سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، صنعت گردشگری ایران در سالهای اخیر بحرانها و ترکشهای متعددی را تجربه کرده است. شاید یکی از سنگینترین ضربهها را به این صنعت، همهگیری کرونا وارد کرد؛ آن هم در آستانه نوروز ۱۳۹۹. در عین حال ترکشهایی چون تورم فزاینده، چالشهای معیشتی خانوارها، ناآرامیهای سیاسی و قطع اینترنت نیز در مقاطع مختلفی از ۱۰ سال اخیر بر پیکر صنعت گردشگری کشور زخم زده است.
در این میان، یکی از شاخصههایی که برای سنجش وضعیت گردشگری در کشور اهمیت دارد، آمار مسافران نوروزی است. مرکز پژوهشهای مجلس، در گزارش اخیر خود با عنوان «پایش و تحلیل گردشگری داخلی در فصل بهار: بازه زمانی ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۳»، با استناد به دادههای رسمی مرکز آمار، تصویری تازه از این صنعت را ارائه کرده است.
آمارها نشان میدهد که پس از کاهش شدید سفرها طی دوران همهگیری کرونا، دسترسپذیری سفر برای خانوارها در سال ۱۴۰۳ تا ۸۳.۷ درصد سال ۱۳۹۷ (دوران اوج گردشگری داخلی) بازیابی داشته است.
در عین حال، این گزارش تاکید میکند که کاهش سهم حملونقل عمومی، تمرکز سفرها در معدودی از استانها و وابستگی شدید به اقامتهای غیررسمی، همچنان بهعنوان چالشهای جدی برای تحقق توسعه پایدار در صنعت گردشگری داخلی باقی مانده است.
بر اساس گزارش یادشده، بیش از ۵۲ درصد خانوارهای کشور (۱۴.۳ میلیون خانوار) در بهار ۱۴۰۳، دستکم یک سفر انجام دادهاند. در مجموع حدود ۷۱ میلیون سفر داخلی به ثبت رسیده که ۴۹ درصد آنها با اقامت شبانه و ۵۱ درصد بدون اقامت شبانه بوده است.
این رقم اگرچه نسبت به اوج تاریخی سال ۱۳۹۷ (بیش از ۱۱۲ میلیون سفر) کاهش چشمگیری دارد، اما نسبت به رکود کرونایی سال ۱۴۰۰ که تنها ۷.۷ میلیون خانوار توانسته بودند سفر کنند، نشانگر بروز بهبود در صنعت گردشگری است.
در عین حال، الگوی مقاصد همچنان مشابه گذشته است؛ شش استان خراسان رضوی، تهران، مازندران، گیلان، اصفهان و فارس، طی فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ حدود ۴۶ درصد کل سفرها را جذب کردهاند.
این تمرکز بالا، بیانگر ضعف توزیع متوازن گردشگری و فشار مضاعف بر منابع و زیرساختهای محدود این استانهاست.
یکی از یافتههای کلیدی گزارش یادشده، افزایش وابستگی خانوارها به سفر با به خودروهای شخصی است. سهم این وسیله در سال ۱۴۰۳ به ۷۰.۳ درصد رسیده؛ در حالی که سهم اتوبوسها از ۹.۲ درصد در سال ۱۳۹۳ به تنها ۳.۹۹ درصد طی سال گذشته، کاهش یافته است.
چنین تغییری، نهتنها از کاهش ظرفیت ناوگان عمومی و افزایش هزینهها حکایت دارد، بلکه نشانگر خطرات زیستمحیطی، ترافیکی و ایمنی ناشی از این وابستگی است.
همچنین از منظر اقامت، حدود ۶۹ درصد سفرها همچنان در منازل بستگان و آشنایان انجام شده است. این رقم نسبت به سالهای گذشته اندکی کاهش داشته است، اما سهم پایین اقامتگاههای رسمی (۴ درصد) و سازمانی (۲ درصد) نشان میدهد که صنعت گردشگری ایران نتوانسته است زیرساخت اقامتی خود را متناسب با نیازهای اقشار مختلف توسعه دهد.
به طور کلی مکان اقامت مسافران به ترتیب عبارتند از: «خانه بستگان و آشنایان»، «ویلاها و آپارتمانهای اجارهای»، «ویلاهای شخصی»، «اقامتگاههای عمومی» و «چادر و کمپ».
در این میان، سهم ویلاهای اجارهای با اندکی افزایش در سال گذشته به ۱۰ درصد رسیده است و سهم اقامتگاههای عمومی، از ۵ درصد در سالهای ابتدایی دهه ۹۰، به ۳.۸ درصد در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته. چنین وضعیتی نشاندهنده رشد بازار غیررسمی اقامت است.
تحلیل اهداف سفرهای شبماندگار نیز تصویری روشن از تغییر رفتار گردشگران ایرانی ارائه میدهد؛ چرا که «دیدار دوستان و بستگان»، با نوساناتی طی سالهای گذشته، به حدود ۵۹ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده است.
عامل یادشده، طی همه سالهای مورد بررسی در صدر انگیزههای سفر ایرانیان قرار داشته و نسبت به دیگر اهداف، در برابر بحرانها مقاومتر بوده است؛ به گونهای که حتی در دوران همهگیری نیز تداوم یافت.
روند کاهشی سفر با انگیزه «گردش و تفریح»
در مقابل، انگیزه «گردش و تفریح» نوسانات چشمگیرتری را تجربه کرده است؛ هر چند همچنان در سفرهای شبماندگار در جایگاه دوم (۲۳ درصد) قرار دارد.
این عامل طی دوران مورد بررسی، با ۹.۴ میلیون سفر (۲۸ درصد از کل) آغاز کرد و در بهار ۱۳۹۶ با ۱۲.۴ میلیون مورد، به ۲۵.۷ درصد رسید. هدف تفریح، در بهار ۱۴۰۳ با ثبت ۸ میلیون سفر، به ۲۳.۲ درصد از کل مسافرتها رسید.
کارشناسان مرکز پژوهشها معتقدند افت نسبی آن را نسبت به سالهای اوج صنعت گردشگری، شاید بتوان به صورت احتمالی ناشی از افزایش هزینهها، کاهش توان اقتصادی خانوارها، تغییر سبک زندگی و ضعف زیرساختهای گردشگری دانست.
کاهش انگیزه زیارتی و افزایش هدف درمانی
همچنین، از دیگر انگیزههای اصلی برای سفرهای شب ماندگار را میتوان «زیارت» دانست؛ طی سال ۱۳۹۰ حدود ۴.۴ میلیون سفر زیارتی معادل ۱۳.۳ درصد از کل ثبت شد، اما در ادامه این عامل، روند کاهشی را تجربه کرد.
سفر زیارتی، در بهار ۱۴۰۳ نیز به ۲.۵۶ میلیون رسید که با وجود کاهش از نظر تعداد، ۷.۴ درصد از کل سفرها را تشکیل میداد؛ البته این انگیزه از سال ۱۳۹۷ رتبه سوم خود را به سفر با هدف درمان، واگذار کرده است.
به طور کلی، «درمان» از جمله اهداف پایدار، اما نوساندار سفر بوده است؛ به گونهای که در سال ۱۳۹۰، حدود ۱.۹ میلیون سفر درمانی، معادل (۵.۷ درصد) از کل ثبت شد. این تعداد تا بهار ۱۳۹۷ به ۳.۹ میلیون سفر (۷.۸درصد) افزایش یافت. انگیزه درمانی در بهار سال گذشته، با ۲.۷۵ میلیون سفر، ۷.۹ درصد از کل سفرها را به خود اختصاص داد.
پژوهشگران معتقدند تمرکز امکانات پزشکی در کلانشهرها و ضرورت دسترسی به خدمات تخصصی، سفر درمانی را به یک نیاز اساسی بدل کرده است.
در عین حال، ترتیب انگیزههای مسافران در سفرهای بدون اقامت شبانه تا حدودی متفاوت بوده، به گونهای که با نوساناتی طی سالهای گذشته، در سال ۱۴۰۳ به این ارقام رسیده است: گردش و تفریح (۳۰.۶ درصد)، دیدار دوستان و بستگان (۲۷.۴ درصد)، درمان (۲۲ درصد) و زیارت (۴درصد).
در این فهرست، تعداد سفرها با انگیزه «گردش و تفریح» نسبت به سال ۱۳۹۰، تغییر محسوسی نداشته است، اما هدف «زیارت»، روند کاهشی را تجربه کرده؛ به گونهای که از ۱۴.۸ درصد به ۴ درصد از کل سفرها رسیده است.
عامل «دیدار دوستان و بستگان»، در سال ۱۴۰۳، در مقایسه با سال نخست مورد بررسی روند افزایشی داشته، اما در مقایسه با اوج خود طی سال ۱۳۹۷، کاهش یافته است.
در عین حال، انگیزه درمان طی این سالها رشد قابل توجهی را تجربه کرده و از ۴.۸ درصد کل سفرها در سال ۹۰، به ۲۲ درصد طی سال گذشته رسیده است. این ارقام تثبیت جایگاه این هدف را در ساختار سفرهای داخلی نشان میدهد.
در این میان، پژوهشگران با استناد به دادههای رسمی به سه چالش جدی در مسیر توسعه صنعت گردشگری اشاره میکنند.
نخستین مورد، تمرکز ۴۶ درصدی سفرها بر شش استان پرجمعیت است که موجب ازدحام، تخریب محیطی و کاهش کیفیت تجربه گردشگری در این مقاصد شده است؛ در حالی که استانهای کمبرخوردار همچنان در حاشیه توجه قرار دارند.
دومین چالش، کاهش شدید ظرفیت ناوگان عمومی و افزایش هزینههای سفر است؛ این موضوع خانوارهای کمدرآمد را به سمت خودداری از مسافرت سوق میدهد و تهدیدی برای حذف گردشگری از سبد مصرفی این قشر است.
آنها سومین مورد را رشد اقامتهای غیررسمی میدانند که بیانگر ضعف مدیریت و سیاستگذاری در ساماندهی بازار اقامت است و میتواند تبعات اقتصادی و ایمنی در پی داشته باشد.
کارشناسان پیشنهاد میکنند توسعه زیرساختهای صنعت گردشگری از جمله حملونقل عمومی بهویژه ریلی و جادهای در اولویت قرار گیرد؛ این موضوع میتواند هزینههای سفر را کاهش دهد و دسترسی به مقاصد متنوع را تسهیل کند.
همچنین دولت میتواند بستههای تشویقی و یارانهای را برای اقشار کمدرآمد طراحی کند تا سفر به کالایی لوکس تبدیل نشود. ساماندهی اقامتگاهها و حمایت از بومگردیها، خانههای سنتی و هتلهای اقتصادی نیز میتواند الگوی اقامت را متنوع کند.
از سوی دیگر، ضعف در تبلیغات و معرفی جاذبههای کمتر شناختهشده باید با سرمایهگذاری در کمپینهای تبلیغاتی و استفاده از ظرفیت رسانه ملی و بخش خصوصی جبران شود.
به گزارش نبض بازار، با وجودی که گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در مجموع وضعیت رو به بهبودی را در مورد صنعت گردشگری نشان میدهد، برخی کارشناسان نسبت به صحت دادههایی که مسئولان در این باره ارائه میکنند، تردید دارند.
گروهی از فعالان و کارشناسان حوزه گردشگری معتقدند، دولتها هر سال آمارهای قابل توجهی را برای تعداد مسافران داخلی و خارجی اعلام میکنند، اما سند و مدرکی برای تایید آنها وجود ندارد و هیچکدام شفاف نیستند.
آنان تاکید میکنند با کمی حساب و کتاب میتوان نسبت به صحت برخی ارقام تردید کرد؛ برای مثال در مورد سفرهای نوروزی، نه اقامتگاههای ایران گنجایش بیش از ۶۰ میلیون اقامت را (که در سالهای اخیر اعلام میشود) دارند و نه بسیاری از شهرها ظرفیت پذیرش مسافران میلیونی ادعا شده را.
به اعتقاد این دسته از کارشناسان، علاوه بر آمارسازیهایی که گاهی رخ میدهد، در بعضی موارد شیوه محاسبه تعداد گردشگران نیز اشکالاتی دارد؛ به این معنا که خودروهای ورودی به شهرها که تنها از آنها گذر میکنند، در آمار مسافران قرار میگیرند. هدف هم این است که مسئولان یک استان اعلام کنند در جذب مسافر موفق بودهاند.
آنها به طور کلی هدف مسئولان از اعلام آمار غیرواقعی را در مورد تعداد گردشگران داخلی و خارجی، از یک سو دریافت بودجههای بیشتر برای برگزاری انواع رویدادها و نمایشگاهها و از سوی دیگر، نمایش کسب موفقیت میدانند.
فعالان صنعت گردشگری همچنین در مورد رشد سفرهای کمهزینه، از نوع چادرخوابی، هشدار میدهند؛ این اتفاق به ویژه در استانهای شمالی که از مقاصد اصلی سفر در تعطیلات نوروزی و چند روزه هستند، قابل مشاهده است. رشد چنین سفرهایی، علاوه بر آسیبی که به این صنعت میزنند، چالشهای محیط زیستی و فرهنگی هم در پی دارند.
صنعت گردشگری ایران در سال جاری نیز از جنگ ۱۲ روزه و تورم فزاینده آسیب جدی دیده است و به حمایتهای واقعی، نه از جنس آمارسازی، از سوی دولت نیاز دارد.
برای اطلاعات بیشتر، مطالعه دو گزارش هزینه ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون تومانی برای سفر ۴ شبه یک خانواده ۴ نفره و نقش دوگانه خانههای تاریخی؛ شناسنامه شهر و منبع درآمدزایی پیشنهاد میشود.