست احتمالی تبدیل میشود.
پیامدهای تورمی و اقتصادی
پیامد دیگر این طرح، فشار تورمی است. ساخت واحدهای مسکونی در مقیاس بزرگ نیازمند منابع مالی کلان است و افزایش هزینه مصالح، دستمزدها و تورم عمومی میتواند مبلغ اقساط را بیش از توان پرداخت کارگران بالا ببرد. تجربه مسکن مهر نشان داده که تزریق منابع کلان به بخش مسکن بدون برنامهریزی دقیق، نه تنها به کاهش بحران مسکن کمک نمیکند، بلکه بار مالی بر دولت و نظام بانکی و فشار تورمی را افزایش میدهد. در این شرایط، اقشار کمدرآمد بیش از پیش آسیب میبینند و طرحهای مسکن به وعدههایی ناکام تبدیل میشوند.
طرح «مسکن اجاره به شرط تملیک» در تئوری میتواند راهی برای خانهدار شدن کارگران باشد، اما تجربه پروژههای گذشته نشان میدهد که در عمل، ناتوانی دولت در تأمین منابع، محدودیت مالی کارگران در پرداخت اقساط و فشار تورمی، میتواند آن را به نمونهای دیگر از وعدههای ناکام تبدیل کند. بدون برنامهریزی دقیق، نظارت مستمر و تضمین منابع مالی، این طرح بیش از آنکه به خانهدار شدن کارگران منجر شود، میتواند سردرگمی، تعهدات بانکی سنگین و افزایش فشار اقتصادی را برای کشور به همراه داشته باشد.