کورههای فولاد و سیمان در تاریکی؛ ناترازی برق اقتصاد را به زانو درآورد
به گزارش نبض بازار ، اقتصاد ایران در سالهای اخیر با چالشی جدی مواجه شده است که تأثیر آن بر صنایع کلیدی، اشتغال و رشد اقتصادی بهوضوح مشهود است: ناترازی برق. قطعیهای مکرر و کمبود انرژی نهتنها ظرفیت تولید فولاد و سیمان را محدود کرده، بلکه بهرهوری کل زنجیره تولید را کاهش داده و فشار بر بازار کار و معیشت مردم را تشدید کرده است. از دست رفتن بازارهای صادراتی انرژی و وابستگی روزافزون به واردات، اقتصاد کشور را در معرض تهدیدهای امنیتی و استراتژیک قرار داده است. کارشناسان هشدار میدهند که بدون اصلاح سیاستها و سرمایهگذاری در منابع انرژی پاک و زیرساختها، آینده اقتصاد ایران با بحرانهای عمیقتر و اثرات جبرانناپذیر روبهرو خواهد شد.
سهراب دلانگیزان، اقتصاددان در گفتوگو با «نبض بازار» به تشریح تأثیرات مخرب ناترازی برق بر صنایع کلیدی مانند فولاد و سیمان، رشد اقتصادی و امنیت اقتصادی ایران پرداخت. وی با تأکید بر خسارات سنگین قطعی برق و لزوم جبران این ناترازیها، آینده اقتصاد کشور را در صورت تداوم این وضعیت بحرانی توصیف کرد.
تأثیر ناترازی برق بر صنایع کلیدی و اشتغال
دلانگیزان در پاسخ به این سؤال که ناترازی برق چه میزان از ظرفیت تولید صنایع فولاد و سیمان را بلااستفاده گذاشته و چه تأثیری بر نرخ بیکاری و اشتغال دارد، اظهار داشت: «از نظر عدد و رقم دقیق، این را باید وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو محاسبه و اعلام کنند. من شخصاً پژوهش دقیقی مبتنی بر اندازهگیری دقیق این عدد ندارم، اما صنعت سیمان و فولاد صنایعی هستند که قطعی برق اثرات بزرگتری بر آنها میگذارد، چون راهاندازی تجهیزاتشان مثل کورهها بسیار تحت تأثیر قطعی برق قرار میگیرد. این کورهها هزینه زیادی برای گرم شدن و حفظ دما نیاز دارند و قطعی برق میتواند با سرد کردن کوره، خسارات بزرگی به آنها وارد کند؛ لذا میزان تولیداتشان کاهش مییابد و بهعنوان صنایع زیرساختی، این خسارت میتواند بسیار بزرگ باشد. عدد دقیق را نمیتوانم بگویم، اما نسبت به دیگر صنایع، اثرات بزرگتری دارد.»
وی افزود: «اگر تولیدات فولاد را در یک سال با ۲۶۰ روز کاری در نظر بگیریم، یا در صنعت سیمان کمی کمتر، به ازای هر روز قطعی برق که نتوانند تولید کنند، یکصدم تولیدشان کاهش مییابد. اگر به دلایل مختلف، روزهای کاری این صنایع در ایران به زیر ۲۰۰ روز رسیده باشد، فشار قطعی برق برای آنها بسیار بیشتر خواهد بود.»
ناترازی انرژی؛ عاملی کلیدی در کاهش رشد اقتصادی
این اقتصاددان درباره نقش ناترازیهای برق، گاز و بنزین در پایین بودن رشد اقتصادی ایران طی دهه اخیر توضیح داد: «وقتی برق یا گاز قطع میشود و این ناترازیها وجود دارد، صنایع، تولیدات و مصرفکنندگان در دورههای روزانه یا ساعتی تعطیل میشوند. مصرف مواد اولیه و امکانات و کالاهای در حال ساخت کاهش مییابد و به موازات آن، بهرهوری و تولید کم میشود. این کاهش تولید، تقاضای القایی برای صنایع دستی خودشان را کم میکند و حتی اگر کل زنجیره تولید برقش قطع نشود، که البته میشود، زنجیره با سرعت ضعیفترین حلقهاش فعالیت میکند. این خاموشیها بیشترین خسارت را به ضعیفترین حلقه وارد میکنند و کل زنجیره تولید با سرعت آن حلقه پیش میرود. اینجاست که ضعیفترین حلقه از طریق ناترازی و نبود زیرساخت انرژی، رکود جدی به کل اقتصاد تحمیل میکند.»
وی تأکید کرد: «کمبود انرژی، اقتصاد را زمینگیر میکند. انرژی اصلیترین عامل تولید است که باید تأمین شود تا سایر عوامل به کار گرفته شوند. وقتی این عامل حذف یا دچار اختلال جدی شود، نهتنها رشد اقتصادی نداریم، بلکه تولید از سطح ظرفیت هم کمتر میشود. به دلیل افزایش قطعیهای برق و کمبودهای انرژی، امکان تولید به اندازه سال گذشته یا بیشتر را نداریم و در بهترین حالت، همان مقدار تولید میکنیم؛ لذا انتظار رشد اقتصادی نداریم.»
از دست رفتن بازارهای صادراتی و خطرات وابستگی به واردات
دلانگیزان درباره از دست رفتن بازار صادراتی انرژی و پیشبینی آینده وارداتمحور بازار انرژی ایران گفت: «ما عملاً بازار صادراتی انرژی خودمان را از دست میدهیم و به سمت واردات میرویم. وابستگی به واردات انرژی مثل برق، گاز و بنزین خطراتی برای امنیت اقتصادی ایران دارد. ما دو نوع انرژی داریم: انرژیهای پاک مثل برقآبی و خورشیدی که تجدیدپذیر هستند، و انرژیهای فسیلی که از مشتقات نفتی یا خود آنها بهعنوان حامل انرژی استفاده میشود و پاک نیستند. کشورهای پیشرفته به سمت انرژیهای پاک حرکت کردهاند و سعی دارند انرژیهای غیرپاک را حذف یا به حداقل برسانند.»
وی افزود: «اگر به دلیل محدودیتها، انرژی برق یا گاز با مشکل مواجه شود و بتوانیم با برنامهریزی دقیق، انرژیهای خورشیدی، بادی و پاک را جایگزین کنیم، نهتنها مشکل را جبران میکند، بلکه تراز پاکیزگی اقتصاد را بهبود میبخشد. اما ما که قبلاً انرژی صادر میکردیم، مثل نفت خام، گاز یا برق، حالا با مشکلاتی مواجهیم. مثلاً عراق برای پرداخت پول برق و گاز به ما بیش از ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار بدهکار است، اما اجازه پرداخت ندارد. باید بازنگری میکردیم، چون ارزش افزوده، محصول، اشتغال و رفاهی که در داخل ایجاد میشود، به انرژی صادراتی وابسته است. به نظر میآمد که این انرژی باید صرف داخل میشد. حالا که عراق و کشورهای اطراف نمیتوانند پول را بپردازند، چارهای جز توقف صادرات انرژی نداریم.»
او ادامه داد: «از نگاه استراتژیک، بازارهای صادراتی انرژی خوب نیستند. اگر کشور بتواند انرژی خود را تأمین کند، بهویژه با انرژیهای پاک، و اگر انرژی غیرپاک است، آن را وارد کند و ارزش افزوده را با کالاهای ساختهشده مثل الکترونیکی یا دانشبنیان ایجاد کند، بهتر است. اما تمرکز بر صادرات مواد خام و انرژی بهصورت کلی پسندیده نیست.»
آینده بحرانی اقتصاد ایران با تداوم ناترازیها
دلانگیزان درباره آینده اقتصاد ایران با ادامه ناترازیها هشدار داد: «بهصورت خیلی جدی دچار اختلال و بحران میشود، همچنان که الان هستیم. صنایع و سیستم تولیدی ما در هفته مثلاً ۴ روز فعالیت میکنند و ممکن است به ۲ روز کاهش یابد. این میتواند اختلالهای خیلی جدی برای اقتصاد ایجاد کند. اصلیترین وظیفه سیستم تصمیمگیری، از جمله وزارت نیرو و دولت، این است که این بخش را به هر شیوه ممکن جبران و بهبود دهد.»