چرا چشم بادامیها عاشق کار زیادند ولی ما نه؟
به گزارش ایسنا، در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورها برنامه کاهش ساعات کاری را برای ارتقای بهرهوری مجموعه و نیروهای کار خود در پیش گرفتهاند.
ساعت کار به مدت زمانی گفته میشود که فرد مشغول کار است و در ازای آن حقوق میگیرد. هرچه میزان کار مفید افزایش یابد بهرهوری مجموعه و نیروی کار به همان نسبت بالا میرود.
اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال کم کردن ساعات کاری خود هستند. کره جنوبی ساعات کاری خود را در هفته کاهش داده تا کارمندان و کارگران از فرصت بیشتری برای تفریح و استراحت برخوردار شوند.
در ژاپن هم ساعات کاری رو به کاهش است و چشمبادامیها که به سخت کوشی در جهان مشهورند، همچنان عاشق کار در ساعات طولانی هستند؛ آنقدر که جانشان را هم برای کار زیاد میدهند! البته ژاپنیها برای پول زیاد کار نمیکنند. داشتن احساس مسئولیت و روحیه کار بالا و تلاش آنها برای رسیدن به اهداف زندگی است که موجب شده امروز اقتصاد ژاپن بدون اتکا به منابع تولیدی به درجه بالایی از رشد و شکوفایی و توسعه یافتگی دست یابد.
در حال حاضر کارشناسان عوامل مختلفی را در کاهش بهرهوری و پایین بودن سرانه کار مفید در ایران موثر میدانند که تبعیض در محیط کار، ضعف در مدیریت و نظارت، ناکافی و متناسب نبودن میزان دستمزد با کار، انباشت نیرو در محیط کار، نبود انگیزه کار، فقدان سیستم تشویق و پاداش، اعمال یا عدم اعمال برخی قوانین و مقررات و فرسوده بودن سیستم اداری از جمله این عوامل است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی، ناکارآمدی نیروی کار در بخشهای دولتی را بیش از بخشهای خصوصی دانست و اعلام کرد که در خوشبینانهترین حالت، ساعات کار مفید در ایران روزانه حدود دو ساعت است که در طول هفته به ۱۱ ساعت نمیرسد. در این گزارش متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه ذکر شده است.
اعلام پایین بودن میزان فعالیت شغلی ایرانیان درحالی است که در بعضی کشورها، میانگین ساعت کار روزانه از ۶ ساعت هم فراتر رفته است و این امر میتواند بیانگر سخت بودن شرایط زندگی و کسب درآمد مردم در این کشورها یا تلاش برای توسعه اقتصاد و پیشرفت و آبادانی کشور و ارتقای سطح زندگی مردم باشد. در همین راستا یک کارشناس بازار کار میزان کار مفید در ایران را کمتر از ۲۰ درصد عنوان میکند.
علی اکبر لبافی میگوید: علیرغم آنکه در دنیا میانگین سرمایهگذاری در کار ۱۹.۵ ساعت است و ۸۶ درصد فعالیتها تبدیل به کار مفید میشود، در ایران با ۴۴ ساعت کار موظفی در هفته، کار مفید زیر ۲۰ درصد است و این یعنی ۸۰ درصد دچار بیکاری پنهان هستیم.
او میافزاید: در دنیا یک بنگاه اقتصادی طی شبانه روز از ۲۴ ساعت ۱۹.۵ ساعت کار میکند که حدود سه شیفت کاری میشود که بهترین حالت ممکن برای ایجاد اشتغال ارزان است.
این کارشناس بازار کار برای افزایش بهرهوری در کارگاهها پیشنهاد میکند که نظام دستمزد از وقت مزدی به کارمزدی تبدیل شود.
به اعتقاد لبافی، بهرهوری نیروی انسانی عاملی تاثیرگذار در بهبود محیط کسب وکار است و در کنار این عامل، باید سرمایهگذاری و تکمیل ظرفیتهای خالی بنگاههای اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
یک مقام مسئول کارگری هم عدم استفاده شایسته از ظرفیت و خلاقیت نیروهای انسانی و کم توجهی به مسایل رفاهی و حقوقی نیروی کار را مهمترین دلیل پایین بودن سرانه کار مفید در محیطهای کار میداند.
علی اصلانی حفظ امنیت شغلی نیروی کار را یکی از علل ارتقای بهرهوری بنگاه و سرانه کار مفید نیروی کار دانسته و میافزاید: بسیاری از کشورهای دنیا با نگاه به اهمیت بهرهوری در محیط کار، تامین رفاه و معیشت نیروی انسانی شاغل در بنگاه را مدنظر قرار میدهند. آنها از کارگر انتظار کار مطلوب و با کیفیت دارند و در مقابل خود را نسبت به تامین هزینههای زندگی نیروی کار متعهد میدانند.
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار عدم اجرای طبقهبندی مشاغل در کارگاهها را دلیل دیگر عنوان کرده و میگوید: در کشورهای اروپایی بهرهکشی از کارگر معنا ندارد و کارگر با دغدغه امنیت شغلی مواجه نیست به همین دلیل با فراغ بال به تولید مشغول است و از کار نمیزند اما در ایران سبد هزینههای زندگی کارگر با خط فقر و دستمزد نمیخواند و همین امر در کاهش انگیزه کار تاثیرگذار است.
به گفته اصلانی، در حال حاضر ۷۰ درصد کارگاهها قانون افزایش تولید و بهرهوری را لغو کردهاند و کارگران همان حداقل حقوق تعیین شده را دریافت میکنند و در چنین کارگاههایی نیروهای کار بر اساس شایستگی مورد استفاده قرار نمیگیرند و کیفیت کار به دلیل وجود تبعیضهای مختلف به شدت کاهش مییابد.
به گزارش ایسنا، به موجب ماده ۵۱ قانون کار میزان ساعات کار روزانه در واحدهای مشمول قانون کار هشت ساعت است. البته در قانون اشارهای به بهرهوری نیروی کار نشده اما با توجه به پایین بودن ساعات کار مفید در کشور میتوان گفت که بهرهوری پایین، اقتصاد را از دستیابی به رشد و بالندگی باز داشته و رونق تولید را تحت تاثیر قرار میدهد.
امروز در بیشتر مشاغل افزایش بهرهوری، مستلزم تشویق و ترغیب، ابتکار، خلاقیت و نوآوری است و در بعضی مشاغل، دورکاری یا کاهش ساعت کار بازدهی نیروی کار را بالا میبرد. نهادینه کردن فرهنگ کار و بهرهوری از دیگر عواملی است که در صورت اجرا، میزان کار مفید را در سطوح مختلف افزایش میدهد.
اخلاق حرفهای و وجدان کاری نیز از جمله عوامل موثر بر افزایش میزان کار مفید به شمار میرود چرا که فرد را به انجام صحیح کار و وظایف شغلی بدون اعمال نظارت تشویق میکند.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران عوامل متعددی بر بهرهوری نیروی کار تاثیر میگذارد که عدم تناسب تخصص با شغل، عدم نظارت و سیستم ارزشیابی نیروی کار، وجود مدیران پارهوقت، چند شغله بودن کارمندان و کارگران، بروکراسیهای اداری دست وپاگیر، ازدیاد نیروی کار نسبت به کار و فربه شدن مجموعه یا دستگاه دولتی، نارضایتی از دستمزد یا پست و موقعیت شغلی، عدم احساس مسئولیت و تبعیض در محیط کار از جمله این عوامل است.
بیتردید نیروی انسانی، مهمترین عامل تولید به شمار میرود و میزان اتکای کارفرما به نیروی کار از سرمایه بیشتر است از این رو درک بهرهوری نیروی انسانی و شناخت عوامل موثر بر آن از این حیث حایز اهمیت است که موجب ایجاد ارزش افزوده و سوددهی بنگاه، کاهش بیکاری و تورم، افزایش رفاه و بهبود سطح زندگی نیروی کار میشود.
ساعت کار به مدت زمانی گفته میشود که فرد مشغول کار است و در ازای آن حقوق میگیرد. هرچه میزان کار مفید افزایش یابد بهرهوری مجموعه و نیروی کار به همان نسبت بالا میرود.
اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حال کم کردن ساعات کاری خود هستند. کره جنوبی ساعات کاری خود را در هفته کاهش داده تا کارمندان و کارگران از فرصت بیشتری برای تفریح و استراحت برخوردار شوند.
در ژاپن هم ساعات کاری رو به کاهش است و چشمبادامیها که به سخت کوشی در جهان مشهورند، همچنان عاشق کار در ساعات طولانی هستند؛ آنقدر که جانشان را هم برای کار زیاد میدهند! البته ژاپنیها برای پول زیاد کار نمیکنند. داشتن احساس مسئولیت و روحیه کار بالا و تلاش آنها برای رسیدن به اهداف زندگی است که موجب شده امروز اقتصاد ژاپن بدون اتکا به منابع تولیدی به درجه بالایی از رشد و شکوفایی و توسعه یافتگی دست یابد.
در حال حاضر کارشناسان عوامل مختلفی را در کاهش بهرهوری و پایین بودن سرانه کار مفید در ایران موثر میدانند که تبعیض در محیط کار، ضعف در مدیریت و نظارت، ناکافی و متناسب نبودن میزان دستمزد با کار، انباشت نیرو در محیط کار، نبود انگیزه کار، فقدان سیستم تشویق و پاداش، اعمال یا عدم اعمال برخی قوانین و مقررات و فرسوده بودن سیستم اداری از جمله این عوامل است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی، ناکارآمدی نیروی کار در بخشهای دولتی را بیش از بخشهای خصوصی دانست و اعلام کرد که در خوشبینانهترین حالت، ساعات کار مفید در ایران روزانه حدود دو ساعت است که در طول هفته به ۱۱ ساعت نمیرسد. در این گزارش متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه ذکر شده است.
اعلام پایین بودن میزان فعالیت شغلی ایرانیان درحالی است که در بعضی کشورها، میانگین ساعت کار روزانه از ۶ ساعت هم فراتر رفته است و این امر میتواند بیانگر سخت بودن شرایط زندگی و کسب درآمد مردم در این کشورها یا تلاش برای توسعه اقتصاد و پیشرفت و آبادانی کشور و ارتقای سطح زندگی مردم باشد. در همین راستا یک کارشناس بازار کار میزان کار مفید در ایران را کمتر از ۲۰ درصد عنوان میکند.
علی اکبر لبافی میگوید: علیرغم آنکه در دنیا میانگین سرمایهگذاری در کار ۱۹.۵ ساعت است و ۸۶ درصد فعالیتها تبدیل به کار مفید میشود، در ایران با ۴۴ ساعت کار موظفی در هفته، کار مفید زیر ۲۰ درصد است و این یعنی ۸۰ درصد دچار بیکاری پنهان هستیم.
او میافزاید: در دنیا یک بنگاه اقتصادی طی شبانه روز از ۲۴ ساعت ۱۹.۵ ساعت کار میکند که حدود سه شیفت کاری میشود که بهترین حالت ممکن برای ایجاد اشتغال ارزان است.
این کارشناس بازار کار برای افزایش بهرهوری در کارگاهها پیشنهاد میکند که نظام دستمزد از وقت مزدی به کارمزدی تبدیل شود.
به اعتقاد لبافی، بهرهوری نیروی انسانی عاملی تاثیرگذار در بهبود محیط کسب وکار است و در کنار این عامل، باید سرمایهگذاری و تکمیل ظرفیتهای خالی بنگاههای اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
یک مقام مسئول کارگری هم عدم استفاده شایسته از ظرفیت و خلاقیت نیروهای انسانی و کم توجهی به مسایل رفاهی و حقوقی نیروی کار را مهمترین دلیل پایین بودن سرانه کار مفید در محیطهای کار میداند.
علی اصلانی حفظ امنیت شغلی نیروی کار را یکی از علل ارتقای بهرهوری بنگاه و سرانه کار مفید نیروی کار دانسته و میافزاید: بسیاری از کشورهای دنیا با نگاه به اهمیت بهرهوری در محیط کار، تامین رفاه و معیشت نیروی انسانی شاغل در بنگاه را مدنظر قرار میدهند. آنها از کارگر انتظار کار مطلوب و با کیفیت دارند و در مقابل خود را نسبت به تامین هزینههای زندگی نیروی کار متعهد میدانند.
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار عدم اجرای طبقهبندی مشاغل در کارگاهها را دلیل دیگر عنوان کرده و میگوید: در کشورهای اروپایی بهرهکشی از کارگر معنا ندارد و کارگر با دغدغه امنیت شغلی مواجه نیست به همین دلیل با فراغ بال به تولید مشغول است و از کار نمیزند اما در ایران سبد هزینههای زندگی کارگر با خط فقر و دستمزد نمیخواند و همین امر در کاهش انگیزه کار تاثیرگذار است.
به گفته اصلانی، در حال حاضر ۷۰ درصد کارگاهها قانون افزایش تولید و بهرهوری را لغو کردهاند و کارگران همان حداقل حقوق تعیین شده را دریافت میکنند و در چنین کارگاههایی نیروهای کار بر اساس شایستگی مورد استفاده قرار نمیگیرند و کیفیت کار به دلیل وجود تبعیضهای مختلف به شدت کاهش مییابد.
به گزارش ایسنا، به موجب ماده ۵۱ قانون کار میزان ساعات کار روزانه در واحدهای مشمول قانون کار هشت ساعت است. البته در قانون اشارهای به بهرهوری نیروی کار نشده اما با توجه به پایین بودن ساعات کار مفید در کشور میتوان گفت که بهرهوری پایین، اقتصاد را از دستیابی به رشد و بالندگی باز داشته و رونق تولید را تحت تاثیر قرار میدهد.
امروز در بیشتر مشاغل افزایش بهرهوری، مستلزم تشویق و ترغیب، ابتکار، خلاقیت و نوآوری است و در بعضی مشاغل، دورکاری یا کاهش ساعت کار بازدهی نیروی کار را بالا میبرد. نهادینه کردن فرهنگ کار و بهرهوری از دیگر عواملی است که در صورت اجرا، میزان کار مفید را در سطوح مختلف افزایش میدهد.
اخلاق حرفهای و وجدان کاری نیز از جمله عوامل موثر بر افزایش میزان کار مفید به شمار میرود چرا که فرد را به انجام صحیح کار و وظایف شغلی بدون اعمال نظارت تشویق میکند.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران عوامل متعددی بر بهرهوری نیروی کار تاثیر میگذارد که عدم تناسب تخصص با شغل، عدم نظارت و سیستم ارزشیابی نیروی کار، وجود مدیران پارهوقت، چند شغله بودن کارمندان و کارگران، بروکراسیهای اداری دست وپاگیر، ازدیاد نیروی کار نسبت به کار و فربه شدن مجموعه یا دستگاه دولتی، نارضایتی از دستمزد یا پست و موقعیت شغلی، عدم احساس مسئولیت و تبعیض در محیط کار از جمله این عوامل است.
بیتردید نیروی انسانی، مهمترین عامل تولید به شمار میرود و میزان اتکای کارفرما به نیروی کار از سرمایه بیشتر است از این رو درک بهرهوری نیروی انسانی و شناخت عوامل موثر بر آن از این حیث حایز اهمیت است که موجب ایجاد ارزش افزوده و سوددهی بنگاه، کاهش بیکاری و تورم، افزایش رفاه و بهبود سطح زندگی نیروی کار میشود.