به گزارش نبض بازار، در شرایطی که تهران به کانون تمرکز امکانات صنعتی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است، مسئولان دولتی از ضرورت توقف مهاجرت به این استان و به ویژه پایتخت سخن میگویند؛ از سوی دیگر، اما آمارهایی را اعلام میکنند که بر تمرکز امکانات در تهران صحه میگذارد.
محمود سیجانی، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت استان تهران، امروز در همایش گرامیداشت روز صنعت و معدن اعلام کرد که این استان با دارا بودن ۱۱ هزار واحد تولیدی دارای مجوز، ۲۰ هزار واحد صنفی مقیاس صنعتی و بیش از ۵۰۰ هزار شغل تولیدی، رتبه نخست صنعتی کشور را در اختیار دارد.
در این میان اما، تهران، سالهاست با چالش بارگذاری بیش از حد جمعیتی و صنعتی مواجه شده و تامین آب و برق برای شهروندان بحرانی اساسی برای استان به ویژه پایتخت است. در حالی که تمرکزگرایی بیش از حد، بحرانهای محیط زیستی و محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی در برخی مناطق کشور، مهاجرت به تهران را برای برخی ناگزیر میکند.
به عبارت دیگر، اکنون شرایط به گونهای است که با محدود شدن منابع آبی و فشار بر زیرساختهای انرژی، پایتخت دیگر قادر نیست نیاز روزافزون جمعیتی که از سراسر کشور به آن روانه میشوند را پاسخ دهد. در عین حال، مهاجرت به تهران ادامه دارد و شکاف میان استانهای برخوردار و محروم هر روز عمیقتر میشود.
تابستان امسال، پایتخت ایران با چالش جدی تأمین آب مواجه بود که حتی به تعطیلی ادارات دولتی در برخی روزهای نیز منجر شد.
بسیاری از ساکنان تهران از اواسط تیر از قطعیهای مکرر آب خبر دادهاند، اگرچه شرکت آبفای تهران کاهش فشار را جایگزین قطعی کامل اعلام کرده است. به مرور زمان البته این چالش در برخی مناطق شهر کاهش پیدا کرد یا متوقف شد، اما هشدارها در مورد روز صفر آبی و لزوم صرفهجویی شهروندان ادامه یافته است.
از سوی دیگر، تهران- همچون بسیاری از استانهای دیگر- در تامین برق نیز طی تابستان امسال گرفتار بحران بود و قطع برق خانگی و صنعتی، با یا بدون برنامه ادامه داشت.
در اوضاع کنونی، چند نکته برجسته به چشم میآید: نخست آنکه تامین منابع آب و برق به شدت تحت فشار است و ظرفیتهای موجود پاسخگوی نیاز جمعیت روزافزون تهران نیستند. وزیر کشور نیز گفته است که «آب تهران جوابگوی این جمعیت نیست.»
دوم، پروژههای انتقال آب به تهران در جریاناند؛ مثلاً پروژه انتقال آب طالقان به تهران اکنون ۸۴ درصد پیشرفت دارد.
این اقدامات میتواند در کوتاهمدت تنفسی به تهران بدهد، اما نمیتواند مشکلی را که ریشه در تمرکز ساختاری دارد، به کلی برطرف کند. ضمن اینکه منتقداتی نیز دارد که معتقدند مشکل تهران با انتقال آب - و تحمیل چالش به مناطق دیگر- یا صرف کاهش مصرف حل نمیشود و بارگذاری جمعیتی و صنعتی در این شهر باید کاهش یابد.
محسن موسوی، کارشناس حوزه آب، چندی پیش در گفتوگو با نبض بازار، ضمن اشاره به کمبود منابع آبی سطحی و زیرزمینی در تهران، تاکید کرد که چارهای غیر از انتقال پایتخت و جمعیت وجود ندارد.
به گفته او، تهران آبی (شامل پایتخت و مناطق اطراف آن، چون پردیس، ورامین، کرج، قزوین و هشتگرد)، گنجایش جمعیت ۲۰ میلیون نفری کنونی را که سالانه ۳۰۰ هزار نفر نیز به آن افزوده میشود، ندارند.
در ادبیات رسانهای و آماری نیز بارها به روند مداوم مهاجرت به پایتخت اشاره شده است؛ روندی که در عین تغییراتی، همچنان ادامه دارد. محمد صادق معتمدیان، استاندار تهران سال گذشته اعلام کرد که سالانه حدود ۲۰۰ هزار نفر از داخل و خارج از کشور به تهران مهاجرت میکنند.
همچنین به گفته او، جمعیتی بین دو تا سه میلیون نفر روزانه به علت تمرکز شدید امکانات وارد تهران شده و خدمات میگیرند در حالی که سرانهای که این جمعیت مصرف میکنند در هیچ محاسبهای لحاظ نشده است (ایسنا).
با این حال، دادههای جدید نشان میدهند که مهاجرت به داخل خود تهران ممکن است تحت تأثیر عوامل اقتصادی و بهای بالای مسکن کاهش یافته باشد. برخی تحلیلها از «مهاجرت معکوس» یا حرکت به حومه خبر میدهند؛ به طوری که شهرهایی مثل پاکدشت و پرند در اطراف تهران شاهد رشد جمعیت بیشتری نسبت به شهر مرکزی هستند.
همچنین حاشیهنشینی در اطراف پایتخت و زندگی در مناطقی که کیفیت پایینی برای زندگی دارند نیز افزایش یافته است.
افزایش جمعیت و تقاضا برای حضور در پایتخت، تهران را در موقعیتی قرار داده است که ظرفیت و توان اکولوژیکی پاسخگویی به نیازهای ساکنان خود را ندارد.
کاهش فشار آب یا قطعی برق نه تنها زندگی شهری را مختل میکند، بلکه هزینههای پنهانی بر اقتصاد وارد میآورد: تولید صنعتی کوچک و متوسط کاهش مییابد، سرمایهگذاری ریسکپذیر کاهش پیدا میکند، کسبوکارهای خرد با مشکل تامین مداوم انرژی روبهرو میشوند و هزینههای پنهان مانند ذخیرهسازی، ژنراتور اضطراری، نگهداری تجهیزات، همه سهمی از منابع محدود خانوادهها و بنگاهها را میبلعند.
در عین حال نمیتوان در حرف یا با دستور مهاجرت به تهران را متوقف کرد. امانالله قراییمقدم، جامعهشناس چندی پیش در همین رابطه به نبض بازار گفته بود که عمده امکانات صنعتی، بهداشت و رفاهی در تهران متمرکز است؛ در نتیجه تا زمانی که در پایتخت فرصتهای شغلی و سرمایه بیشتری وجود دارد و در مقابل، در بسیاری از شهرستانها، کسب و کارهای چندانی فعالیت نمیکنند، نمیتوان مانع از حضور افراد در پایتخت و مناطق اطراف برای کار و زندگی شد.
این شرایط، اما علاوه بر چالشهای اقتصادی، تنشها و بحرانهای اجتماعی نیز در پی دارد؛ برای مثال، در زمینه تامین مسکن که افزایش بیامان قیمتها شهروندان قدیمیتر و مهاجران تازهوارد را به سمت حومهها یا سکونتگاههایی کمکیفیتتر سوق داده است.
همچنین، از منظر اجتماعی، نابرابری دسترسی به خدمات عمومی در بخشهای مختلف تهران تشدید میشود. جمعیت تازهوارد معمولاً در مناطق کمتر خدماترسان یا حاشیهنشین مستقر میشوند؛ جایی که آموزش، بهداشت و زیرساخت شهری ضعیفتر است. تنش بین ساکنان قدیمی و جدید افزایش مییابد، مقاومت در برابر توسعه محلههای تازهساز بیشتر میشود و هویت شهری یکپارچه تهدید میگردد.
بحران منابع طبیعی هم با شدت بیشتری بروز میکند: بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی باعث افت سطح زمین (فرونشست)، کاهش کیفیت آب و آسیب زیستمحیطی میشود. وقتی پایتخت به طور مداوم تحت فشار است، مناطق اطراف هم تحت تأثیر قرار میگیرند و تأثیرات محیطی به خارج از مرز تهران گسترش مییابد.
حل بحرانهایی از این دست، به برنامهریزیهای دقیق و کارشناسی در میانمدت و بلندمدت نیاز دارد، اما انباشت چالشها در حوزههای مختلف، امیدها را برای حل آنها، کمرنگ میکند.
برای اطلاعات بیشتر مطالعه سه گزارش طرح توقف مهاجرت به تهران محکوم به شکست است، ماجرای هشدارهای آخرالزمانی در مورد منابع آبی تهران چیست؟ و آمارها درباره وضعیت سدهای تهران نگرانکننده است پیشنهاد میشود.