صفحه نخست

عکس

فیلم

بانک

بیمه

اقتصاد کلان

خودرو

بورس

صنعت

انرژی

گردشگری

طلا و ارز

فناوری

معیشت

پلاس

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۷۵۷۵
۰۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
«نبض بازار» گزارش می‌دهد:

صبانور و دلارهایی که محدود به تجهیزات شد

عملکرد شرکت صبانور طی سال‌های اخیر با وجود برخورداری از منابع غنی معدنی، همچنان با پرسش‌های جدی درباره شفافیت، بهره‌وری و نحوه مدیریت همراه است؛ مجموعه‌ای که انتظار می‌رفت به یکی از بازیگران اثرگذار زنجیره فولاد تبدیل شود، اما امروز بیش از آنکه به‌عنوان موتور محرک توسعه دیده شود، به‌عنوان نمونه‌ای از فرصت‌سوزی در اقتصاد معدنی کشور مورد نقد قرار می‌گیرد.

به گزارش نبض بازار- شرکت صبانور، یکی از بازیگران کلیدی زنجیره فولاد و معدن کشور، در سال ۱۴۰۴ با چالش‌های جدی مدیریتی و ارزی مواجه بوده است. با وجود افزایش منابع ارزی از محل فروش صادراتی، این شرکت نتوانسته از پتانسیل خود برای توسعه عملیاتی و تثبیت جایگاهش در بازار استفاده کند. نوسان مدیریتی و تغییرات پی‌درپی در سطوح اجرایی، فشار مضاعفی بر عملکرد و اعتماد سهامداران وارد کرده است. در چنین شرایطی، کاهش ۴۴ درصدی فروش و افت ۱۵ درصدی تولید، نگرانی‌ها درباره آینده این شرکت را تشدید می‌کند.

کاهش فروش و تولید؛ چالش بزرگ سهامداران

گزارش کدال منتهی به تیرماه ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که صبانور با ضعف قابل توجه در عملکرد عملیاتی روبه‌رو بوده است. میزان فروش شرکت نسبت به دوره قبل ۴۴ درصد کاهش یافته و حجم تولید نیز ۱۵ درصد افت داشته است. سود عملیاتی شرکت نسبت به فصل قبل با ۳۲ درصد کاهش مواجه شده و نرخ رشد سود خالص نسبت به سال گذشته ۱۲ درصد افت را ثبت کرده است.

این کاهش‌ها، نشانه‌ای از مدیریت ناکارآمد و ضعف در برنامه‌ریزی عملیاتی است. سقوط ۴۸ درصدی رشد سود عملیاتی نسبت به مدت مشابه سال قبل، عمق مشکل را بیشتر نشان می‌دهد. این روند نه تنها نقدینگی و درآمد شرکت را تحت تأثیر قرار داده، بلکه اعتماد سهامداران را به شدت کاهش داده است. گزارش‌های میدانی حاکی از افزایش نارضایتی سهامداران از مدیریت فعلی و مطرح شدن گزینه‌های جایگزینی برای مجید ضیائیان است. با این حال، گفته می‌شود حمایت‌های بیرونی و پیگیری دفتر وزیر مانع تغییر مدیریت شده است.

منابع و مصارف ارزی؛ رشد، اما مصرف محدود

گزارش منابع و مصارف ارزی شرکت تصویری نگران‌کننده از ساختار مالی و برنامه‌ریزی ارزی آن ارائه می‌دهد؛ گزارشی که به‌جای نشان‌دادن یک مسیر توسعه‌یافته و مدون، بیش از هر چیز بر یک‌سویه‌بودن درآمد‌ها و چندبرابری‌شدن هزینه‌ها تأکید دارد. نخستین نکته‌ای که در نگاه اول جلب توجه می‌کند، وابستگی کامل و مطلق شرکت به فروش صادراتی دلاری است؛ به‌گونه‌ای که در تمام ردیف‌های منابع، به‌جز صادرات، هیچ ورودی ارزی دیگری—even مقدار ناچیز—ثبت نشده است. این خلأ، نشان‌دهنده راهبردی تک‌ساحتی و آسیب‌پذیر است که کوچک‌ترین اختلال در صادرات می‌تواند کل جریان مالی آن را مختل کند.
از سوی دیگر، در حالی‌که شرکت در شش‌ماهه نخست سال بیش از ۱۳ میلیون دلار درآمد ارزی داشته، عملکرد یک‌ماهه پس از آن هیچ درآمدی را در دوره ۳۰روزه مهر ثبت نمی‌کند؛ سکوتی که نه توضیحی دارد و نه توجیهی. چنین توقف ناگهانی‌ای در فروش صادراتی، پرسش‌های مهمی درباره گلوگاه‌های فروش، بازار هدف، وضعیت مشتریان و مدیریت قرارداد‌های صادراتی ایجاد می‌کند.


اما نقطه حساس‌تر ماجرا در بخش مصارف ارزی است؛ جایی که شرکت تا پایان مهر بیش از ۴ میلیون دلار برای خرید ماشین‌آلات هزینه کرده، اما برای پایان سال، رقمی چهار برابر بیشتر—حدود ۱۶ میلیون دلار—پیش‌بینی کرده است. این افزایش غیرمتناسب، آن هم بدون ارائه جزئیات پروژه‌ها و توجیه اقتصادی، این نگرانی را به‌وجود می‌آورد که یا برنامه‌ریزی‌ها غیرواقعی است، یا حجم سنگینی از تعهدات ارزی در ماه‌های پایانی سال تجمیع شده که می‌تواند شرکت را در معرض کمبود نقدینگی قرار دهد.
تراز ارزی نیز همین تناقض را تأیید می‌کند: در حالی‌که شرکت اکنون حدود ۹ میلیون دلار مازاد دارد، برآورد پایان سال عدد ناچیز ۱.۸ میلیون دلار را نشان می‌دهد؛ وضعیتی که عملاً شرکت را در آستانه فشار ارزی و ریسک ناترازی قرار می‌دهد.
در مجموع، اعداد و جداول این گزارش نه نشانه سلامت است و نه حکایت از یک مدیریت مالی منسجم. جریان ارزی شرکت بیش از آنکه بر پایه برنامه‌ریزی و تنوع‌بخشی باشد، بر بخت صادرات بنا شده و در مقابل، مصارف سنگینی در راه است که بدون شفاف‌سازی، می‌تواند بخش عمده‌ای از ذخایر ارزی را ببلعد. این گزارش بیشتر از هر چیز، نیاز شرکت به بازنگری در راهبرد صادرات، شفافیت در سرمایه‌گذاری‌ها و ارائه توضیحات روشن درباره جهش ناگهانی هزینه‌های ارزی را برجسته می‌کند.

نوسان مدیریتی؛ مانع توسعه پایدار

یکی از مشکلات ساختاری صبانور، ثبات مدیریتی پایین و تغییرات مکرر در سطوح اجرایی است. مجید ضیائیان، مدیر فعلی، تحت فشار‌های سیاسی و حمایت‌های بیرونی توانسته مدیریت را حفظ کند، اما این موضوع باعث شده تصمیم‌گیری‌ها پراکنده و برنامه‌ریزی‌ها کوتاه‌مدت باشد.

تجربه سال‌های اخیر نشان داده که هر بار تغییر مدیریت یا نوسان در سطوح اجرایی، عملکرد عملیاتی شرکت به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد. کاهش فروش ۴۴ درصدی و افت تولید ۱۵ درصدی نمونه‌ای از تأثیر مستقیم این نوسانات است. سهامداران از تداوم زیان و افول جایگاه صبانور در زنجیره معدن و فولاد کشور نگران هستند و فشار‌ها برای تغییر مدیریت همچنان ادامه دارد. در دو سال اخیر، شرکت صبانور شاهد نوسان مدیریتی قابل توجهی بوده است؛ از مهر ۱۴۰۲ با انتصاب «سید علیرضا موسوی» به عنوان مدیرعامل و جایگزینی او در زمستان ۱۴۰۳ با «مجید ضیایی»، این تغییرات مداوم باعث شده راهبرد‌های بلندمدت شرکت در زمینه فروش، صادرات و مدیریت منابع ارزی با اختلال مواجه شود و اجرای برنامه‌های توسعه‌ای و تثبیت جایگاه بازار با تأخیر و عدم هماهنگی همراه شود. در نهایت صبح روز شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴، با حکم اردشیر سعدمحمدی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات، داریوش اسماعیلی، نماینده این شرکت، به عنوان مدیرعامل جدید صبانور منصوب شد.

نقد عملکرد صادرات و بازار

اگرچه بخش صادرات صبانور در سال ۱۴۰۴ منابع ارزی قابل توجهی ایجاد کرده است، اما توسعه صادرات و بهره‌وری آن محدود و ناپایدار است. شرکت به‌رغم ظرفیت بالای تولید، نتوانسته سهم مناسبی از بازار‌های خارجی به دست آورد و بخش عمده منابع ارزی، تنها برای خرید تجهیزات مصرف شده است.

عدم تنوع بازار‌های هدف و تمرکز بر مقاصد محدود، باعث شده که فشار رقابتی و خطر کاهش حاشیه سود در آینده افزایش یابد. این وضعیت در کنار ضعف استانداردسازی و کیفیت یکنواخت محصولات، فرصت‌های توسعه صادراتی و افزایش درآمد ارزی را محدود کرده است.

 

اثرات ترکیبی بر سهامداران

ترکیب کاهش فروش و تولید، مصرف محدود منابع ارزی و نوسان مدیریتی، موجب شده که سهامداران صبانور فشار مضاعفی را تحمل کنند. کاهش سود عملیاتی و افت ارزش سهام، نگرانی‌ها از تداوم زیان و کاهش جایگاه شرکت در زنجیره فولاد را تشدید کرده است. در این شرایط، نیاز فوری به ثبات مدیریتی، استفاده بهینه از منابع ارزی و برنامه‌ریزی راهبردی برای بازار‌های داخلی و خارجی احساس می‌شود.

تحلیل داده‌های ارزی و عملیاتی صبانور نشان می‌دهد که شرکت در سال ۱۴۰۴ با چالش‌های جدی مدیریتی و عملیاتی مواجه بوده است:

کاهش شدید فروش و تولید، ضعف مدیریت عملیاتی را نشان می‌دهد.
رشد منابع ارزی بدون استفاده بهینه، کارایی شرکت را محدود کرده است.
نوسان مدیریتی و تغییرات مکرر، تصمیم‌گیری و اجرای استراتژی‌ها را تحت تأثیر قرار داده است.
محدودیت در توسعه بازار‌های صادراتی و تمرکز منابع، مانع افزایش سهم بازار و سودآوری شده است.

تا زمانی که صبانور نتواند ثبات مدیریتی ایجاد کرده، منابع ارزی را به شکل استراتژیک مصرف و بازار‌های صادراتی را توسعه دهد، ادامه وضعیت فعلی می‌تواند به افت بیشتر فروش، کاهش سودآوری و زیان سهامداران منجر شود.

 

برچسب ها: صبانور

ارسال نظرات