آیا قطعی گسترده آب در راه است؟
به گزارش نبض بازار ، تهران در یکی از کمآبترین تابستانهای خود به سر میبرد. افت محسوس فشار آب در مناطق مختلف پایتخت که در هفتههای گذشته به یکی از دغدغههای جدی شهروندان تبدیل شده، تنها بخشی از واقعیت بحران منابع آبی در این کلانشهر است. مسئولان شرکت آب و فاضلاب از مدیریت هدفمند فشار آب برای توزیع عادلانهتر میگویند، اما شواهد آماری و اقلیمی از بحرانی فراتر از یک سیاست گذرا خبر میدهد؛ کاهش شدید بارشها، افت بیسابقه ذخایر سدها، برداشتهای بیرویه از منابع زیرزمینی و مصرف بالای خانگی، شبکه آبرسانی تهران را به نقطه هشدار رسانده است.
گزارشها نشان میدهد تنها ۲۶ درصد ظرفیت سدهای پنجگانه تهران پر است و برخی از آنها مانند امیرکبیر، با افت بیش از ۵۰ درصدی ذخایر مواجهاند. در چنین شرایطی، وابستگی تهران به منابع زیرزمینی به بیش از ۶۰ درصد رسیده که این خود، خطر فرونشست زمین و ناپایداری زیستمحیطی را افزایش میدهد. همزمان مصرف آب در تهران از مرز ۳.۷ میلیارد لیتر در شبانهروز گذشته و اگر الگوی مصرف اصلاح نشود، افت فشار کنونی به زودی جای خود را به سهمیهبندی علنی خواهد داد.
محمدصادق مهرجو، کارشناس انرژی در گفتوگو با نبض بازار، با تاکید بر پیوند مستقیم کاهش فشار آب با بحران گسترده منابع، از لزوم بازنگری فوری در نحوه مصرف و مدیریت آب سخن میگوید.
افت فشار، نه انتخاب بلکه ناگزیری
به گفته مهرجو، کاهش فشار آب در تهران نه یک اقدام پیشگیرانه، بلکه واکنشی ناگزیر به بحران کمآبی است. او با اشاره به اینکه شرکت آبفا برای کاهش برداشت از لولههای اصلی ناچار به اعمال فشار کمتر شده، میگوید: «این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده که کشور یکی از خشکترین سالهای آبی خود را پشت سر گذاشته و منابع سطحی بهشدت افت کردهاند.» در نتیجه، راهی جز کاهش فشار و کنترل لحظهای مصرف برای عبور از پیک تابستان باقی نمانده است.
وابستگی خطرناک به منابع زیرزمینی
مهرجو هشدار میدهد که با افت شدید ذخایر سدها، وابستگی تهران به آبهای زیرزمینی به شکل بیسابقهای افزایش یافته است. او سهم برخی مناطق از این منابع را تا ۴۰ درصد تخمین میزند و تاکید میکند: «برداشت گسترده از سفرههای زیرزمینی در مناطق پرجمعیت، پدیده فرونشست زمین را به تهدیدی واقعی بدل کرده است.» به گفته او، حتی در غیاب بحران، منابع زیرزمینی نقش پررنگی در تأمین آب تهران داشتهاند؛ اما اکنون این اتکا به مرز ناپایداری اکولوژیک رسیده است.
ناترازی جمعیت، مصرف و منابع
مهرجو ریشه بخشی از بحران فعلی را در سیاستگذاری نادرست شهری و تمرکز جمعیت میداند. به گفته او، انبوهسازیهای بیبرنامه، مهاجرت گسترده به کلانشهرها و رشد سریع جمعیت، همگی باعث شدهاند که تقاضا برای آب سالها از ظرفیت تأمین پیشی بگیرد. او تاکید میکند: «در دهه ۶۰ و ۷۰، نرخ رشد شهری از رشد منابع فراتر رفت و حالا بدون بازتعریف مصرف، چارهای برای آینده باقی نمانده است.»
فناوریهای فراموششده، فرصتهای از دسترفته
این کارشناس انرژی معتقد است که ایران باید مدتها پیش مسیر کشورهای پیشرفته را در مدیریت چندگانه آب دنبال میکرد. به گفته او، کشورهایی مانند چین سیستم تفکیکشدهای با خطوط مجزای آب برای مصارف مختلف خانگی دارند: «هیچ کشور توسعهیافتهای آب شرب را برای شستوشوی ظروف یا فلاشتانک مصرف نمیکند، اما در ایران همه مصارف از یک منبع تأمین میشوند.»
افت فشار فقط یک نشانه است
مهرجو تأکید میکند که افت فشار آب باید به عنوان نشانهای از وضع بحرانی تلقی شود، نه راهحل آن. او هشدار میدهد: «اگر ذخایر سدها به سطح پایدار برنگردد، در تابستانهای آینده احتمال بروز قطعیهای گسترده وجود دارد.» به گفته او، مسئله فقط تهران نیست، بلکه بسیاری از مناطق مرکزی ایران نیز با تنشهای آبی شدید روبهرو هستند و تابآوری شبکه آبی در برابر تداوم خشکسالی زیر سؤال رفته است.
راهکارها: از ذخیرهسازی تا پنل خورشیدی بر سدها
مهرجو در ادامه راهکارهایی را نیز مطرح میکند. او بر لزوم ساخت مخازن ذخیره اضطراری، بازچرخانی آب، تفکیک مصارف، و حتی استفاده از فناوریهایی مانند پنلهای خورشیدی روی سدها برای جلوگیری از تبخیر آب تاکید دارد. وی میگوید: «برخی کشورها با همین روشها، ضمن تولید انرژی، تبخیر را هم کاهش دادهاند؛ ما نیز میتوانیم با تلفیق سیاستهای انرژی و آب به مدیریت بهینه برسیم.»
برنامه هفتم و لزوم تحول سیاست انرژی
در پایان، مهرجو تأکید میکند که سیاستگذاری فعلی در حوزه انرژی نیاز به تحول دارد. او با اشاره به تکالیف برنامه هفتم توسعه، از لزوم تشکیل سازمان مدیریت و بهینهسازی مصرف سخن میگوید و میافزاید: «دولت باید این نهاد را فوراً راهاندازی کرده و میان وزارتخانههای تولیدی و مصرفی هماهنگی ایجاد کند؛ بدون این هماهنگی، هیچ برنامهای برای عبور از بحران موفق نخواهد بود.»