گاز صنایع فولاد ۳ برابر کشورهای منطقه حساب میشود/ سود شرکتهای فولادی از ۳۳ به ۱۲ درصد کاهش یافته است
به گزارش نبض بازار- صنعت فولاد دیگر مزیت انرژی را از دست داده است. نرخ گاز ۳ برابری نسبت به کشورهای منطقه، در کنار سوددهی پایین و قطعی مکرر برق و گاز، باعث شده در رقابت بینالمللی هم ایران توان چانه زنی را از دست بدهد. کارخانههای خصوصی فولاد در ابعاد کوچک در حال تعطیل شدناند و دولت نیز از سهم خود در انرژی این صنعت نمیگذرد. در حال حاضر نرخ گاز صنعت فولاد ۶۵ درصد گاز پتروشیمیها محاسبه میشود که نسبت به قبل دو برابر شده است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتوگو کردیم با وحید یعقوبی معاون اجرایی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
· نرخ گاز در صنعت فولاد باید بر چه مبنایی باشد؟ آیا دولت گاز فولادیها را به مرور گران کرده است؟
نرخ گاز در فولاد داستان طولانی دارد. گاز در پتروشیمیها به عنوان خوراک محسوب میشود. پتروشیمیها خوراک را میگیرند و تبدیل به ماده پتروشیمی میکنند. در مجتمعهای احیا فولاد که آهن اسفنجی تولید میکنند، گاز یک عامل فرآیندی است. گاز باعث میشود سنگ آهن تبدیل به آهن اسفنجی شود. نقش گاز به لحاظ شیمیایی و درصدی، نسبت به محاسبات ما باید حدود ۳۰ درصد پتروشیمی باشد؛ یعنی نرخ گاز صنعت فولاد باید ۳۰ درصد گاز پتروشیمی محاسبه شود. ما قبلاً هم مذاکره کردهایم و در بودجه سال ۱۴۰۰ هم ۳۰ درصد لحاظ شد. به تدریج با توجه به کسری بودجه دولت، این نرخ به ۴۰ درصد افزایش یافت و الان به ۶۵ درصد رسیده است.
· آیا گاز مورد استفاده در صنایع فولاد ایران نسبت به کشورهای دیگر منطقه ارزانتر یا گرانتر است؟
هیچ مبنای کارشناسی در این بین وجود ندارد. نرخ گاز آهن اسفنجی ۱۷ سنت محاسبه میشود. کل فرمول تعیین گاز برای صنایع پتروشیمی و فولاد کلاً اشتباه است. برای پتروشیمی هم هاب وارداتی و صادراتی را میگیرند و فرمول نهایی را به دست میآورند که به کلی اشتباه است. ما دارنده دومین ذخایر گازی دنیا هستیم و اگر قرار باشد فرمولی تعیین کنیم، باید متناسب با مؤلفههای اقتصادی خودمان تعیین کنیم. ما باید در کشور بر اساس توانمندی خودمان گاز را محاسبه کنیم. نرخ گازی که در منطقه به صنایع تحویل میدهند، از جمله در قطر و عمان، ۶ سنت است. ما تقریباً ۳ برابر منطقه گاز را به صنایع میدهیم. مشخص است که انگیزه سرمایهگذاری با این فرمول از بین میرود. سرمایهگذار اگر بخواهد کارخانه احیا بزند، با این نرخ این کار را نمیکند و در عمان سرمایهگذاری میکند. برق عمان هم ۴ سنتی است. در حال حاضر نه تنها یارانهای به انرژی فولاد داده نمیشود، بلکه ۳ برابر منطقه هم پرداختی داریم.
· آیا هشداری برای قطع گاز در پاییز دادهاند؟
معمولاً هشداری برای قطعی نمیدهند و به یکباره شاهد قطعی گاز میشویم. برداشت ما از جلسات با شرکت گاز این است که محدودیتهایی وجود دارد.
· برای تأمین گاز صنایع فولاد آیا جایگزینی مطرح شده است؟
۷۳ درصد برق مورد نیاز صنعت فولاد توسط نیروگاههای فولادیها تأمین میشود. بعد از ۳ سال پیگیری برای میادین کوچک و بزرگ گازی قراردادی با فولاد مبارکه منعقد کردهاند که فولاد روی آن کار کند. امید ما به این است که امسال اتفاق جدیدی رخ دهد که محدودیت جدیدی نداشته باشد. بالاخره عرضه گاز در کشور تغییر نکرده و ناترازی پابرجاست. مشکل انیجاست که صنعت فولاد نمیتواند جایگزین داشته باشد. اگر گاز به صنعت فولاد ندهند، نمیتوانیم مازوت بسوزانیم. نهایتاً کارخانههای نورد میتوانند گازوییل مصرف کنند.
· حاشیه سود شرکتهای فولادی با توجه به میزان قیمت انرژی چه تغییری کرده است؟
اگر بورس را رصد کنیم، حاشیه سود شرکتهای صنعتی فولاد، در ۵ سال اخیر از ۳۳ درصد به ۱۲ درصد رسیده است. اگر فولاد مبارکه که شرایط خاصتری دارد را از این چرخه خارج کنیم، میانگین سود به ۵ درصد کاهش مییابد. در یک اقتصاد سالم، کدام بخش خصوصی حاضر است با ۵ تا ۷ درصد حاشیه سود کار کند؟ اگر کارخانههای فولاد هنوز تعطیل نشدهاند به واسطه مسئولیتهای اجتماعی و اشتغال زایی و حضور دولت در سهام آن هاست. اگر یک بخش خصوصی واقعی داشتیم، با ۷ درصد کار نمیکرد. در شرکتهای کوچک فولادی به طور کلی نرخها سر به سر شدهاند و احتمال تعطیلی آنها مطرح است. در ۵ سال گذشته نرخ گاز صنعت فولاد ۱۳ برابر شده است. نرخ برق فولاد نیز ۲۲ برابر شده، اما خود فولاد ۵ برابر رشد کرده است. در آینده اثر این اتفاق را روی کاهش تولید و صادرات خواهیم دید.
· نسبت به چند سال اخیر، سهم انرژی از جمله گاز در محصول تمام شده فولاد چقدر تغییر کرده است؟
اگر از سال ۹۹ به این طرف نگاه کنیم، ۶ درصد هزینه تمام شده فولادیها انرژی (برق، آب و گاز) بود. امروز این رقم به بالای ۲۰ درصد رسیده است. در برخی از شرکتها این نرخ به ۲۵ درصد هم رسیده است. نتیجه این شرایط افزایش بها تمام شده محصول فولادی است. ما در شرایط رکود اقتصادی هم قرار داریم و تقاضای فولاد تغییری نکرده است. قیمت فولاد نیز نتوانسته افزایش متناسب با تورم داشته باشد. اثر افزایش بها تمام شده خود را روی حاشیه سود نشان میدهد.