تحلیل فشار جدید واشنگتن برای قطع ۴۰ درصد برق عراق/ شوک انرژی در راه است
به گزارش نبض بازار، طرح «نه به انرژی ایرانی» (No to Iranian Energy Act) که اخیرا در کنگره آمریکا در حال پیشبرد است، هدفی صریح دارد: قطع کامل واردات گاز و برق عراق از ایران. این طرح که در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران طراحی شده، ۴۰ درصد از ظرفیت برق عراق را نشانه گرفته. بر اساس گزارشهای روزنامه لبنانی «الاخبار» و تحلیلهای کارشناسان منطقهای، اجرای این طرح نه تنها بحران انرژی را در کشوری تشدید میکند که پیشتر با زیرساختهای فرسوده روبهرو بود، بلکه به ابزاری برای بازطراحی معادلات نفوذ در خاورمیانه تبدیل شده. این اقدام در شرایطی رخ میدهد که عراق همچنان درگیر مناقشات مربوط به «قانون حشد شعبی» و انحصار سلاح گروههای مسلح است.
ابعاد فاجعه: شبکه برق عراق در آستانه فروپاشی
بر اساس هشدارهای کارشناسان عراقی، اجرای این طرح پیامدهای فوری و ویرانگری خواهد داشت:
کاهش ۱۱،۰۰۰ مگاواتی ظرفیت برق: «نبیل المرسومی»، کارشناس نفتی عراقی میگوید شبکه برق این کشور حدود ۸،۰۰۰ مگاوات از نیروگاههای گازی تغذیهشده توسط گاز ایران و بیش از ۳،۰۰۰ مگاوات برق وارداتی مستقیم از ایران را از دست خواهد داد. این رقم معادل ۴۰ درصد کل ظرفیت فعلی برق عراق است (اخبار و تحلیلهای منتشرشده در رسانههای عربی از جمله الاخبار).
فروپاشی زنجیره تأمین خدمات حیاتی: قطعی گسترده برق، تنها مختص خانهها نخواهد بود. بخشهای حیاتی مانند آبرسانی (متکی به پمپهای برقی)، تأسیسات درمانی (بیمارستانها و ذخیرهسازی دارو) و صنعت (از جمله میادین نفتی) با اختلالات جدی مواجه خواهند شد. «جاسم العلوانی»، کارشناس انرژی، میگوید عراق روزانه ۴۰ تا ۴۵ میلیون مترمکعب گاز از ایران وارد میکند و قطع ناگهانی آن یکسوم تولید برق ملی را نابود میکند.
انگیزههای واشنگتن: فشار حداکثری
تحلیل این طرح، لایههای پنهان استراتژی آمریکا را آشکار میسازد:
هدف مستقیم: کاهش نفوذ ایران: «اثیرالشرع»، مدیر مرکز «قراءات»، به الاخبار میگوید: «آمریکا میخواهد با اینگونه قوانین، عرصه انرژی را بر عراق تنگ کند تا او را به دور شدن از ایران وادار نماید، حتی اگر بهای آن بحران شدید برق باشد.» این طرح بخشی از یک فشار هماهنگ برای تضعیف محور مقاومت است.
هدف غیرمستقیم: تسلیمپذیری اقتصادی عراق: تهدید به تحریم، اهرمی برای وادار کردن بغداد به پذیرش نظارت بیشتر آمریکا بر دو پرونده حیاتی است: مدیریت منابع انرژی (بهویژه صادرات نفت) و کنترل گروههای مسلط مرتبط با حشد شعبی. موفقیت طرح، عراق را در موضع ضعف شدید در مذاکرات آتی قرار میدهد.
بازطراحی نقشه نفوذ: ناظران معتقدند واشنگتن از دو مسیر همزمان — تحریم انرژی و محدود کردن نفوذ گروههای مسلح — برای تغییر توازن قوا در خاورمیانه و کاهش وابستگی متحدان سنتی خود به ایران استفاده میکند.
چالشهای جایگزینی: رویاهای محال و واقعیتهای سخت
تلاش برای جبران این خلأ عظیم انرژی با چالشهای ساختاری غیرقابلعبوری روبروست:
ناکارآمدی گزینههای کوتاهمدت: «مفید السعیدی»، کارشناس اقتصادی عراقی: «رها کردن گاز و برق ایران آسان نیست، زیرا در حال حاضر جایگزین کافی وجود ندارد.» کشورهای مطرحشده مانند قطر، ترکمنستان یا عمان فاقد خطوط لوله و زیرساختهای انتقال آماده به عراق هستند.
زمان و هزینه گزاف: ایجاد زیرساختهای جدید برای جایگزینی حجم عظیم گاز و برق ایران، به سالها زمان و دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد — منابعی که عراق فاقد آن است، بهویژه با توجه به چالشهای بودجهای.
وابستگی تکنیکی: بسیاری نیروگاههای عراق، بهویژه در مناطق مرکزی و جنوبی، بهطور خاص برای مصرف گاز ایران طراحی شدهاند و تغییر سوخت آنها به گاز LNG یا دیگر منابع، نیازمند بازسازی اساسی و هزینهبر است.
تهدید مضاعف: شمشیر داموکلس بر صادرات نفت
تهدید آمریکا تنها به بخش برق محدود نمیشود و میتواند حیاتیترین شریان اقتصاد عراق را نشانه رود:
اتهامات قاچاق نفت: عراق همزمان تحت اتهامات فزاینده آمریکا مبنی بر قاچاق نفت و اختلاط آن با نفت ایران (برای دور زدن تحریمها) قرار دارد. میدان نفتی «القیاره» (با تولید حدود ۳۰ هزار بشکه در روز) در کانون این اتهامات است. سرنوشت ۲۷ هزار بشکه مازاد مصرف داخلی آن—که محل تردید است— بهانهای برای فشار بیشتر است.
تهدید تحریم نفت: «جاسم العلوانی» هشدار میدهد: «تحریمهای آمریکا... ممکن است شامل محدودیتهایی بر صادرات نفت نیز بشود.» چنین اقدامی فاجعهبار خواهد بود، زیرا حدود ۹۰ درصد درآمد دولت عراق از فروش نفت تأمین میشود (صندوق بینالمللی پول - IMF، گزارشهای دورهای).
تأثیر بر بودجه و ثبات: کاهش درآمدهای نفتی، توان دولت در پرداخت حقوقها (بخش عظیمی از بودجه)، تأمین خدمات اساسی و سرمایهگذاری در پروژههای توسعهای (از جمله زیرساختهای انرژی جایگزین) را بهشدت تضعیف میکند و میتواند به ناآرامیهای اجتماعی گسترده بینجامد.
پیامدهای منطقهای: آتش زیر خاکستر
اجرای طرح «نه به انرژی ایرانی» تنها یک بحران داخلی برای عراق ایجاد نخواهد کرد:
تشدید بیثباتی: خاموشیهای گسترده و فروپاشی خدمات اساسی، خشم عمومی فزایندهای را در عراق برخواهد انگیخت. این نارضایتی میتواند توسط گروههای مختلف سیاسی و حتی گروههای مسلح برای تشدید بحرانهای داخلی و مقابله با دولت استفاده شود.
تقویت گفتمان مقاومت: چنین فشار آشکاری از سوی آمریکا، میتواند گفتمان مقاومت در برابر زورگویی خارجی را در عراق و منطقه تقویت کرده، دستاوردهای دیپلماتیک واشنگتن برای کاهش تنشها را خنثی کند.
باز شدن پاندورای تحریمها: موفقیت این طرح میتواند الگویی برای آمریکا شود تا از ابزار قطع انرژی بهعنوان سلاحی متعارف برای فشار بر دیگر کشورهای وابسته به منابع انرژی ایران (مانند برخی کشورهای همسایه) استفاده کند و دامنه بیثباتی را در منطقه گسترش دهد.
ضربه به گفتوگوهای عراق-کویت: بحران انرژی ناشی از این طرح میتواند همکاریهای منطقهای عراق، بهویژه پروژه مهم اتصال شبکه برق به کویت (بهعنوان یک منبع جایگزین بالقوه) را تحتالشعاع قرار دهد.