صفحه نخست

عکس

فیلم

بانک

بیمه

اقتصاد کلان

خودرو

بورس

صنعت

انرژی

گردشگری

طلا و ارز

فناوری

معیشت

پلاس

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۹۳۱۰
۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
«نبض بازار» گزارش می‌دهد:

 تولید روی رینگِ ناترازی/ هزینه‌های پنهان در بارز به کجا رسید؟

صنعت تایر ایران نیاز به یک «انقلاب در بهره‌وری» دارد. تکیه بر یارانه‌های انرژی و انحصار در عرضه، تنها باعث تعویق بحران می‌شود. اگر پکرمان نخواهد یا نتواند در تکنولوژی‌های پخت و تأمین مواد اولیه اصلاحات ساختاری انجام دهد، به زودی تحت فشار هزینه‌ها، توان رقابتی خود را به طور کامل از دست خواهد داد. روزگار تولید با هر هزینه‌ای به پایان رسیده است؛ امروز، پیروزِ جاده‌ها کسی است که «کمتر مصرف کند» و «ارزان‌تر تأمین کند».

به گزارش نبض بازار-در حالی که گزارش‌های فصلی صنعت تایر اغلب با اعداد سبز رنگِ سودآوری، چشمان سهامداران را می‌نوازد، بررسی دقیق آمار‌های عملیاتی نماد «پکرمان» در بازه زمانی شهریور تا آبان ۱۴۰۴، از واقعیتی متفاوت پرده برمی‌دارد. چرخ‌های صنعت تایر ایران نه بر جاده‌ی توسعه، که بر روی لبه‌ی تیز ناترازی انرژی و مدیریت ناکارآمد منابع در حال حرکت است. این گزارش با استناد به آمار‌های خرید نهاده‌ها و مصرف انرژی، نشان می‌دهد که چگونه بزرگترین تولیدکننده لاستیک کشور در تله‌ای گرفتار شده که یک سوی آن «وابستگی ارزی» و سوی دیگر آن «گران‌فروشیِ نهاد‌های داخلی» است.

معمای کائوچو؛ نوسان‌گیری از جیب تولید

یکی از تکان‌دهنده‌ترین بخش‌های آمار مهرماه پکرمان، به نرخ خرید کائوچوی طبیعی بازمی‌گردد. در حالی که این ماده به عنوان قلب تپنده‌ی تولید تایر شناخته می‌شود، اعداد نشان‌دهنده یک «بی‌انضباطی استراتژیک» در تأمین هستند. در مهرماه، شرکت کائوچوی طبیعی وارداتی را با نرخ حدود ۱.۴ میلیون ریال به ازای هر کیلوگرم تأمین کرده است؛ اما در همان بازه زمانی، نرخ خرید همین ماده از منابع داخلی به بیش از ۲.۱ میلیون ریال رسیده است.

این اختلاف فاحش ۷۰۰ هزار ریالی در هر کیلوگرم، یک سوال حقوقی و مدیریتی بزرگ ایجاد می‌کند: چرا یک واحد تولیدی باید مواد اولیه را از تأمین‌کننده داخلی، ۵۰ درصد گران‌تر از نرخ جهانی و وارداتی تهیه کند؟ این یعنی «مزیت تولید ملی» عملاً به یک «هزینه اضافه» برای شرکت تبدیل شده است. این گران‌خریدِ داخلی، نه تنها سودآوری شرکت را ذوب می‌کند، بلکه ثابت می‌کند زنجیره تأمین در صنعت تایر ایران، بیش از آنکه به فکر رقابت باشد، به فکر توزیع رانت و جبران ناکارآمدی بالادستی‌هاست.

پتروشیمی‌ها؛ شریک سود یا رقیب تولید؟

بررسی روند خرید دوده و مواد شیمیایی در سه ماهه اخیر (شهریور تا آبان) نشان‌دهنده فشار مضاعف صنایع بالادستی بر پکرمان است. آمار‌های آبان‌ماه نشان می‌دهد که نرخ خرید مواد شیمیایی داخلی به بیش از ۹۰۰ هزار ریال رسیده است. در واقع، پتروشیمی‌های کشور که خود از رانت خوراک ارزان و ارز دولتی بهره‌مند هستند، مواد اولیه را به نرخ‌های آزاد و گاه فراتر از قیمت‌های جهانی به تایرسازان می‌فروشند.

این تضاد در زنجیره ارزش باعث شده است که پکرمان به جای تمرکز بر تحقیق و توسعه (R&D) برای تولید تایر‌های نسل جدید، تمام توان مالی خود را صرف چانه‌زنی با غول‌های پتروشیمی کند. نتیجه این فرآیند، تولید محصولی گران‌قیمت است که در بازار مصرف‌کننده نهایی، با قیمت‌هایی گزاف عرضه می‌شود، در حالی که ریشه این گرانی نه در خط تولید، بلکه در «فاکتور‌های نجومی» تأمین‌کنندگان نهاده‌ها نهفته است.

فاجعه انرژی؛ یارانه‌ای که دود می‌شود

بخش انرژی در گزارش‌های اصلاحی پکرمان، نقطه اوج ناکارآمدی تکنولوژیک را فاش می‌کند. آمار‌های آبان‌ماه نشان می‌دهد که هزینه برق شرکت به رقم خیره‌کننده ۹۲۰ میلیارد ریال رسیده است. نگاهی به روند چهار ماهه نشان می‌دهد که تنها در عرض یک ماه (از مهر تا آبان)، هزینه برق حدود ۲۸ درصد جهش داشته است.

پرسش اصلی اینجاست: آیا میزان تولید شرکت نیز در این یک ماه ۲۸ درصد رشد کرده است؟ پاسخ منفی است. این پرش قیمتی نشان‌دهنده دو واقعیت تلخ است؛ یا خطوط تولید قدیمی پکرمان به چنان فرسودگی رسیده‌اند که برای هر تن تولید، انرژی به مراتب بیشتری مصرف می‌کنند، یا شرکت در تله‌ی جریمه‌های سنگین ناترازی برق گرفتار شده است. یارانه‌های انرژی که قرار بود اهرمی برای رقابت‌پذیری باشند، اکنون صرفِ سرپا نگه داشتن ماشین‌آلاتی می‌شوند که دهه‌ها از تکنولوژی روز عقب هستند. ناترازی گاز در آذر و دی‌ماه نیز این بحران را به نقطه انفجار خواهد رساند؛ جایی که قطعی گاز، هزینه‌های سربار را به شدت بالا برده و چرخ‌های تولید را متوقف خواهد کرد.

تله‌ی نقدینگی و بدهی‌های پنهان

آمار‌های تجمعی خرید مواد اولیه نشان می‌دهد که مبلغ خرید کل شرکت در ۸ ماهه سال ۱۴۰۴ نسبت به مدت مشابه سال قبل، حدود ۴۶ درصد رشد داشته و به مرز ۸۰ هزار میلیارد ریال نزدیک شده است. این حجم عظیم نقدینگی که در انبار‌ها و خطوط تولید قفل شده، نشان‌دهنده یک «بحران سرمایه در گردش» است. وقتی خرید مواد اولیه با چنین سرعتی رشد می‌کند، شرکت ناچار است برای تأمین نقدینگی به سمت استقراض بانکی با نرخ‌های بهره ۳۰ درصدی برود. در واقع، بخشی از سودی که سهامدار تصور می‌کند در حال ساخته شدن است، پیشاپیش توسط بانک‌ها و تأمین‌کنندگان انرژی بلعیده شده است.

اشتغال‌زایی؛ واقعیتی در سایه تهدید

نماد پکرمان همواره با افتخار از اشتغال‌زایی مستقیم برای ۵۰۰۰ نفر یاد می‌کند. اما آیا این اشتغال، «پایدار» است؟ وقتی ساختار هزینه‌ای شرکت به گونه‌ای است که نرخ خرید مواد اولیه داخلی آن ۵۰ درصد گران‌تر از واردات تمام می‌شود و هزینه‌های انرژی آن ماهانه ۳۰ درصد جهش می‌کند، امنیت شغلی این هزاران نفر در خطر قرار می‌گیرد. اشتغال‌زایی واقعی در گروی «بهره‌وری» است، نه در گروی حمایت‌های تعرفه‌ای و بازار انحصاری. اگر روند فعلی هزینه‌ها اصلاح نشود، فرسودگی مالی شرکت به زودی خود را در قالب ناتوانی در پرداخت حقوق و مزایا و کاهش ایمنی محیط کار نشان خواهد داد.

فرجام یک جاده ناهموار

بررسی آمار‌های چهار ماهه اخیر نماد پکرمان ثابت می‌کند که این شرکت بر لبه تیغ حرکت می‌کند. جراحی ساختار تأمین و خروج از پیله‌ی خرید‌های دستوری از نهاد‌های داخلی، اولین قدم برای نجات این واحد صنعتی است. مدیران بارز باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا با وجود گذشت سال‌ها از تشکیل زنجیره‌های صنعتی، هنوز باید کائوچوی داخلی را گران‌تر از نرخ جهانی تهیه کنند؟

 

برچسب ها: لاستیک بارز

ارسال نظرات