نگاهی ریزبینانه به وضعیت صبانور
به گزارش نض بازار-شرکت صبانور، یکی از فعالان زنجیره فولاد کشور، در ماههای گذشته با آمارهای قابل توجه تولید و فروش مواجه بوده است. بررسی دقیق دادهها از ابتدای سال مالی تا مهرماه ۱۴۰۴ نشان میدهد که عملکرد این شرکت، هرچند در ظاهر امیدوارکننده است، در جزئیات ضعفها و چالشهایی را آشکار میکند که نیازمند تحلیل دقیق و شفافیت بیشتر است.
تولید گندله و کنسانتره؛ رشد یا فشار بر منابع؟
آمار تولید گندله صبانور در تیرماه ۱۴۰۴ نشان میدهد که ۱۴۷،۳۹۸ تن تولید و ۱۱۵،۰۰۰ تن فروش انجام شده است. این مقدار نسبت به ماههای قبل کاهش یافته است؛ برای مثال در خردادماه ۱۹۹،۴۱۲ تن تولید و ۱۵۲،۴۹۶ تن فروش ثبت شده بود. این کاهش نه تنها در حجم تولید، بلکه در میزان فروش نیز محسوس است و نشاندهنده فشار احتمالی بر ظرفیت تولید و بازار داخلی است.
کنسانتره نیز روندی مشابه داشته است؛ تیرماه ۵۵۶،۴۵۵ تن تولید و ۱۹۵،۴۹۳ تن فروش داشته که نسبت به ماه قبل کاهش یافته و این کاهش نشاندهنده محدودیت در تأمین مواد اولیه یا مشکلات عملیاتی است. بررسی بلندمدت نشان میدهد که شرکت نتوانسته به طور مداوم از ظرفیت اسمی خود بهره ببرد و این امر میتواند بر سودآوری و توان رقابتی تأثیرگذار باشد.
تیرماه ناترازی؛ تولید تحت تأثیر محدودیتها
میتوان گفت تیرماه نقطهای بوده که شرکت با ناترازی جدی مواجه شد. کاهش تولید و فروش گندله و کنسانتره نسبت به ماههای قبل، بیانگر تأثیر محدودیتهای تامین انرژی، کاهش کارایی تولید و احتمالا مشکلات تأمین مواد اولیه است. این نکته حائز اهمیت است که افزایش تولید در ماههای بعدی، اگرچه مثبت به نظر میرسد، به هیچ عنوان نباید به عنوان شاهکار مدیریتی تلقی شود؛ زیرا این افزایش بیشتر ناشی از جبران کاهش ماههای قبل و بازگشت به روند عادی بوده است، نه ارتقای کارایی یا نوآوری در تولید.
فروش داخلی و صادرات؛ نقد شفافیت و ارزش ریالی
فروش داخلی گندله در تیرماه ۱۴۰۴ معادل ۸،۶۵۸ میلیارد ریال بوده و فروش کنسانتره ۹،۵۵۰ میلیارد ریال ثبت شده است. این اعداد نسبت به ماه قبل کاهش یافته و نشاندهنده رکود یا کاهش تقاضا در بازار داخلی است. در عین حال، بررسی فروش صادراتی شرکت نشان میدهد که تقریباً تمام ارز حاصل از صادرات گندله و کنسانتره، صرف خرید مواد اولیه شده و هیچ مازاد ارزی برای سرمایهگذاری یا توسعه در نظر گرفته نشده است.
این موضوع اهمیت شفافیت مالی را بیش از پیش نشان میدهد. اگرچه آمار فروش به میلیون ریال گزارش شده است، اما تحلیل نرخهای فروش و مقایسه با ماههای گذشته بیانگر آن است که شرکت نتوانسته با بهرهوری مناسب، حاشیه سود صادراتی را افزایش دهد و بخش قابل توجهی از درآمد صرف هزینههای عملیاتی شده است.
مصرف انرژی؛ فشار بر گاز، برق و آب
مصرف انرژی صبانور از ابتدای سال تا تیرماه ۱۴۰۴ شامل گاز صنعتی، آب و برق بوده است. مصرف گاز صنعتی ۴،۵۵۶،۶۴۵ مترمکعب و مصرف آب ۲۵۴،۳۲۱ مترمکعب گزارش شده است. برق مصرفی نیز ۲۹،۹۵۹ مگاوات ساعت بوده است.
افزایش نسبی نرخها و هزینهها نشان میدهد که شرکت با فشار شدید بر منابع انرژی مواجه بوده و بخشی از کاهش تولید تیرماه میتواند ناشی از محدودیت در تامین گاز و برق باشد. به ویژه مصرف برق، با افزایش قیمت جهانی انرژی و محدودیتهای شبکه داخلی، فشار مستقیم بر تولید داشته است.
مدیریت منابع انرژی؛ آیا کافی و هوشمندانه بود؟
در حالی که تولید در ماههای بعدی افزایش یافته، شواهد نشان میدهد که صبانور هنوز در مدیریت بهینه منابع انرژی و آب ضعف دارد. مقایسه مصرف واقعی با پیشبینی پایان سال نشان میدهد که شرکت برای جبران کاهش تیرماه مجبور به مصرف بیشتر انرژی در ماههای بعد شده است، بدون آنکه برنامه مشخصی برای بهینهسازی هزینهها و بهرهوری انرژی ارائه کرده باشد.
منابع و مصارف ارزی؛ صادرات بدون سود مازاد
ارزیابی منابع و مصارف ارزی صبانور نشان میدهد که تمامی ارز حاصل از صادرات، تقریباً صرف خرید مواد اولیه شده است. برای مثال، در ماههای گذشته ۴۷،۶۶۲،۴۷۷ دلار ارز صادراتی صرف خرید مواد اولیه شده و هیچ مازاد ارزی برای سرمایهگذاری در زیرساخت یا توسعه زنجیره ارزش باقی نمانده است.
این موضوع میتواند ریسکهای متعددی برای شرکت ایجاد کند: وابستگی شدید به منابع ارزی و ناتوانی در سرمایهگذاری بلندمدت، کاهش انعطاف مالی و محدود شدن توان رقابتی در بازارهای بینالمللی.
۱. تولید متغیر و ناترازی تیرماه: تیرماه ۱۴۰۴ نقطهای بوده که شرکت با ناترازی جدی مواجه شد و کاهش تولید و فروش نشاندهنده محدودیت منابع و مشکلات عملیاتی است. افزایش تولید در ماههای بعد نباید به عنوان موفقیت برجسته تلقی شود، بلکه جبران کاهش قبلی بوده است.
مصرف انرژی بالا و هزینهزا: مصرف گاز، برق و آب در ماههای گذشته فشار مستقیم بر هزینهها و توان تولید داشته است. مدیریت منابع انرژی هنوز بهینه نشده و فشار هزینهها میتواند بر سودآوری تأثیر منفی داشته باشد.
وابستگی ارزی: ارز صادراتی تقریبا تماماً صرف خرید مواد اولیه شده و هیچ مازاد قابل توجهی برای سرمایهگذاری در توسعه یا بهبود فرآیند باقی نمانده است. این موضوع ریسک مالی و عملیاتی شرکت را افزایش میدهد.
شفافیت و اطلاعرسانی: هرچند دادههای تولید، فروش و انرژی گزارش شدهاند، اما تحلیل دقیق و شفاف از سودآوری، هزینهها و مدیریت منابع ارزی نیازمند اطلاعات بیشتر است.
پیشبینی سال مالی: با توجه به روند مصرف انرژی و منابع ارزی، پیشبینی میشود که شرکت در پایان سال مالی ۱۴۰۴ با فشار بر حاشیه سود و محدودیت منابع مواجه باشد، مگر آنکه مدیریت انرژی و منابع ارزی بهینهسازی شود.