۸۰ درصد صنایع آب بر در اصفهان و یزد قرار دارد/ صنایع آب بر باید به جنوب منتقل شود
به گزارش نبض بازار- صنایع در فلات مرکزی ایران باعث بروز بحرانهای محیط زیستی جدی شدهاند. یکی از مهمترین چالشها مسأله آب است. قرار بود با انتقال آب به فلات مرکزی، صنایع دست از توسعه و برداشتهای بی رویه بردارند، اما آنچه اتفاق افتاد تداوم برداشت از آب منطقه و استفاده از آب انتقالی برای توسعه بیشتر بود. در اصفهان و یزد که صنایع بسیاری در تنش آبی قرار دارند، لزوم انتقال صنعت به جنوب کشور بیشتر حس میشود. برخی معتقدند که باید صنایع فولادی به جنوب منتقل شود تا هم مشکل آب حل شود هم فلات مرکزی از فرونشست و کم آبی بیشتر نجات پیدا کند. اما به واقع انتقال صنایع به جنوب منجر به حل مشکل میشود؟
به جهت بررسی موضوع گفتوگو کردیم با محسن موسوی خوانساری، کارشناس آب، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
· انتقال صنایع فولادی به جنوب کشور تا چه حد منجر به کاهش مشکل آبی فلات مرکزی خواهد شد؟ آیا ممکن است این طرح باعث بروز مشکلات جدیتر در جنوب و عدم حل مشکل در مرکز شود؟
باید قسمتی از بارگذاریهای فلات مرکزی را به سمت جنوب ببریم. فلات مرکزی گنجایش این میزان از بارگذاری را ندارد. صنایع آب بر و صنایع فولاد و صنایع کم آب بر همه باید در بخشهایی منتقل شوند. صنایع، چون جمعیت را جذب میکنند، میزان مصرف نیز به صورت مضاعف بالا میرود. مشکل ما در فلات مرکزی صنعت و کشاورزی است. صنایع آب بر صددرصد بحران را تشدید میکند. مخصوصا در اصفهان و یزد شرایط بسیار خاصی وجود دارد. ۸۰ درصد صنایع آب بر ما در اصفهان و یزد مستقراند. ما باید این صنایع را به سمت جنوب ببریم و به وسیله آب شیرین کنها منتقل کنیم تا همانجا هم بازچرخانی آب صورت بگیرد. با روش فعلی نمیتوان ادامه داد و افقهای پیش رو محقق نمیشود.
· آیا فولادیها از آب انتقالی به مرکز، مضاف بر آب فعلی استفاده خواهند کرد یا آب برداشتی آنها از زاینده رود قطع خواهد شد؟
فولاد مبارکه یک طرح توسعه دارد و به آب بیشتری از میزان فعلی نیاز دارد. اصفهان مرکز ثقل ایران است و جذابیتهای صنعتی و کارگری بسیاری دارد. آب که به اصفهان آورده شد این جذابیت بیشتر میشود و جمعیت را دوچندان میکند. انتقال آب نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه مشکلات جدیدی ایجاد میکند. انتقال آب در فواصل نزدیک از دریای عمان تا سیرجان را تأیید میکنیم، اما به نقاط دور مانند اصفهان و مشهد را تأیید نمیکنیم. کربن زیادی ناشی از عملکرد پمپها منتشر میشود که هوا و محیط را هم آلوده میکنند. انتقال آب باید تا یک فاصله محدود در حد ۲۰۰ الی ۳۰۰ کیلومتر صورت میگرفت. وقتی ظرفیت معادن کاهش پیدا کرد، طرح انتقال آب هم بی مصرف باقی میماند. ما سنگ را از چادرملو میآوریم. این منطقه فاصله مساوی تا اصفهان و دریا دارد. معادن سنگ آهن در سیرجان قدرتمندتر است.
· آیا راهکاری برای تداوم حضور صنایع فولادی در مرکز و کاهش فشار محیط زیستی آنها از جمله در حوزه آب وجود دارد؟
هیچ راهکاری برای ماندن در فلات مرکزی به شیوه فعلی وجود ندارد. فلات مکرزی منابع آب زیرزمینی محدودی داشت که در سی سال اخیر منابع آن تمام شده و یا رو به اتمام است. ما باید این صنایع را از کاشیسازیها تا فولادیها به سمت جنوب منتقل کنیم. در حال حاضر وضعیتی که در فلات مرکزی وجود دارد، اصلاً امیدوارکننده نیست و شرایط تاریکی وجود دارد. ما باید در افق ۱۴۲۰، ۱۴۳۰ و ۱۴۵۰ را ببینیم. اگر روی افق ۱۴۲۰ متمرکز شوید، به این نتیجه میرسید که مناطق مرکزی باید به جای صنعت به سراغ توریسم بروند. اصفهان باید خالی از صنعت شود و رودخانه زاینده رود هم پرآب شود. درآمد اصفهان و یزد از گردشگری به مراتب از فولاد بیشتر خواهد بود. در ۳۰ سال آینده این صنایع نباید در اصفهان و یزد باقی بمانند.
· به جز چالش آبی، دیگر بحرانهای صنایع در فلات مرکزی ایران را در چه مواردی دستهبندی میکنید؟
هرچه صنایع بیشتر میشوند، آلودگی هم رشد میکند. در زمستان ۱۴۰۳ آلودگی در اصفهان مشاهده شد که بیشتر از سالهای قبل از خود بود. در زمستان پایداری هوا دچار تغییر میشود و آلودگیها به سطح پایینی زمین میآیند. این مدل از آلودگی خیلی خطرناک است و قطعاً در زمستان ۱۴۰۴، آلودگی جدیتری خواهیم داشت. ما جذابیتهای توریستی را از اصفهان گرفتیم و به جای آن صنعت آلوده آوردیم. به واسطه نبود آب جاری در زاینده رود، آلودگی هوا و خطرات فرونشست، این شهر از جنبه توریستی خالی شد. الان قسمت زیادی از مدارس اصفهان دچار فرونشست شده و محله هوانیروز کاملاً درگیر فرونشست است. آثار تاریخی اصفهان به واسطه عملکرد بد در حوزه آب دچار مشکل شدهاند. مصرف کشاورزی و صنعت شرایط فعلی را در اصفهان به وجود آورده است.