بازار سهام در تقابل با ریسکهای سیستماتیک
به گزارش نبض بازار، در نخستین روز بازگشایی بازار سهام پس از آتشبس، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با سقوطی معنادار مواجه شد و بیش از ۶۰ هزار واحد کاهش یافت. این اتفاق در حالی رخ داد که همزمان، بازارهای جهانی با واکنش خنثی به تحولات منطقه روبهرو شدند. اما در داخل، فضای بیاعتمادی و فشار فروش شدت گرفت. پیام الیاسکردی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با نبض بازار ضمن تشریح عوامل اثرگذار بر این ریزش، دو راهکار اصلی برای بازگشت ثبات به بازار را مطرح میکند.
پنج تیپ فروشنده، پنج منشأ فشار
الیاسکردی در ابتدا با اشاره به پنج نوع رفتار فروش در بازار، معتقد است: «برخی از فروشندگان صرفاً به این دلیل دارایی خود را به فروش گذاشتهاند که ۱۲ روز امکان معامله نداشتند و حالا میخواهند از بازار خارج شوند. گروهی دیگر به شکل تودهوار رفتار میکنند و بر اساس رفتار جمعی تصمیم به فروش میگیرند.دسته سوم نگران تداوم درگیریها هستند و آتشبس را موقتی میدانند. گروه چهارم، صرفنظر از وضعیت جنگ، نسبت به آینده بازار بدبیناند و آن را فاقد جذابیت میدانند. در نهایت، دسته پنجم اصلاً اعتقادی به چشمانداز مثبت بورس ندارند.»
او با اشاره به اینکه این پنج دسته فروشنده امروز قدرت بالایی در بازار داشتند، افزود: «نتیجه این فشار، شکلگیری حدود ۳۴ هزار میلیارد تومان صف فروش در بازار سهام بود. این اتفاق نه غیرمنتظره بود و نه بیسابقه، اما در عین حال زنگ خطری جدی برای سیاستگذار است.»
دو راه بیشتر باقی نمانده
این تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است تنها دو راهکار مشخص برای خروج از وضعیت فعلی وجود دارد: «یا باید ریسکهای سیستماتیک از سر بازار برداشته شود، یا دولت باید از بازار سهام حمایت کند.
فراموش نکنیم که بیش از ۷۰ درصد بازار سرمایه ما در اختیار دولت است و اگر دولت خواستار رونق در این بازار است، باید نقش حمایتی خود را ایفا کند.»او تأکید میکند: «در این شرایط بحرانی، بیش از این نمیتوان به مسکنهای موضعی امیدوار بود. اگر دولت قصد حمایت دارد، باید بهصورت صریح و مؤثر وارد شود.»
تصمیمسازی در بحران؛ آری یا نه؟
در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیم باز شدن بازار با دامنه نوسان ۳ درصدی در شرایط بحرانی درست بوده یا نه، الیاسکردی گفت: «به نظر من، هیچ تصمیمی در بازار سرمایه در زمان بحران مطلقاً درست یا غلط نیست.
همه تصمیمها در چنین موقعیتی خاکستری هستند. اما شخصاً اعتقاد دارم اگر شرایط جنگی در کشور بود، بهتر بود بازار باز نمیشد. اما حالا که آتشبس اعلام شده و حتی از پیروزی ایران صحبت میشود، دیگر بستن بازار معنایی ندارد.»او در مورد دامنه نوسان هم گفت: «محدود کردن بیشتر دامنه نوسان فقط ریزشها را فرسایشیتر میکرد. اگر بازار در طول روزهای گذشته باز بود، شاید امروز به تعادل رسیده بود. تجربه نشان داده که بازار در شرایط بسته تنها پتانسیل تخلیه را انباشتهتر میکند.»
ریسک سیستماتیک یعنی پیشبینیناپذیری
الیاسکردی ادامه میدهد: «بازار در شرایط وجود ریسک سیستماتیک عملاً از مدار پیشبینیپذیری خارج میشود. وقتی نمیدانیم فردا چه اتفاقی در منطقه یا اقتصاد کشور رخ میدهد، هر سناریویی بیاثر است. حتی تصمیمگیرندگان نیز به نظر میرسد دچار خطا در ارزیابی شرایط بازار شدهاند. اگر تصور میکردند بازار آمادگی باز شدن دارد، واقعیتها خلاف این را نشان داد.»در شرایط فعلی، او توصیهای شفاف به سهامداران دارد: «تا زمانی که ریسکهای سیستماتیک پابرجاست، هیچ اقدامی در بازار نکنید. نه خریدار باشید، نه فروشنده. اجازه دهید بازار آرام بگیرد. حفظ سرمایه در چنین شرایطی خودش یک استراتژی است.»
اعتماد عمومی یا واقعگرایی؟
در پاسخ به این پرسش که آیا نبود اعتماد عمومی به بازار سرمایه ریشه اصلی بحران است، الیاسکردی میگوید: «بحث اعتماد یک نکته تکراری شده. مردم باید بدانند این ماهیت بازار است؛ بالا و پایین دارد، و این ذات بورس است. همانطور که در بازار طلا، دلار و مسکن رفتارها تعدیل شده، بازار سهام نیز باید پذیرفته شود. اگر ارزندگی وجود داشته باشد، مردم میخرند؛ اگر نه، از بازار خارج میشوند.»
کدام صنایع میتوانند بازگشت داشته باشند؟
در پایان، این کارشناس بازار سرمایه درباره چشمانداز صنایع مختلف نیز چنین اظهار نظر میکند: «اگر ریسکهای سیستماتیک کاهش یابد، صنایعی که ارزندگی ذاتی دارند و کمتر در معرض شوکهای سیاسی هستند، میتوانند مسیر بازگشت را زودتر آغاز کنند. اما فعلاً هیچ صنعتی در برابر بیثباتی ایمن نیست.»