حرفهای تکراری در نشستهای تکراری
به گزارش نبض بازار - در سومین سمینار تحلیلی عملکرد و برنامههای شرکتهای فولادی و معدنی کشور، فعالان فولادی، مسئولان و نمایندگان مجلس دور هم جمع شدند تا نیمسال اول ۱۴۰۴ را ارزیابی کنند؛ اما آنچه در این نشست بیشتر برجست، هشدارهایی بود که نه فقط از بیرون بلکه از درون به زنجیره فولاد ایران ارسال شد. هشدارهایی از جنس محدودیت انرژی که به زودی دوباره صنعت فولاد را با چالش مواجه میکند.
پیامهای یک نشست فولادی
نشست تحلیل عملکرد شرکتهای فولادی با حضور مدیران ارشد صنعت فولاد، مشاوران وزارت صنعت، معدن و تجارت، نمایندگان مجلس و تحلیلگران اقتصادی برگزار شد. در این نشسست عملکرد شش ماهه اول سال مورد بررسی قرار گرفت. در این گردهمایی، یکی از اولین نکات مهم، خبری بود که سیدعباس حسینی، مشاور وزیر صمت، در رابطه با عرضه ارز حاصل از صادرات در تالار دوم اعلام کرد. او گفت: «عرضه ارز حاصل از صادرات زنجیره فولاد، از هفته جاری به «تالار دوم» منتقل میشود. وی این اقدام را نقطه عطفی برای صنعت دانست.»
برای درک بهتر این ادعا، باید جمله حسینی را جزئیتر بررسی کنیم. «عرضه ارز حاصل از صادرات زنجیره فولاد» یعنی ارزی که شرکتهای فولادی از فروش محصولات خود به خارج از کشور به دست میآورند. «به تالار دوم منتقل میشود» به این معنی است که نحوه تسویه و عرضه این ارز در سامانه ارزی کشور تغییر کرده و از مسیر جدید (تالار دوم) انجام میشود. معمولاً تالار دوم برای شرکتهایی است که ارز صادراتی خود را به صورت مشخص و محدود عرضه میکنند.
مشاور وزیر صمت در ادامه به احیای «ستاد فولاد» اشاره کرد. ستادی با حضور وزارت صنعت، معدن و تجارت (وزیر)، معاونت معادن و فرآوری مواد، رئیس هیئت عامل ایمیدرو، رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس، رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران و رئیس انجمن سنگآهن ایران که نسبت به چالشهای پیشرو صنعت فولاد تصمیمگیری میکنند.
او خود اذعان کرد که صنعت با «محدودیت و افزایش قیمت» انرژی مواجه است؛ سال ۱۴۰۲ صنعت ۹۷ روز، سال ۱۴۰۳، ۱۲۴ روز و در شش ماهه اول ۱۴۰۴، حدود ۱۵۰ روز خاموشی تجربه کردهاند. در بخشهای بعدی، از سوی سیدابوتراب فاضل، رئیس هیئتمدیره یکی از فولادسازان بزرگ، مطرح شد که تولید ایران اکنون با ظرفیت معادل زیر ۲۸۰ روزِ کار مواجه است و این به دلیل ناترازی انرژی است؛ وی رقم خسارت این وضعیت را طی چهار سال اخیر حدود ۱۴ میلیارد دلار برآورد کرد.
در کنار این موضوع، به بخش بهرهوری نیز پرداخته شد: ظرفیت فعالشده در صنعت فولاد ایران در سال گذشته حدود ۶۲ درصد بود و این رقم در نیمه اول امسال به ۵۸ درصد کاهش یافته است. مسألهای که در بلندمدت کارکرد صنعت را مختل میکند.
چالشهای ساختاری
اگرچه چشمانداز سیاسی، تصمیماتی را نوید میدهد، اما واقعیت وضعیت تولید نشان از مسیری طولانی برای اصلاح دارد. نماینده مجلس و عضو کمیسیون صنایع، امیر توکلی رودی، در این نشست با انتقاد از سیاستهای پولی و ارزی گفت که بخش خصوصی طبق رسالت خود عمل کرده ولی نظام سیاستگذاری «شکستخورده» است. وی هشدار داد که ناترازی مواد اولیه به زودی با ناترازی انرژی همراه خواهد شد. این نماینده به موضوع خامفروشی معادن اشاره دارد؛ موضوعی که بارها نسبت به آن هشدار داده شده و فولادیها و معادن توجه کمتری به آن دارند.
در این نشست صدای اقتصاددانان نیز درآمد. اقتصاددان حاضر در نشست، حسین عبده تبریزی، زبان به انتقاد گشود و گفت: «اقتصاد ایران سالهاست بدون احترام به بازار پیش میرود». او افزود که پدیده پوپولیسم، استخدام انبوه و یارانههای انرژی از دلایل فقر بهرهوری هستند.
بازار جهانی و تأثیرات آن
سعید اسلامی بیدگلی، تحلیلگر بازارهای مالی، در ادامه این نشست گفت که قیمتهای جهانی کامودیتیها ممکن است در سال آینده به پایینترین سطح شش ساله برسند و این یعنی فشار مضاعفی بر صدور فولاد ایران. از سوی یکی از مدیران نیز گزارش شد که تولید جهانی فولاد حدود ۱٫۵ میلیارد تن بوده و در ایران در حالت خوشبینانه نیز تولید حدود ۳۲ میلیون تن است؛ اما رقبایی در منطقه حضور فعالتر دارند. این هشدارها نشان داد که صادرات فولاد ایران در حدی تحت تأثیر منفی قرار گرفته که کار آن از هشدار گذشته و تحلیلگران به ارائه راهکار پرداختهاند.
پیامدها و انتقادها
آنچه این نشست را به لحاظ انتقادی قابل توجه کرد، آشکار شدن شکاف بین ارادهٔ سیاستگذار و وضعیت بنگاهها بود. عرضه ارز صادراتی اقدام مثبتی است، اما وقتی بهرهوری پایین، قطع مکرر انرژی، قیمتگذاری دستوری و ناترازی زنجیره تأمین پابرجا هستند، نمیتوان انتظار داشت که نتایج فوری حاصل شود. نه فقط نقدینگی بنگاهها افزایش نیافته، بلکه ظرفیتهای خالی از کارگاهها افزایش یافتهاند.
به عبارت دیگر، فعالان صنعت در این نشست علیه وضع موجود هشدار دادند: خروج از روند فعلی تنها با اصلاحات ساختاری، ارتقای مدیریت و سرمایهگذاری هدفمند ممکن است. استفاده از مزیتهای منطقهای، توسعه محصولات با ارزشافزوده و نگاه جدی به بازارهای خارجی باید جزء اولویتها باشد. در غیر این صورت، «فولاد گران تولید کردن ولی ارزان فروختن» برای ایران همچنان ادامه خواهد یافت.
راهکارها و جمعبندی
افزایش بهرهوری خط به خط، کاهش خاموشیها، کیفیت تولید، اصلاح نظام قیمتگذاری، تثبیت مقررات و ورود جدی به بازارهای منطقهای ضروری است. اگرچه برخی از تصمیمات کلیدی گرفته شدهاند، اما تا زمانی که نتیجه ملموس و پایدار از زمین بنگاهها بلند نشود، نشستها و تصمیمها در حد «پیشنشینی» باقی میمانند.